متن وصیت نامه کامل شهید «حسن کلاسنگیان»
توصیه به جوانان از منظر شهید: من به شما و به خصوص به قشر تحصیل کرده و جوانان این است، که زندگی خونین را با قرآن آمیخته سازید و در تمام مسائل به قرآن مراجعه کنید و اوقات بیکاری خویش را با خواندن قرآن و تفکر که لازمه اسلامی بودن اطلاع داشتن است.

نوید شاهد گلستان؛ شهید حسن کلاسنگیان/ یکم تیر 1345، در روستای سرکلاته از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش اصغر و مادرش معصومه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کشاورز بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هفتم تیر 1363، با سمت تک تیرانداز در مریوان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به کمر، شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای امامزاده روستای روشن آباد تابعه شهرستان زادگاهش به خاک سپردند.

فرازی از وصیت نامه شهید حسن کلاسنگیان

به نام الله یگانه پاسدار حرمت خون شهیدان

آن کس که تو را شناخت جان را چه کند / فرزند و عیال خانمان را په کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی / دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

شهادت می دهم که جز خدا یکتا معبودی نیست یگانه هستی بخش جهان و فاطر السموات و الارض و خالق انسان و اولین معلم انسان، درسی که اولین درس خویش را در ملا «اعلاء» در مقام کروبین برگزار نمود. و خالقی که انسان را از خون بسته آفرید و عنان اختیار را برد و شش نهاد تا با کردار خونین سرنوشت خود را تعیین نماید، و احیاناً به مقصدی که برایش در نظر گرفته اند.

نرسد و مثل انسانهای شود که خداوند آنها را نا سرفی القیامت معرفی میکند و به نتیجه اعمال در جهنم سقوط خواهند کرد و یا بواسطه اعمال نیکش به آسمانی پرواز کند. دنیا را برای خویشتن همچون قفس تنگ و تاریکی بداند و هر لحظه خواهان آزادی از این قفس باشد و تا نرسیدن، آرام نگیرد و این انسان است که معنای عشق را کاملاً دریافت می کند.

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود / به کجا بروم آخر ننمائی وطنم

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک / چند روزی قفس ساخته اند از بدنم

ای خوش آن روز که پرواز کنم از بر دوست / به هوای سرکوبش پر و بالی بزنم

و من می خواستم چنین انسانی باشم در طریقت عشق جهت وصول به معشوق همچون شمع بسوزم و جسم ناقابلم را در این راه مقدس فدا کنم و سختی ها را با جان و دل بپذیرم تا بتوانم در دل شب خدا را با بصیرت دل ببینم.

بارالها دوست دارم تنها با تو ملاقات کنم و دوست دارم در صحرای گرم خوزستان در نیمه های شب ظلماتی با دلی روشن و با قلبی پاک زلال، زلال تر از هر چشمه زلال واکنده از خلوص خدا خویش را از اعماق وجود درک کنم و سفری طولانی آغاز نمایم سفری که با آگاهی تمام خطراتش را با جان و دل پذیرفتم، دلم از زندگی پست و کوتاه دنیا گرفته است و شیرینی های دنیا را همچون سرابی می بینم خدا یا تو قادری که دریابی و نجاتم دهی.

خدا یا به سوی تو می آیم تا مرا از این مرداب پست به سوی ابدیت سوق دهی، خدایا قربانی کوچکی هستم، در مقابل عظمت و بزرگیت از لطف و کرامت مرا بپذیر من این جسم خونینم را در راه تو فدا میکنم و می خواهم پیکرم پاره پاره گردد.

زیرا شرم دارم که در محضر حسین با بدنی سالم حاضر شوم. ای امت غیور و مسلمان بدانید تنها شعارم و هدفم از هجرت به جبهه این است، که اگر جز با مردن من دین اسلام پایدار نمی ماند، پس ای خمپاره ها و ای گلوله ها مرا در آغوش گرم خویش بگیردو نیز بدانید هدفم، تنها جلب رضایت خداست و نیامدم تا دلم را به این خوش کنم که مردم برایم دل بسوزانند و گریه کنند و یا مرا حماسه آفرین و شجاع بخوانند.

ای ملت قهرمان من کوچکتر از آن هستم که به شما پیام دهم و مطمئن هستم که شما به وظایف خویش واقفیدو بدانها عمل می کنید. ولی به عنوان تذکر به عنوان آخرین سخن مطالبی را یادآوری میکنم و امید بدان دارم تا بعد از من بدانم به آنها عمل می کنید.

اولین وصیت من به شما و به خصوص به قشر تحصیل کرده و جوانان این است، که زندگی خونین را با قرآن آمیخته سازید و در تمام مسائل به قرآن مراجعه کنید و اوقات بیکاری خویش را با خواندن قرآن و تفکر که لازمه اسلامی بودن اطلاع داشتن است.

از قرآن و همچنین از دعا ها این سلاحهای معنوی زیاد استفاده کنید و در دعاهای کمیل و توسل حتما شرکت نمائید، زیرا انسان با این دعا معنویت خویش را تقویت می کند.

ای امت اسلامی و ملتی که امریکا و تمام غارتگران بین المللی از شما می ترسند، و به امید این نشسته اند که انقلاب اسلامی از بین برود. از شما تقاضا دارم که به وصیت من بلکه به وصیت قرآن عمل کنید. و سعی کنید آیه « و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا» که به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید را نصب العین خود قرار بدهید و از تفرقه و جدایی و ... بپرهیزید.

بخاطر مسائل کوچک و موقت دنیوی بر سر هم فریاد نکشید که و به فکر این نباشید که در جهت کسب مقام و پست تلاش کنید، بلکه همیشه بخواهید اسلام پایدار باشد زیرا عمر انسان همچون طناب است که موریانه زمان هر لحظه در حال جویدن آن است سعی کنید امام را به عنوان یک الگو و اعمال ایشان را ملکه ذهن خویش قرار دهید به سخنان امام به دقت گوش کنید و به آنها عمل کنید و از این موهبت بزرگ و لطفی که خداوند در حق شما نموده شکرگزاری کنید و همیشه و در همه حال از ایشان پشتیبانی کنید و کفران نعمت نکنید که انسانی حسینی و رهبری عارف و زاهدی آگاه به علوم روز و مرجعی که بسیار از صفات عالیه انسانی در او نهفته شده است که از حالت معنوی او هرگز نتوان سخن گفت بالاتر از همه چیز نائب دوازدهمین اختر تابناک ولایت و امامت حضرت صاحب الزمان ارواحناله الفداء پیدا نخواهد شد.

پر برکت ایشان دوام داشته و بتواند طعنه را رهبری کند و دیگر شما را وصیت می کنم در نماز جماعت و بالاتر از آن نماز جمعه شرکین کنید و با کمک های مادی و به تعبیر امام سنگرها را پر سازید و به جهاداکبر خویش بپردازید و خویش را طوری بسازید.

و نیز سخنی با مادرم: مادری کردی واقعاً حق مادری را نسبت به من ادا کردی هر لحظه خدا را شکر میکنم که مرا در چنین خانواده ای آفرید و سپاس می کنم خدا را که مرا از چنین مادری متولد ساخت، مادر عزیزم، دنیا عرصه آزمایش است و انسان وسیله آزمایش انسان باید دیر یا زود امتحان پس دهند و بدان که اکنون روز امتحان الهی فرا رسیده است.

مادر جان مسئله اسلام است و قرآن باید برویم و با رفتن مان خون حسین (ع) از جوشش نا ایستد.مادر عزیزم میدانم بخاطر همه زحماتیکه برایم کشیدی از دست دادنم برایت مشکل است. ولی هر وقتی خواستی برایم گریه کنی بیاد شهیدان کربلا و شهدای مظلوم ایران باش و برای آنها گریه کن در اینجا از شما می خواهم مرا ببخشید و حلالم کنید تا در نزد خدا سرافکنده نباشم.

وصیتم به شما پدرم: این است که می دانم که زحمت های فراوان برایم کشیدی و اما من یکی از زحمت شما را نتوانستم جبران کنم. از شما می خواهم مرا ببخشید و مرا حلال کنید برای شما برادران عزیزم و به عنوان مهمترین وصیتم از شما می خواهم. قرآن را خوب بیاموزید و از همان ابتدا خویش را با قرآن آشنا سازید و نیز اینکه من می روم و غم به دل راه ندهید زیرا که فردائی نزدیک باید اسلحه ام را به دوش بگیرید و جایم را در میان رزمندگان خالی نگذارید.

در آخر امیدوارم در جهت تقویت روح خویش و در طریق کسب معنویت کوشا و موفق باشید . در خاتمه از کلیه دوستان و آشنایان و فامیلانم التماس دعا دارم.و تقاضامندم مرا عفو نمائید.

«والسلام»

اصل وصیت نامه شهید حسن کلاسنگیان


منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره اسناد، انتشارات و هنری


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده