نامه شهید ابراهیم نجاتی به رزمندگان؛
نيمکت من همچون يک سنگر است که من در آن نشسته و درس مي خوانم و آن خودکاري که در دست من است همانند يک تفنگ است و آن جوهري که در آن است همانند خوني است که در رگهاي من مي جوشد.
نامه ای به رزمندگان /  نيمکت من همچون يک سنگر است

نوید شاهد فارس: شهید ابراهیم نجاتی در بیست و پنجم مرداد ماه 1349 در خانواده ای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. تحصیلات را در جهرم گذراند .  پس از شروع جنگ تحمیلی در 16 سالگی راهی جبهه شد و در عملیات والفجر 10 شرکت کرد . وی در کنار جبهه به تحصیلات خود در رشته برق ادامه داد . سرانجام شهید ابراهیم نجاتی بعد از چهارمین اعزام در یکم تیر ماه 1367 در عملیات بیت المقدس به دیدار معبود شتافت . روحش شاد.




بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام عليکم :
با عرض سلام و درود بر حضرت مهدي عجل الله و نائب بر حقش امام امت خميني بت شکن و با سلام بي کران به تمام گلهاي پرپر شده کربلاي ايران و با درود بي پايان نثار شما رزمندگان اسلام که به خاطر قرآن و اسلام به جبهه ها رفته ايد و بر عليه دشمنان مي جنگيد.

درود امام زمان عجل الله بر تو باد اي رزمنده شجاع و قهرمان ايران و درود بر تو باد که اين گونه براي خدا به نبرد پرداخته اي .
سلام همه ما بر تو باد که جان خود را براي حفظ قرآن از دست مي دهي .
 سلام و درود بر تو باد که با حمله برق آساي خود دشمن را به قتل مي رساني . درود بي پايان بر تو باد که به نداي حسين زمانت لبيک گفتيد.

 اي برادر رزمنده من شما را خيلي زياد دوست دارم و دلم مي خواهد که هم گام با شما در جبهه ها باشم و با صداميان بجنگم . برادر رزمنده بجنگ و دشمنان اسلام را نابود کن، بجنگ که ان شاء الله پيروزي نزديک است.
 اي برادر من نيز همانند شما با دشمنان مي جنگم ولي با دشمنان داخلي که همانا منافقين باشند ولي شما در جبهه با دشمنان خارجي مي جنگيد. خداوند متعال ان شاء الله همه دشمنان اسلام را نابود کند تا شما همه صحيح و سالم به خانه هايتان برگرديد.
 برادر رزمنده مطمئن باش که ما نمي گذاريم منافقان به کشور ما وارد شود ولي اگر هم وارد شد اجازه کوچکترين کار را به او نخواهيم داد . اي رزمندگان شجاع ما هر کجا که باشيم براي پيروزي شما دعا مي کنيم من ابراهيم نجاتي جهرمي برادر حقير شما که کلاس اول راهنمايي هستم و نيمکت من همچون يک سنگر است که من در آن نشسته و درس مي خوانم و آن خودکاري که در دست من است همانند يک تفنگ است و آن جوهري که در آن است همانند خوني است که در رگهاي من مي جوشد.
 من دوست دارم که وقتي توانستم به جنگ بيايم، همانند شما با صدام و صداميان بجنگم و مطمئنا ان شاء الله تا آن وقت جنگ تمام شده است و ما به جنگ اسرائيل و شوروي مي رويم، تا قدس را آزاد کنيم. به اميد روزي که هم کربلا و هم قدس از دست دشمنان اسلام آزاد گردد.
 اي برادر خوشحالم از اينکه توانسته ايد جاهاي زيادي را از دست دشمنان اسلام آزاد کرده ايد و از آب دجله و فرات که امام حسين عليه السلام و علي بن ابيطالب از آن آب وضو گرفته اند شما هم وضوي عشق گرفته ايد خداوند هر چه زودتر شما را به کربلا برساند و خداوند متعال امام امت ما را تا انقلاب مهدي و بعد از انقلاب مهدي نگهدار .
 خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار آمين
جمهوري اسلامي به دست مهدي بسپار آمين.
 رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما آمين.
 زيارت کربلا نصيب ما بفرما
جمله اسيران ما آزادشان بگردان آمين .
 مجروحين و معلولين شفا عنايت فرما آمين .
 صداميان کافر نابودشان بگردان آمين .
 ابراهيم نجاتي
کلاس اول راهنمايي
 مدرسه راهنمايي شهيد رجائي
 جهرم

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده