پدرم ابراهیم، مادرم هاجر +دستخط شهید

فرازی از وصیت نامه شهید سلیمان برزگر

با درود به خداوند تبارک و تعالی و سپاس بیکران به درگاه او و با سلام و هزاران درود بر ائمه اطهار(س) و شهیدان گلگون کفن که با نثار خون خود درخت اسلام را آبیاری کردند و با سلام و درود فراوان به قلب مستضعفان جهان روح خدا خینی بت شکن.

اکنون که اینجانب سلیمان برزگر وصیت نامه خود را می نویسم نمی دانم که در بین شما خواهد بود یا نه. اما بنا به وظیفه ای که دارم چند کلمه ای که بتوانم وظیفه ام را ادا کنم مینویسم و امیدوارم که به وظیفه ام عمل کرده باشم.

برادران ایمانی، مسلمین و متعهد ها، راهی را که من انتخاب کرده ام آگاهانه است و با شناختی که از اسلام دارم بسوی جبهه های حق علیه باطل عازم شده ام و از خداوند میخواهم که در این راه به من استقامت و شکیبایی و صبر در مقابل مشکلات عطا نماید، انشاالله.

اما چند نکته ای که لازم است که به پدر و مادرم و خواهران و برادرانم تذکر دهم این است، که عزیزانم اگر چه عضوی از خانواده خود را از دست داده اید، اما بدانید که شما در راه خدا قربانی داده اید، یعنی پدر ابراهیم و مادرم هاجر و این بنده حقیر هم اسماعیل، اگر چه کوچکتر از آن هستم که این باور را تصور کنم، اما شما باید اینطور فکر کنید و هیچگونه ناراحتی از خود نشان ندهید.

چون کار در راه خدا ناراحیت ندارد، خوشحال باشید. شادی دارد، چون مثل کوه استوار باشید تا دشمنان اسلام خوف در دلشان افتد، و از مقابله با دین حق بترسند.سرباز امام زمان و پشتیبان نائب برحقش خمینی بت شکن باشید تا اسلام و پرچم «لااله الاالله» را در جهان برافراشته تر گردد.

و در آخر از دعای به جان امام فراموش نکنید.به امید پیروزی رزمندگان اسلام بر کفر جهانی.

پدر جان و مادر عزیزم، من میخواهم چند خط بنویسم مادر جان من به آرزوی دیرینه خودم رسیده ام من امروز عروسی کرده ام، که سنگر حجله من سرب و گلوله حلقه نامزدی من بود.

پدر جان اگر من شهید شدم ولی جنازه ام را پیدا نکردید دنبال من زیاد نگردید و زیاد نگران نباشید، چون همه جا زمین خداست.

مادر از تو می خواهم که در عروسی من گریه نکنی فقط برای اسلام و مظلومیت اسلام گریه کنی، از کلیه برادران و آشنایان و دوستان عزیز می خواهم که بیخودی گریه نکنید، بلکه اول بشناسید و کمی فکر کنید و سپس به حال خودتان گریه کنید که چرا از قافله شهیدان اسلام عقب مانده اید.

اصل وصیت نامه شهید سلیمان برزگر

ای دوستان چرا به خود نمیائید که تصمیم بگیرید فردی باشید که خدا شما را دوس داشته باشد.چون از همین الان با عبادتتان و ترک معصیتتان خدا را راضی کنید.

ای دوستان عزیز شما را به خون شهیدان و سر بریده حسین شهید(ع) قسم میدهم که بخود آئید بعد از اینکه بخود آمدید کاری زینبی را شروع کنید و با عشق به امام و جهاد در راه خدا پیروزی و یا شهادت را در آغوش بگیرید.

همرزمان خودم را سلام فراوان میرسانم، پدر جان اگر من شهید شدم مرا در امامزاده ساورکلاته دفن کنید در بغل دست برادر شهید قدرت ابریان .

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/معاونت فرهنگی و اموراجتماعی