شهید محمد علی رحیمی فردوئی
پنجشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۰۲
شهید محمد علی رحیمی فرزند حسین در سال 1344 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 2/3/61 در حمله بیت المقدس جهت آزادسازی خرمشهر به مقام والای شهادت رسید.

بسم الله الرحمن الرحيـــم

و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

گمان نكنيد كه كسانى كه در راه خدا كشته شدند مرده‌اند بلكه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزى دارند

به نام خداى قادر و بى‌همتا، خداوندى كه بيشه جهان را خلق كرد و به نام خداى شهيدان و به نام خداى حسين اين رهبر آزادمردان، اين آموزگار شهادت. حسين اكنون بر خواسته تا بياموزد به مردم درس شهادت را و به نام خداى مستضعفان و با درود و سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران و با درود و سلام بر شهيدان اسلام و با درود و سلام بر ملت شهيدپرور ايران كه با جان و مال از اين انقلاب حمايت ميكنند تا اين انقلاب اسلامى پيروز گردد و به تمام جهان گسترش يابد و تمام جهان را زير پوشش پرچم اسلام درآيد، كه امام خمينى در يكى از سخنانش فرمود: «تا اسلام را به جهان نياموزيم، به جهان گسترش ندهيم از پاى نخواهيم نشست و تا آخر مبارزه هست» راستى كه رهبر كبير با سخنان گهر بارش چنان لرزه بر تن دشمنان اسلام مى‌اندازد كه دست و پاى خودشان را گم كرده‌اند و نمى‌دانند كه چكار بكنند و حالا كه انقلاب اسلامى ايران در خطر ابرقدرتهاى شرق و غرب و نوكران جيره‌خوارشان هست بايد با چنان حماسه‌اى شورآفرين كه هر روز از اين حماسه‌ها در جبهه‌هاى جنگ، رزمندگان مى‌آفرينند لرزه  بر تن صداميان بياندازيم كه ديگر از اين غلط‌ها نكند و امام فرمود: (آمريكا هيچ غلطى نميتواند بكند) آرى، آرى اين پير جماران اين مشعل فروزان انقلاب، اين بمانند مشعلى ميماند كه به اين انقلاب روشنايى داد و بايد با نيروى متكى به ايمان خود گوش به رهبر انقلاب دهيم كه آنچه ميگويد همان را عمل كنيم و از رهبر آزادگان حسين (ع) درس بگيريم، درس شهادت را.

اى حسين با تو چه بگويم، در شب تاريك و بيم و موج گرداب چنين حايل و تو اى چراغ راه و تو اى كشتى نجات، اى خونى كه از آن نقطه جاودان مى‌طپى و مى‌جوشى و در بستر زمان جارى هستى و هر زمين حاصل خيزى را سيراب خون مى‌كنى و از هر خون شهيد لاله‌اى از قعر زمين مى‌شكوفاند و هر نهال تشنه‌اى را به برگ و بار حيات و خرمى مى‌نشاند، اى آموزگار شهادت، اى كه مرگ سرخ را برگزيدى تا عاشقانت را از مرگ سياه برهانى، ايمان، ملت ما به تو و خون تو محتاج است .

در چنين وضعى وظيفه دانستم كه به جبهه حق عليه باطل اعزام شوم تا با متجاوزگران بعثى بجنگم تا پيروز شوم.

بار خدايا هر بنده‌اى از بندگانت از من بدى يا شكنجه‌اى يافته يا از جانب من ستم به او وارد شده مرا ببخش، چون تو بخشنده بخشندگانى، اى خداى من از تو ميخواهم كه گناهانم را بيامرزى كه زير بار رفتن آن مرا سنگين بار كرده و از تو يارى مى‌طلبم و از تمام دوستان حلاليت مى‌طلبم و از همه ميخواهم كه راه و روش حسين را دنبال كنند و گوش به فرمان خمينى كبير باشند.

                                                                     خدايا خدايا تا انقلاب‌ مهدى خمينى را نگهـــدار                                                                                                                                          محمدعلى رحيمى 17/1/61

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده