سالروز شهادت فرمانده گردان جنداله شهید جعفر آقاجاني
پاسدار شهید آقاجاني، مدرسه عشق و ايثار را جهت ادامه تحصيل برگزيده و با لبیک گویی به امام و عضویت در سپاه پاسداران، در پاكسازي منطقه از لوث وجود اشرار، مبارزه با متجاوزین عراقی ،از جان مايه گذاشت تا اینکه در منطقه عملياتي نیلاتلو حاج عمران جامه سرخ شهادت بر تن كرد.

نوید شاهد آذربایجان غربی:
                                «افسانه جهان دل ديوانه من است
                                              در شمع سوختن پروانه من است»

سردار رشيد اسلام جعفر آقاجاني در سال 1341 در روستاي قره بلاغ از توابع نقده در خانواده اي مذهبي و آكنده از نور حقيقت ديده به عالم هستي گشود.
وقتی به سن مدرسه رسید، با علاقه قدم در مدرسه نهاد ودوره ابتدایی اش را با موفقیت پشت سر گذاشت سپس دوره راهنمايي را به پايان رسانيد.
 عشق به اسلام و شيفتگي به امام و انقلاب شهيد آقاجاني را از مكتب و مدرسه جدا نمود و در مسير انقلاب قرار داد.
هنگامي كه انقلاب با رهنمودهاي حكيمانه و رهبري انديشمندانه خميني كبير(ره) به فتح و ظفر نايل آمد و امت شهيد پرور پيروزي خون بر شمشير را آشكارا به چشم ديدند. جوانان پرشور و مخلص، به فرمان امام بزرگوار حراست و پاسداري از انقلاب را وظيفه اصلي خود شمردند و جهت لبيك به نداي امام و عاشق امام و انقلاب بودن، 
 رو به درياي بيكران سپاه پاسداران آورده و به امواج مواج سپاهيان اسلام پيوستند تا به جبهه اعزام شوند. 
شهید آقاجانی به عضويت سپاه پاسداران نقده درآمد و رشادتهای بسیاری از خود نشان داد و عضو رسمی سپاه پاسداران شد. 
بعد از آن شهيد آقاجاني نيز مدرسه عشق و ايثار را جهت ادامه تحصيل برگزيد و درس ايمان و اخلاص را به خوبي فراگرفت و در پاكسازي منطقه از لوث وجود اشرار، از جان مايه گذاشت. 
ايثار و فتوت ايشان به حدي اعجاب انگيز بود كه در اندك زماني تمام شايستگي و لياقت ذاتي شهيد مشخص گرديد و به عنوان فرمانده گردان جنداله سپاه پاسداران پیرانشهر برگزیده شد. حس مسؤوليت و وظيفه شناسي او در عمليات گوناگون تأثير فراواني در سركوب مزدوران داخلي داشت.
شهيد فردي مؤمن به اسلام ولايت فقيه به امام داشتند و در تمام مراسمات حسيني مخصوصا در مسجد محل در خدمت به عزاداران حسين خدمت مي‌نمودند.

همواره حضور در جبهه ها را به دوستان و آشنايان توصيه مي نمود. پدر و مادر را دعوت به صبر و شكيبائي مي كرد و اظهار مي نمود در شهادت من اصلا گريه و زاري نكنيد. بلكه خدا را سپاس گوئيد كه اين كلام شهيد يادآور اين بيت سعدي است:
مكن گريه بر گور مقتول دوست
قل الحمدا... كه مقبول اوست
در زمان حضورش در اين دنياي فاني هم در ميدان رزم با مزدوران داخلي و هم در مصاف بعثيون كافر، هنر رزم آوري خود را به خوبی نشان داد.
سرانجام بیست و ششم اردیبهشت سال 65 در منطقه عملياتي نیلاتلو حاج عمران در سحرگاه روشن و فجر سپيده دمان در مصاف بعثيون كافر ، جامه سرخ شهادت بر تن كرد و به پرندگان خونين بال بوستان كبريا و به مرغان سبكبال عالم معنا پيوست.
پيكرش را در گلزار شهداي اين شهرستان به يادگار نهادند.

خاطره ای کوتاه از مادر و پدر شهید: 
شهيد هميشه به ما سفارش می كردند که بعد از شهادت من اصلا گريه و زاري نكنيد، ایشان چندين بار  به جبهه اعزام شده بودند اما در آخرين بار كه مي‌خواستند به جبهه برود، از ما خود حلاليت خواست و گونه ای برخورد می کرد انگار می دانست که به شهادت خواهد رسيد.
روحش شاد و يادش گرامي باد

منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده