وصیتنامه شهید قربان سوری جانشین گردان 153 لشکر 32 انصار

به نام خدای قادر و توانا

عید ما روزی بود که از ظلم آثاری نباشد

در میان این جهان دیگر ستمکاری نباشد

در دوران دانش آموزیم بارها و بارها بود که حسرت می خوردم که ای کاش درسم تمام شود و به عنوان یک پاسدار انقلاب اسلامی باشم هر چند همکاری می کردم ولی خیلی دلم می خواست تا خدمت بیشتری می کردم و حال که این آرزو شکوفا گردیده و اینجانب به سرزمین کربلای ثانی (دهلران ) آمدم.

نصیحت های برادرانه ای را به عنوان یک پاسدار دارم و دوست دارم که شباهتی با قاسم (ع) داشته باشم و این را از مربی بزرگ و رهبر جهان اسلام حسین (ع) آموختم.

درس ایثار در راه مکتب چه درس شیرینی که عشاق آموختند.

سخنی دارم با شما جوانانی که جوانیتان را از دست نداده اید و حال که توانایی خدمت دارید در راه خدا مایه بگذارید که زندگی چیزی جز جهاد و عقیده نیست و هر کس این درس را آموخت چون دیگر برادران سپاه که او را به عمل در آوردن، شما نیز نیرو و توان خود را به عنوان یک برکت و نعمت الهی که خدا به شما عرضه داشته در راه خدا به کار اندازید تا خون شهیدان تاریخ زنجیروار زنده گردد.

و خون شهیدان از کربلای حسین (ع) تا کر بلای ایران خدای نکرده پای مال نشود.

برادر و خواهران عزیزم به رهنمود های امام امت توجه خالص کرده و همیشه پیرو ایشان باشید.

از یکایک برادرانی که مرا می شناختند و احیانا به آنها بی احترامی کرده ام امیدوارم که مرا ببخشند و حلال کنند. برادران عزیز سپاهی، برادرانی که در کنار شما بوده اند و به شهادت رسیده اند، هدف والای آنها را برای دیگران توجیه نمایید.

از خداوند بزرگ پیروزی لشکر اسلام بر کفر صدامی را خواستارم.

موفقیت و سلامتی همه شما برادران و خواهران را خواستارم.

درود بر امام خمینی و سلام بر تمامی شهدای اسلام از آغاز تا کنون.

حاجی قربان سوری