بخشی از زندگینامه شهید سیدصفی الدین صفوی
به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهیدسيدصفي الدين به سال 1337 در شهرستان سلطانيه، در يك خانوادهی متدين و مذهبي ديده به جهان گشود. وي در دامان پاك مادري شيرزن و شهيد پرور با روحي مالامال از عشق حسين بن علي(ع) رشد و پرورش يافت، و در سايهی پدري مهربان و شجاع از نسل پاك پيغمبر(ص) تربيت شد.
از همان آغاز زندگي، درمحيط خانوادهی متدين خود، با فرهنگي اسلامي خو گرفت و آواي دلنشين قرآن و مناجات نوازشگر روح و جانش شد. در دوران كودكي و نوجواني با برخورداري از وجود معلماني فرهيخته همچون حاجسيدسجاد احمدي (ساجد)، هر روز بيش از گذشته آگاهيهاي انقلابي و اسلامي او، رو به فزوني گذاشت. سپس براي ادامه تحصيل عازم تهران شد.
درطول دوران تحصيل در تهران به خاطر داشتن زمينههای مناسب فكري، با برخي از نيروهاي انقلابي و مسلمان آشنايي پيدا كرده و گام در مسير پرخطر مبارزات سياسي گذاشت. طوري كه هنگام مراجعت به زادگاهش اعلاميهها، كتابها و نوارهاي امام راحل و برخي از علماي آگاه و انقلابي را به عنوان بهترين سوغاتي براي خانواده و آشنايانش به ارمغان ميآورد. این حرکات سیاسی باعث شده بود که تحت تعقیب قرار گرفته و به صورت پنهانی تحت نظر ساواک قرار گیرد. اما به دلیل شم بالا و هوشیاریاش دست رژیم از دستگیری وی کوتاه ماند.
شهيد صفوي اولين تظاهرات و اعتراضهاي عمومي را در سلطانیه با همکاری جمعی از جوانان پرشور به راه انداخت. او علاوه بر داشتن نقش هدايت و برنامهريزي در تظاهرات با آگاهي كامل به خطرات راهپيماييها همواره درصف اول قرار ميگرفت و آخرين نفري بود كه ميدان راهپيمايي را ترك ميگفت. او پيوسته پرخطرترين كارهايي را كه معمولاً داوطلبان كمتري داشت بر عهده ميگرفت و به نحو احسن انجام میداد. علاوه بر این در تظاهرات شهرهای تهران، قم و تبريز نيز شركت ميجست و تازهترين پيامهاي امام و انقلاب را به منطقه خود انتقال ميداد.
ایشان پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي در خط مقدم «تداوم انقلاب» قرار گرفت و به لحاظ حساسيت و علاقه به مسايل فرهنگي و امر مقدس تعليم و تربيت در روستاهاي «تركانده و ارجين» در کسوت معلمی به تعلیم و تربیت دانشآموزان پرداخت. فعالیّتهای او محدود به کلاس یا مدرسه نبود، بلكه درکنار خدمت عاشقانه در لباس مقدس معلمي، احساس ميكرد كه بايد رسالت پيامبر گونهی خود را در خارج از كلاسهاي درس و متن جامعه نيز گسترش دهد. به همين جهت در تلاشهاي جهادي و انقلابي و اجتماعي حضور فعال داشت و مشكلات همنوعانش را متواضعانه با سرانگشت تدبير حل ميكرد.
اين شهيد در امر تأسيس حزب جمهوري اسلامي و نيز بسيج مستضعفين و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نقش اول و منحصر به فردي ايفا نمود. وی اين مراكز را به عنوان كانون سازماندهي نيروهاي دلسوز و انقلابي مورد توجه خاص خود قرار داد. معلم شهيد با عشق زايدالوصفي كه به شغل خود داشت، هميشه زودتر از وقت مقرّر به مدرسه ميرفت و ديرتر از وقت مقرّر خارج ميشد. امورتربيتي آموزش وپرورش محل مناسبي بود كه آن شهيد با پذيرفتن مسئوليت در آن ارگان توانست به خدمات منظم فكري، نيروسازي فرهنگي و راهنمايي جوانان، تشكيل جلسات قرآن و كلاسهاي عقيدتي و نيز هدايت برخي از جوانان ناآگاه و فريب خوردگان فكري و سياسي بپردازد. مراسمي چون نماز وحدت و دعاي كميل از باقيات و صالحات وی در سطح منطقه است و ابتكاراتي چون ايجاد وحدت در هيئتهاي عزاداري حاصل ذهن خلّاق و نشانگر عشق او به ايجاد وحدت در آحاد جامعه بود.
بارها ديده شده بود كه خالصانه در دل شبها با خدايش مناجات ميكند، گويا شهادت ميطلبيد و در وسط هر نماز جماعتي و بعد از آن نماز قضا ميخواند و در هر كاري كه مهم بود نماز را اول وقت و به جماعت ميخواند.
خودش ميگفت: «اي خدا! اگر زنده ماندن ما خدمت به اسلام است كه زنده نگه داشتهاي، ولي اگر خون ناچيز من كمكي به اسلام برساند، شهادت را دوست ميدارم»
این شهید بزرگوار در عرصههای ایثار و شجاعت و دلاوری خوش درخشید و در عملیات محرم در منطقهی شرهانی، به تاریخ یازدهم آبان1361 به درجهی رفیع شهادت نائل شد و این چنین جاودانه گردید. پیکرش چند روز بعد بر شانههای مردم شهر سلطانیه تشییع شد و در بهشت زینب(س) آرام گرفت.
معرفی شهید
نام: سيد صفي الدين
نام خانوادگي: صفوي
نام پدر: سیدمحمود
تاريخ تولد:1337
محل تولد: سلطانيه
نام عمليات: محرم
تاريخ شهادت:11 /8/1361
محل شهادت: منطقه شرهاني
محل دفن: گلزار شهدای سلطانيه
منبع: کتاب درس عشق
