وصیت نامه شهيد محمد علي حداد؛
اي انقلاب عزيز اگر با ريخته شدن خون من تو بارورتر مي شوي پس سيراب شو از خون ماها و به ايستادگيت ادامه بده.

نوید شاهد فارس: شهيد محمد علي حداد در پانزدهم شهریور 1340 در شهرستان ني ريز متولد شد . مادر با شير ، محبت حسين (ع) را در کامش ريخت و پدر ، دست او را از کودکي گرفته و در مجالس مذهبي و سوگواري امام حسين (ع) به همرا برد ، تا با مکتب سرخ شهادت آشنا شود . آن زمان که توان آموختن پيدا کرد. راهي دبستان شد و تا دوره متوسطه ادامه داد . با شروع جنگ تحميلي ، لباس سبز پاسداري را به لباس جهاد في سبيل الله بدل کرد و عازم ميادين نبرد شد . وی سرانجام در بیست و دوم فروردین 1362 در عمليات والفجر يک که در منطقه فکه (شرهانی)انجام مي شد ، شرکت کرد . در حين انجام عمليات وارد ميدان مين شد و با انفجار مين ، قامتش به خون نشست و به لقاي دوست دست يافت . روحش شاد.



(متن وصیت نامه)


من طلبني وجدني ومن وجدني عرفني ومن عرفني احبني ومن احبني عشقني ومن عشقني عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فعلي ديه ومن علي ديه فان ديه.(حديث قدسي)

با درود فراوان به رهبر کبير انقلاب و سلام بي پايان به شما امت حزب الله وصيت نامه خود را شروع مي کنم.
شهادت دريچه آزادي است از دنيا- شهادت منتهاي حرکت يک مسلمان شهادت آرزوي قلوب عارفان-
 شهادت نهايت آرزوي عاشقان و مشتاقان-

 اي ملت عزيز و آزاده من چه مي توانم براي شما بنويسم و چه سفارشي مي توانم براي شما بنمايم اين شماها بوديد که ماها را پرورش داديد و اين شماها بوديد که ما را تشويق کننده و راهنما بوديد و ما را در ادامه راه اميد مي داديد و اکنون اين خون ناچيز ما چه ارزشي دارد که در راه شما که راه هستي مطلق است ريخته شود.
ان کان دين محمد لم يستقم الا بقتلي فيا صيوف حزيني- و اگر خون ناقابل من هم ارزشي دارد که در راه خدا ريخته شود خداوندا از تو مي خواهم که شهادت را نصيبم گرداني و اگر اسلام عزيز با ريخته شدن خون ماها پا برجا مي ماند خداوندا از تو مي خواهم که هزاران بار در راه تو کشته شده و زنده گردم و دوباره در راه تو کشته گردم

 اي انقلاب عزيز اگر با ريخته شدن خون من تو بارورتر مي شوي پس سيراب شو از خون ماها و به ايستادگيت ادامه بده اي بازوان انقلاب بجوشيد از خون ما و به تداوم انقلاب ادامه دهيد اسلاميان برخروشيد و به رهبري اين رهبر پيامبر گونه پرچم اسلام را در سراسر گيتي به احتزاز در آوريد همه سخنم با شماست اي جوانان متعهد و مسئول

و سخني با شما خانواده ام: اگر جسدم را براي شما تکه تکه آوردند و اگر ذره ذره اي گوشت هاي بدنم را از زير شني تانک هاي مزدوران بيرون آوردند و اگربدنم را در حالي که سوخته شده است برايتان آوردند هيچ ناراحت نباشيد و غصه نخوريد و بياد آن هنگامي باشيد که بدن امام حسين(ع) را زير سم اسب ها لگدمال کردند مادر من هر چقدر براي شما عزيز باشم از علي اکبر و علي اصغر امام حسين که در راه خدا شهيد شدند عزيزتر نيستم و شما اي جوانان نکند در رختخواب ذلت بميريد که حسين(ع)در ميدان نبرد شهيد شد و مبادا در غفلت بميريد که علي(ع) در محراب عبادت شهيد شد مبادا در حال بي تفاوتي از دنيا برويد که علي اکبر حسين(ع) در راه پدرش و با هدف شهيد شد.
و مادر از تو مي خواهم که مانند مادر وهب باشي  که اگر سرم را برايت آوردند بگوئي چيزي را که در راه خدا داده ايم پس نمي گيريم و اگر براي تو فرزند خوبي نبودم اميدوارم که مرا ببخشي و حلالم کني

و تو اي برادرم تفنگم را بردار راهم را ادامه بده و تا موقعي که اسلام در خطر است براي حفظ آن کوشا باش و خواهرم از تو مي خواهم که زينب وار عمل نمائيي و در رساندن پيامم کوشا باشي و حجابت را که بهترين و محکم ترين سنگر براي توست حفظ کني

و از همه شما ملت مي خواهم که امام عزيزمان را فراموش نکنيد و دستورات وي را مو به مو عمل کنيد و هميشه دعايتان اين باشد که خدايا- خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار و کساني که اين انقلاب را قبول ندارند برمن نگريند و در تشييع جنازه ام شرکت نکنند که فرداي قيامت از دست آنها شکايت مي کنم.

 والسلام 
 مستجاب باد دعاي آن کس که زمزمه نمايد  
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار از عمر ما بکاه و به عمر او بيفزاي.
 محمد علي حداد.
دشت عباس
 21/ 11/ 1361

انتهای متن/
منبع: مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده