چهارشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۰۳
خاطره اى از شهید علی اکبر عامل هوشمند به نقل از سرهنگ پاسدار سرکار خانم فخرالسادات رحمانی

نوید شاهد یزد: شهید علی عامل هوشمند همیشه لبخند می زد و هیچ موقع خسته نبود.
وقتی دستش را زیر سر مجروح می گذاشت و ساعتها با او از محبوب صحبت می گفت: ان قدر که درد رخت می بست و می رفت.
زیرا باران آن همه راه را می دوید تا نان داغ برای بچه ها بیاورد که سر تا پایش خیس می شد ولی نانها  توی کاپشنش داغ و تازه می ماند.
همیشه با سرعت از پزشکان استقبال می کرد.

همیشه خندان بود; خاطره اى از شهید علی اکبر عامل هوشمند

منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده