قصه لیلی و مجنون همه از باد برفت. تا گشودند به نام شهدا دفتر عشق
پنجشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۷
خدایا از تو می خواهم که مرگ در بستر را نصیبم نکنی و همانگونه که مولایم علی (ع) می فرماید من حاضرم با هزار ضربه شمشیر بمیرم ولی در بستر نمیرم. خدایا از تو می خواهم که هر طور صلاح دانستی سر نوشتم را این قرار ده که شهید شوم و اگر شهادت را نصیبم کردی بدنم تکه تکه شود تا در صحرای محشر شرمنده نشوم.

تا گشودند به نام شهدا دفتر عشق

جلوه ای یافت ز ایمان و شرف دفتر عشق

قصه لیلی و مجنون همه از باد برفت

تا گشودند به نام شهدا دفتر عشق

بسم الله الرحمن الرحیم

با درود و سلام به حضرت امام زمان (عج) و با درود و سلام بر نایب بر حقش ابراهیم زمان خمینی بت شکن و با درود و سلام به تمامی خانواده های شهدا و مجروحین و معلولین و با درود به تمامی رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل و درود بر پیامبر بزرگ اسلام که راه و رسم چگونه زیستن را به ما آموخت و درود بر حسین (ع) که رسم چگونه مردن را، به نام خدا، به یاد خدا و خدایی که نماز از طرف اوست، رفتگان هم به سوی اوست، محبوب و معشوقمان اوست.

من با اعتقاد به اسلام و قرآن و یکصد و بیست و چهار هزار که از اول آن حضرت آدم و آخر ایشان حضرت محمد(ص) و دوازده امام که اول آنها مولایم علی (ع) و آخر آنها سرورم حضرت مهدی (عج) می باشد و احساس مسولیت زمان اکنون به جبهه می روم. امیدوارم که خداوند تعالی مرا بپذیرد.

من، هم با چشم باز و هم آگاهی کامل که در این راه حق دانستم آن را انتخاب نمودم تا بلکه بتوانم دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کرده باشم. و هرگز از راهی که انتخاب نموده ام باز نخواهم گشت.

خدایا از تو می خواهم که مرگ در بستر را نصیبم نکنی و همانگونه که مولایم علی (ع) می فرماید من حاضرم با هزار ضربه شمشیر بمیرم ولی در بستر نمیرم. خدایا از تو می خواهم که هر طور صلاح دانستی سر نوشتم را این قرار ده که شهید شوم و اگر شهادت را نصیبم کردی بدنم تکه تکه شود تا در صحرای محشر شرمنده نشوم.

خدایا تو شاهدی که من چیزی عزیز تر از جانم ندارم که فدای اسلام و قرآن کنم. پس ای خدا این بزرگترین سرمایه ام را فدا به اسلام تو می کنم.

خداوندا، پروردگارا، معبودا، نتوانستم رضایت تو را آنطوری که رضایت تو باشد، بندگیت کنم، گناهان بیشماری کرده ام.

بدنم چیزی نیست، آن را در راه اسلام و انقلاب از من بگیر و بدنم را بسوزان آن را خاکستری کن به دست باد بسپار تا شاید گناهانم بخشیده شود و می خواهم قطره قطره خون مرا در پای درخت اسلام و انقلاب بریزم تا شاید توانستم خدمتی به انقلاب کرده و راه سرور شهیدان حسین بن علی (ع) را پیموده باشد و ای کاش صدها جان داشتم تا در راه اسلام و انقلاب هدیه کنم.

خدایا به رزمندگان آنچنان قدرت و مقاومتی عطا کن تا قدرت خداییت را به همه عالم نشان دهند. خدایا با نامت شروع می کنم و با قوتت حرکت می کنم. پروردگارا من از تو تقاضامندم که اگر لیاقت شهادت در راه خودت را دارم به من عطا کن که شیرین ترین مرگهاست.

در زندگیم که نتوانستم به انقلاب و اسلام خدمتی کرده باشم امیدوارم که بار امانت الهی را تا رسیدن به اوج انسانیت به دوش کشم. آیا این رسم انسانیت است ما بمانیم و یاران امام همه به سوی لقا ائمه بروند. بگو ما لیاقت آن را نداریم؟ خداوندا ما را به راه راست هدایت کن تا جان ها را در راهت هدیه کنیم. شهامتی به ما عطا کن تا شهید شویم. شهادتی نصیبمان کن تا شهید شاهد باشم.

خدای را شکر می کنم که توانستم راه شهیدان را ادامه دهم. ای محبوبم ای معشوقم قفس تنگ تنم را بشکن. زنجیرهایم را پاره کن تا به سوی تو پر کشم.

پدر و مادر عزیز و بزرگوارم هر چند فرزند خوبی برای شما نبوده ام ولی امیدوارم برای اسلام مفید بوده باشم.پدر بزرگوارم می دانم که توقع داشتی عصای دستت باشم ول اسلام بهتر بود و امیدوارم مرا حلال کنی. پدرم آیا از اینکه از وجود پر ثمر عمرت شهید پرورش یافته ای بیرون آمده است افتخار کن این راهم بدان که مرگ به دست خداوند است است. خداوند می فرماید تا صلاح من نباشد یک برگ هم از درخت نمی افتد و هر انسانی که به دنیا بیاید باز هم باید بر گردد چه بخواهد و چه نخواهد و اما برگشتن یا برنگشتن از زمین تا آسمان با هم تفاوت دارد. یکی با مرگی می رود که تمام ملائکه به پاس احترام و به خاطر عظمت او در تشییع جنازه اش شرکت می کنند و یکی با مرگی می رود که همه ملائکه او را لعنت می کنند.

برادران عزیزم من خجالت می کشم که پیامی برای شما داشته باشم چون خودتان هم پاسدار و حافظ اسلام هستید.

پدرم و مادرم و برادران و خواهران عزیزم اگر جنازه من به دستتان نرسید ناراحت نشوید و اگر ناراحت شدید به یاد شهیدان کربلا بیفتید و به یاد زینب (س) بیفتید.

اما شما خانواده محترم حق زیادی بر گردن من دارید، شرمنده ام که نتوانستم جبران کنم چرا که اسلام احتیاج به خون دارد و درخت انقلاب تشنه است و اگر دیر برسیم و برگهایش خشک شود ما کوتاهی کرده ایم.

امت اسلامی و شهید پرور یک پیام مهم برای شما دارم و آن پیام این است که از امام جلوتر نروید که گمراه می شوید و از او عقب نمانید که هلاک خواهید شد.

الهی، آن کس که تو شناخت جان را چه کند

فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

و ای زمان تو شاهد باش، ای تاریخ تو بنویس که فقط برای اسلام می جنگم

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نوروز عبدالملکی

1/11/1365

هر کس این وصیت نامه را خواند برای من از خداوند طلب آمرزش کند.

 

وصیتنامه شهید نوروز علی عبدالملکی

وصیتنامه شهید نوروز علی عبدالملکی

وصیتنامه شهید نوروز علی عبدالملکی

وصیتنامه شهید نوروز علی عبدالملکی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده