وصیتنامه شهید خلیل الله صفائی فرزام
بسم الله الرحمن الرحيم
فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ
جهاد در راه خدا توفيق کساني است که آخرت را بر دنيا ترجيح دادند.
امام خميني: آخر مطلب شهادت است و وصول به لقاء الله.
اولا چون وظيفه شرعي است هر کس بعد از خود شرح حال خود را به عنوان راهنما بجا بگذارد من چند سطري به عنوان وصيت نامه مي نويسم. خدا را شکر، حمد و سپاس خداوند عزوجل را که بر همه موجودات مسلط است.
من با آگاهي کامل به جبهه آمدم به اين اميد که مورد رضا خدا قرار گيرد .
خداوندا چگونه سپاست گويم که نمي دانم. مي دانم که شهادت نصيب هر کس نمي شود و مي دانم که کلمه شهادت براي من زيباست. ولي به جبهه می روم که دين خود را به اسلام و مسلمين ادا نمايم.
البته نبايد مغرور شويم که با به جبهه آمدن کاري انجام داده ايم خير ولي جان ناقابلمان را براي ياري دادن اسلام فدا مي کنيم تا شايد مورد رضا خدا قرار گيرد انشاالله.
لا جرم همه انسان ها روي زمین همه بدون استثناء به زير خاک خواهند رفت لاجرم روزي خود خاک تيره خواهند شد.
امام خميني فرمودند چه خوب است که انسان براي رسيدن به هدف که همانا لقاءالله است جان را به طبق اخلاص گذارد. البته من بسيار گناهکارم ولي اگر خدا بخواهد انسان پاک مي شود و هجرت مي نمايد.
اگر خدا به من لياقت شهادت داد خيلي خوب است زيرا لطف خداوند شامل حالم شده و گردنبند زيباي شهادت را به گردنم آويخته است و من پيش از اينکه مرگ خفتبار به سراغم بيايد شهادت را که برايم خيلي زيبا است در آغوش مي گيريم و اين را بگويم از دشمن هیچ هراسی نداشته و هيچ هراسي هم از مرگ ندارم.
مرگ اگر مرد است گو نزد من آيد تا در آغوش گيرمش تنگ تنگ
او زمن دلقي ستاند رنگ رنگ من از او جاني ستانم جاودان
خدا را شکر که به من چنين لياقتي عطا فرمود و پيامي که به شما امت حزب لله دارم اين است که دعا به جان امام يادتان نرود و از فرامين امام با دل و جان اطاعت کنيد.
اميدوارم همه کساني که از من ناراحت هستند مرا حلال نمايند کساني که مرا مي شناسند براي من حقير دعا نمايند خلاصه همه مرا حلال کنيد و ببخشيد.
جبهه ها را خالي نگذاريد که دانشگاه اصلي همين جاست.
اميدوارم راهم بي رهرو نماند.
