وصیت نامه شهید غلامحسین خزاعی؛
من آمدم تا اقوام و دوستانم اصلاح شوند و زنجیرهای اسارت و فساد را از دستها و پاها برکنم، گرد یتیمی از چهره یتیمان پاک کنم، اشک غم محنت را از دیدگان بزدایم.
نوید شاهد کرمان، شهید غلامحسین خزاعی راوری در ۲۰ اردیبهشت سال ۱۳۴۵ در شهرستان راور متولّد شد. در همان کودکی با اهل بیت علیهم‌السّلام، محرّم، عزاداری، مسجد و تکیه آشنا شد.
سال‌های تحصیلِ او در دوره‌ی راهنمایی با آغاز مبارزات مردم کرمان علیه رژیم خود کامه‌ی پهلوی مقارن شد. وی که تا آن‌زمان با رشد فکری و معنوی، مفهوم ظلم و ظلمت و استکبار و عدل و آزادی و نور ولایت را درک کرده بود، به صفوف مبارزین پیوست.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با ورود به دبیرستان شریعتی و سپس طالقانی، از اعضای فعال انجمن اسلامی شد.
در تابستان ۱۳۶۰ برای نخستین بار به جبهه رفت. نماز و مناجات و اشک‌های غلامحسین را هنوز هم‌سنگرانش به خاطر دارند.
غلامحسین در بهمن ماه سال ۱۳۶۲ تحصیلات متوسّطه را رها کرد و روح بی‌قرار و عاشقش را برای همیشه به جبهه برد تا شاید در سنگرهای دفاع مقدّس به آرامش برسد. او سرانجام در عملیات والفجر 8، آسمانی شد.


وصیت نامه شهید غلامحسین خزاعی:

خداوندا ! بر زبانم و بر فکرم قدرتی فرما که بتوانم به یگانگی تو شهادت بدهم، وصیت نامه ام را درزمانی می نویسم که حقیری گناهکار و عاصی و با فکر و بدون زور می نویسم  به یقین و حق شهادت می دهم به کرامت کریم بنده پرور، سید و سرور، منم نعمت، صاحب قدرت، رحمان دنیا و رحیم آخرت، انیس ذاکرین، جلیس شاکرین، مصور، مبدع بخشاینده، مشعوق عاشقان، محبوب محبان، نورهستی، چراغ راه گمراهان و گواهی می دهم که پیش از پیامبر آخر الزمان پیامبرانی از طرف پروردگار مبعوث شده اند و من بر رسالت آنها گواهی می دهم وشهادت می دهم که اول آنها حضرت آدم و آخرآنها حضرت محمد(ص) بوده است،
شهادت میدهم که محمد(ص) بنده او و فرستاده اوست، از جانب پروردگار براستی و درستی به رسالت حق برخاست، گواهی می دهم که بعد از رسول اکرم(ص) دوازده نور هدایت و رهنما برای هدایت بشر آفریده شده اند که اول آنها امام علی (ع) و آخر آنها حضرت قائم (عج) که در حال غیبت بسر می برند و ما در دوران آن حضرت زندگی می کنیم. و گواهی می دهم به اینکه بهشت و دوزخ حق است و روز رستاخیز روز استواری میزان عدل الهی حتما می آید و خفتگان در خاک سر از گور می دارند و در محضر عدل خدا چهره بر خاک می سایند و خدای در بینشان داوری و قضاوت خواهد کرد، 
گواهی می دهم که انقلاب اسلامی تنها حکومتی است که در جهان و در موقعیت کنونی بر مبنای اسلام پایه گذاری شده است وامام امت ،خمینی عزیز اسطوره مقاومت وبهترین امام و رهبر جهان است.
من آمدم تا اقوام ودوستانم اصلاح شوند و زنجیرهای اسارت و فساد را از دستها و پاها برکنم ، بر آتش دل درماندگان آبی بیفشانم، گرد یتیمی از چهره یتیمان پاک کنم، اشک غم محنت را از دیدگان بزدایم. 
از پدر و مادر و برادران و خواهرانم خواهشی دارم که در مسیر خدا، یعنی اسلام و اخلاق وآداب اسلامی یک لحظه دور نشوید، هیچگاه دست حمایت از این رهبر بزرگ این انسان مافوق که به یاری«الله» پوزه تمام جباران عالم را به خاک کشیده است بر ندارید.
پدر ومادر عزیزم، اگر من از پیش شما رفتم شما هم الگویی خوب برای پدران ومادران دیگر باشید، مثل شیر و مثل یک حزب الهی واقعی در تشییع جنازه من شرکت کنید و ضعفی از خودتان نشان ندهید وبا این عملتان مشت محکمی بر دهان منافقان وکافران بکوبید.
شما ای پدرجان، سرت را در جامعه بالا بگیر وسینه ات را سپر کن وچهره ات را باز کن و شاد باش و با زبانت بگو امانتی داشته ای از طرف خدا و اینک آن امانت در راه خداست.
مادر و پدرم، کوه باشید وچون کوه استقامت کنید ، لحظه ای از نام ویاد خدا غافل نباشید.
وتو ای خواهرم ، زینب وار باناملایمات دست وپنجه نرم کنید. وسایلی که دارم در هر راهی که خود بهتر دانستید خرج کنید. برایم یک ماه روزه بگیرید، نمی دانم نمازهایم مورد قبول پروردگار واقع شده اند یا خیر، برایم تا می توانید نماز بخوانید.
دیگر صحبتی ندارم به امید روزی که نامه عملمان رابه دست راستمان بدهند.
در ضمن وصیت می کنم که زنجیرهایی را که خریده ام به دست وپایم ببندید و در قبر قرار دهید.
والسلام(یکشنبه 6/11/1364)
پیام
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده