وای پدر بزرگوارم و مادر نور چشمم خوشا بحال شما که چنین فرزندی تربیت کردید و امانت خدا را چنین تحویل او دادید
پنجشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۲۴
نام پدر: علی صفدر تاریخ تولد: ١٣٤٤/٠١/٠١ محل تولد: ساروق نام عملیات: والفجر 8 تاریخ شهادت: ١٣٦٤/١١/٢١ محل دفن: ساروق محل شهادت: آبادان اقشار: تیپ 71 روح الله ، گردان علی ابن ابی طالب

بسم الله الرحمن الرحیم
وصیتنامه پاسدار شهید غلامحسین مرادیان
شهادت : 64/11/21 - آبادان شهر فاو عراق
من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی قتله و من قتله فعلی دیته و من دیته انادیته :
هر کس که مرا طلب کند مرا بیابد و هرکس که مرا بیابد مرا بشناسد و هر کس که مرا شناخت دوستار من می شود. و هر که مرا دوست داشت عاشقم میشود و هر که عاشقم شد او را می کشم و هر که را من کشتم خونبهای او را می دهم و هر که خونبهایش بر من بود خودم خونبهای او هستم: حدیث قدسی

آنکس که تورا شناخت جان را چه کند فرزند وعیال و خانمان را چه کند.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام به یگانه اختر فروزان عدالت و امامت حضرت امام زمان (عج) تعالی فرجه و با درود وسلام بر نائب بر حقش این قلب تپنده امت امام خمینی که طول عمرش را از خداوند متعال خواهانیم و با درود بیکران به رزمندگان که با عزم راسخ و استوار عرصه را بر طاغوت تنگ نموده و غریو آزادی را برای این ملت به ارمغان آوردند و با درود و سلام بر شهیدانی که راهشان راه حسین گونه پیمودند و برای به ثبت رساندن این راه از جان خود گذشتند و خونهای پاکشان در ریگزارهای جنوب و در سنگلاخها و غرب و در مبارزه با منافقین و طاغوت پرستان این انقلاب را آبیاری کردند می روم تا لبیک بگویم به ندای حسین زمان خمینی روح خدا میروم تا راهی باز کنم به سوی پیروان حسین(ع) می روم تا صدام و صدامیان شکست خورده را به زباله دان تاریخ بریزم و دیکتاتوری جهان خواران را پایان دهم:
سوگند به خون شهدا هرگز عهدی را که با خدای خود بسته ام اگر در آتش بسوزم اگر در روی مینهای اله در چند تانک پودر شوم اگر بدست منافقین تیکه تیکه شوم اگر زیر تانکها له شوم هرگز از هدف خود که مقدس است دست بر نمی دارم.
تمام دوستان ما مثل فرجیها بهادرستانیها ، قاسمیها ، محمد رسول الله مرادیها بهشتی ها ، رجایی ها باهنرها امینی ها بروجردیها با بدن سوخته و تیکه تیکه از این دنیا رفتند.
ما خجالت می کشیم با بدن سالم از این دنیا برویم و امیدوارم که خداوند ما را در جوار شهدا قرار بدهد.
من از آن کوچکترم که به شما ملت بزرگ پیام بفرستم
اما چند جمله ای با بازماندگان دارم:
1- پدر عزیز و بزرگوارم: امیدوارم که از شهادت من هیچگونه نگران نباشی و مثل ابراهیم زمان فرزندت را در راه خدا هدیه کنی ای پدر عزیز و بزرگوارم این موقعیت را که می بینی هیچ فرقی ندارد با موقعیت کربلا پس باید بپاخیزیم و این راه حسین گونه را ادامه دهیم میدانم که در طول زندگی زیاد شما را رنجانده ام و حق پسری را بجا نیاورده ام امیدوارم که مرا به بزرگی خودتان ببخشید و شهادت را برای مردم تبریک بگویید و فکر کنی همین حالا عروسی من است و هیچگونه احساس ناراحتی نکنی
2-ای مادر عزیز و بزرگوارم می دانم که تو سالها برای من زحمت کشیدید می دانم با چه زبانی با تو صحبت کنم و من هم در طول این زندگی این زندگی به شما هیچ خدمتی نکردم امیدوارم که بخاطر خون شهدا مرا ببخشی
ای مادر عزیز بزرگوارم امیدوارم که در شهادتم شاد باشی همانطور که انگار عروسی من است و به مردم تبریک عرض کنی و مادر عزیز و خوهاران نور چشمم بر شهادت من اشک نریزید که هر قطره اشک شما تیری است بر جگرم اگر می خواهم که  باشم و از دست شما راضی باشم بر شهادتم شیرینی پخش کنید. سیاه نپوشید که دشمنان اسلام شاد می شوند یک فرزند که در راه اسلام چیزی نیست و در زندگیتان زینب وار زندگی کنید و پیام آور خون شهدا باشید ای خواهر عزیز حجاب و کوبنده تر از خون برادرت است.
3- ای برادر عزیز و دوستان گرامیم  شما میگویم که پیام ما را به همه جهانیان برسانید و فقط در راه ولایت فقیه حرکت کنید و جبهه های جنگ را گرم نگه دارید تا پوزه کفار را به زمین بمالید شما مسئولیتتان از ما سنگین تر است خدای ناکرده در خواب غفلت نباشید فقط به رهنمودهای امام گوش کنید و مبادا اسلحه خونین سیم چین وسایل تخریبم بر زمین بماند و دشمن استفاده کند مبادا بنشینید و برایم گریه کنید که دشمن خوشحال می شود ای برادر به تو می گویم مبادا لباس هایم در گوشه خانه بماند.
4-اگر جنازه ام به دستتان رسید که رسید نرسید هم هیچگونه اشکالی ندارد مثال همان مادر وهب که سر پسرش را از تن جدا کردند و به جلو آن پرت کردند سر برداشت و به طرفشان پرتاپ کرد و گفت سر را در راه خدا داده ام هرگز پس نمی گیرم و اما اگر بدستتان رسید با دست خودتان شاد و خندان در طور در کنار دیگر شهدا بخاک بسپارید.
 در تشییع جنازه ام یک جلد قرآن روی جنازه بگذارید و یکعدد عکس امام و یکعدد عکس خودم را تا مردم بدانند که راهم همان راه قرآن و به رهبری امام خمینی رفته ام.و چشمانم را باز بگذارید و دستانم را باز بگذارید تا کوردلان بدانند که کورکورانه به این راه نرفته ام و چیزی با خودم از دنیا نمی برم و قدر این پاسداران زحمتکش را بدانید همانطور که امام فرمود اگر سپاه نبود کشور هم نبود
و ای ملت عزیز پشتیبان این روحانیون پیرو خط رهبر باشید و قدر نور تابنده جماران را بدانید.
6- ای برادران سپاه قدر این ملت مظلوم را بدانید ای برادران سپاه نکند روزی که ملت از شما بدبین شود نیاید روزیکه خدای نکرده بسیج را در جبهه ها به خود سپر قرار دهید و در پشت جبهه از پست و لباس خود سوء استفاده کنید پاسدار اسلام باید خالصانه خدمت کند نه خدای نکرده به خاطر پست و مقام و لباس قدر برادران بسیج را بدانید با آنها تند حرف نزنید در سر پستها با مردم تند حرف نزنید سرنوشت جنگ در دست این ملت  قدر برادران بسیج را بدانید.
و اما ای خدای بزرگ دوست ندارم در راه تو با یک مین شهید بشوم دوست دارم با موشکهای فوگاز دشمن در راه تو دود شوم اما اهالی طور و غیره از شهادتم هیچگونه ناراحت نباشید که دوست دارم شهادتم را عروسی بدانی شیرینی پخش کنید و اما هرکس که می خواهد برای من گریه کند مرا ناراحت می کند دوست ندارم و در شهادت من عزا بگیرید و سیاه بپوشید که دشمنان اسلام شاد می شوند. دوست دارم با شهادتم خونها بجوش آید و به طرف جبهه حرکت کنید وپوزه دشمن را به زمین بمالید.
 وای پدر بزرگوارم و مادر نور چشمم خوشا بحال شما که چنین فرزندی تربیت کردید و امانت خدا را چنین تحویل او دادید. آشنایان می دانم که زیاد شما را رنجانده ام و ای دوستان عزیز می دانم شماها را خیلی خیلی رنجانده ام از کلیه برادران و خواهران کوچک و بزرگ یکی یکی طلب بخشش می کنم امیدوارم که مرا ببخشید و سلام مرا به امام بزرگوار و کلیه غیور مردان در راه خدا و روحانیون کلیه برادران سپاه برسانید.

63/4/19

 
وصیت نامه شهید غلامحسین مرادیان در سالروز شهادتش منتشر گردید
منبع:  اداره هنری ، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران  استان مرکزی 
 
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده