شهیدان مهدی و حسین مومن زاده؛ پرورش یافتگان انقلاب
مهدی مومن زاده فرزند برومند آقای حاج عباس مومن زاده و حسین مومن زاده فرزند گرانقدر حاج قاسم مومن زاده.
دو عموزاده عزیزی که در سال 1336 در خانواده ای مذهبی و کشاورز در شهر مقدس قم دیده به جهان گشودند. در دامان پر مهر و عطوفت پدر و مادر در محیط ساده و بی آلایش و در عین حال مذهبی تربیت یافتند. گر چه حسین در سن 11 سالگی در سال 1347 مادر علویه اش را از دست داد. ولی به هر حال فضای معنوی خانواده در سنین اوج نهضت روحانیت اسلام در پایگاه مبارزات مسلمانان ایران شهر فقه و قیام قم این دو عزیز را به گونه ای پروراند که همگام با دیگر برادران و خواهران مبارز فریادهای رسا و کوبنده خویش را همراه با مشتهای گره کرده بر سر حکومت ستمشاهی فرود آوردند در راهپیمایی های میلیونی مردم شهید پرور شهر فقه و قیام شرکت جستند و با تهیه اسلحه های دست ساز به مقابله با عوامل رژیم جنایتکار پهلوی غلام حلقه به گوش شیطان بزرگ آمریکا پرداختند.
چه بسیار بمبهای دست ساز اینان تانکهای طاغوت را از کار انداخت و یا جان مزدوران را گرفت و چه زیاد سه راهی ها ساخته آنها که عرصه را بر دشمنان اسلام تنگ کرد. در دو سه ماه اواخر مبارزات در سال 1357 که بازار قم یکپارچه تعطیل و تهیه فتیله هم برای سه راهی ها مشکل بود مکرر می دیدیم که این برادران از بند کتونی های مستعمل بستگان برای فتیله استفاده می کردند و در این راه بند کتونی های خود را نیز به مصرف رسانیده بودند.
خدا را شکر که به مبارزات خویش ادامه دادند تا به هنگام ورود حضرت امام بزرگوار از طریق ستاد استقبال شهر قم به عنوان نیروی انتظامات به تهران اعزام و در بهشت زهرا هنگام سخنرانی تاریخی حضرت امام بزرگوار وظیفه انتظامات را به عهده گرفته و سپس برای ادامه مبارزه و تهیه مواد منفجره به قم بازگشتند. بعد از ظهر روز 23 بهمن بود که مهدی از تحویل دادن سه راهی ها و بمبهای تهیه شده به انباری که زیر نظر حجۀالاسلام و المسلمین جناب آقای حاج شیخ محمد یزدی به مصرف می رسید برگشته بود. به او گفتیم با اینکه دیروز روز پیروزی ملت و سقوط دولت دست نشانده بختیار بود دیگر چه حاجتی به این مواد است؟ در جواب گفت هنوز نیروهای ارتشی مستقر در خرم آباد تسلیم نشدند و مقاومت می کنند و به ما گفته اند برای مقابله با آنها باز هم به چنین موادی لازم است.
و لذا این دو عزیز با همکاری یکدیگر مشغول تهیه مواد لازم گردیدند و همشیره مهدی که همسر حسین بود برای آوردن بعضی نیازهای آنها از کنارشان دور شده بود انفجار بمب باعث به شهادت رسیدن هر دو آنها در همان ساعت اول شد.
