بانك سوژه ايثار و شهادت(71)
نويد شاهد:در اردوگاه بعد از مدتي به اسرا مي گويند: آماده باشيد كه مي خواهيم شما را به زيارت امام حسين (ع) ببريم."يكي از افسران عراقي هم شروع مي كند به چرب زباني و دم از اسلام زدن مي گويد:"شما به ما كافر مي گوييد! آيا ما كافريم كه شما را به زيارت امام حسين (ع) مي بريم؟"


در اردوگاه بعد از مدتي به اسرا مي گويند: آماده باشيد كه مي خواهيم شما را به زيارت امام حسين (ع) ببريم."يكي از افسران عراقي هم شروع مي كند به چرب زباني و دم از اسلام زدن مي گويد:"شما به ما كافر مي گوييد! آيا ما كافريم كه شما را به زيارت امام حسين (ع) مي بريم؟"
و بعد از مدتي براي اينكه مسلماني خود را كامل كند. ادامه مي دهد:"درضمن، چون فردا مسافر هستيد، نماز صبح را بايد شكسته بخوانيد!"بچه ها ديگر طاقت نمي آورند و مي زنند زير خنده، افسر مسلمان! عراقي نمي فهمد كه بچه ها چرا مي خندند و از مترجم مي خواهد بپرسد كه بچه ها مي گويند:" چيزي نيست، چون فردا مي خواهيم برويم زيارت، خوشحاليم."
البته بعدها جاسوسان علت خنده را گزارش مي دهند.
انتهاي پيام/ز
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده