گفتگو با منصور انوري درباره وضعيت ادبيات دفاع مقدس:
سه‌شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۰۰:۰۰
نويد شاهد:«ما انبوهي از خاطرات دفاع مقدس را مكتوب كرده ايم كه اگر اين خاطرات عينا وارد حوزه ادبيات نشده، اما جزيي از آن است. البته نكته مهم اين است كه ادبيات دفاع مقدس جدا از كليت ادبيات كشورمان نيست و ما كلا در زمينه ادبيات داستاني قوي نيستيم.» منصور انوري نويسنده «جاده جنگ» درباره وضعيت ادبيات دفاع مقدس اينگونه عقيده اش را بيان مي كند و معتقد است آنچه تاكنون در مورد جنگ منتشر شده بيشتر جنبه مستند نگاري داشته و اگر مي خواهيم تاثيرگذاري مان در اين حوزه بيشتر شود بايد اين مستند نگاري به سمت ادبي شدن بروند.


جايگاه فعلي ادبيات دفاع مقدس در كشورمان را چگونه ارزيابي مي كنيد؟

آنچه تاكنون درباره جنگ انجام شده بيشتر جنبه مستندنگاري دارد و گاهي فكر مي كنم اگر ادبيات داستاني قوي تري داشتيم، اين رويكرد و قالب مستند مي توانست در بافت ادبي حل شود.البته گاهي رويكرد داستاني به مستندات لطمه مي زند، ولي اين دليل نمي شود در قالب تاريخ شفاهي و خاطره نگاري به جنبه هاي ادبي دقت نشود و اتفاقا هرقدر اين مستندنگاري ها ادبي تر شوند، تاثيرگذاري شان بيشتر مي شود.

دفاع 8 ساله ما در قبال حمله عراق ظرفيت هاي ادبي فراواني دارد فكر مي كنيد ما متناسب با اين ظرفيت كار كرده ايم؟

متناسب با ظرفيتي كه اين موضوع دارد، كار نكرده ايم و ادبيات دفاع مقدس هنوز به جايگاه شايسته اش نرسيده است.جنگ براي ما فقط يك درگيري با پيروزي و شكست هاي ميداني نبوده است، بلكه فراتر از اين شكل ظاهري، جنگ ما يك بطن و لايه دروني داشت كه آن را با ديگر جنگ ها متفاوت مي كند و ضمن اينكه ما هرگز در آن اتفاق، مهاجم نبوديم، بلكه از خود دفاع كرديم.

اينكه گفته مي شود كه برخي نويسندگان حوزه دفاع مقدس درباره طيف ديگر نويسندگان صف بندي كرده و مانع ورود آنها به اين حوزه شده اند تا چه اندازه منطبق با واقعيت است؟

شايد اين فكر وجود داشته باشد كه هركس توان وارد شدن به اين عرصه را ندارد، ولي هرگز ممانعتي از سوي نويسندگان دفاع مقدسي براي حضور هر طيف ديگري ايجاد نشده و مقابل آنها موضع نگرفته اند.

به نظرتان نويسنده اي كه قرار است درباره جنگ 8 ساله بنويسد آيا بايد از لحاظ تعالي روحي به جايگاه خاصي رسيده باشد تا بتواند در اين وادي قلم بزند و چون دفاع مقدس بوده بايد نويسندگانش هم مقدس باشند؟

سوال جالب و پيچيده اي است و جواب دادن بدان سخت. شايد بتوان اين مثال را زد كه وقتي كسي قرار است درباره عرفان بنويسد حال چه عرفان نظري و چه عملي، اگر وارد اين جرگه نشده باشد فقط سطوري مي نويسد و تاثير چنداني ندارد و دفاع مقدس نيز اينگونه است كه اگر در بطن آنچه رخ داده نباشيم نمي توانيم درباره آن متن تاثيرگذار خلق كنيم.ما نويسندگاني داريم كه جنگ را از نزديك درك نكرده اند كه اين خلا را با پژوهش مي توان برطرف كرد همانطور كه تولستوي در «جنگ و صلح» كرد، ولي اگر به اين اتفاق باور نداشته باشند صورت ظاهر را مي نويسند و يا ناقد مي شوند. نمي دانم شايد اگر نويسنده اي حرفه اي تمام عيار باشد بتواند بدون دخالت دادن باورهاي شخصيش درباره يك اتفاق و تنها بر اساس مستندات داستان بنويسد.

فكر مي كنيد در زمينه ادبيات دفاع مقدس كم كاري شده است؟

ما انبوهي از خاطرات را مكتوب كرده ايم كه اگر اين خاطرات عينا وارد حوزه ادبيات نشده ولي جزئي از آن است. ولي نكته مهم اين است كه ادبيات دفاع مقدس منفك از كليت ادبيات كشورمان نيست و ما كلا در زمينه ادبيات داستاني قوي نيستيم كه اميدوارم نسل هاي بعدي ما اين مهم را انجام دهند.

چطور مي توان ميل به نوشتن درباره جنگ تحميلي را در نسل هاي جديد ايجاد كرد؟

هر نويسنده اي بايد خودش بخواهد كه درباره موضوعي بنويسد و اين جوهره خودش بستگي دارد ولي فكر مي كنم هر نويسنده دست به قلمي اگر صداقت داشته باشد به اين سمت مي رود. مساله اينكه شك و ترديد درباره ماهيت دفاع مقدس در ذهن نسل هاي جديد ايجاد شده است يا خير هم مساله اي سياسي است نه ادبي.اگر ما به وضعيت ادبيات داستانيمان سر و سامان بدهيم، بپذيريم بايد قويتر باشيم و جايگاه فعلي خودمان را درست تشخيص وضع ادبيات دفاع مقدس هم بهتر مي شود. ما در حوزه ادبيات داستاني آثار متنوع و شاخصي به زبان هاي ديگر ترجمه نكرده ايم و جوايز معتبر جهاني همچون نوبل نداريم در حاليكه كشورهاي همسايه چون تركيه و هند موفق به دريافت آن شده اند.لازم است همپاي مستندنگاري، ادبيات داستاني دفاع مقدس هم رشد كند و چه خوب است ادبيات داستاني به مستندات جنگ متبرك شود.

فكر مي كنيد نويسندگان ما هم مي توانند به استانداردهاي جهاني برسند؟

ما استعدادهاي داستان نويسي داريم كه اميدوارم اين ظرفيت ها شناخته و پرورش يابد تا بتوانيم خود را به جايگاهي برسانيم كه در جهان هم مطرح شويم.

خب اگر موافق هستيد كمي در زمينه نوع نوشتن در زمينه دفاع مقدس با ساير حوزه هاي صحبت كنيد،به نظرتان چه تفاوتي در اين زمينه وجود دارد؟

كسي كه داستان جنگي مي نويسد بايد آشنايي ويژه با مسائل مرتبط با جنگ داشته باشد ولي اينگونه نيست كه لازم باشد افراد خاصي در اين زمينه بنويسند بلكه كسي كه تخصص نويسندگي دارد با تكميل اطلاعات تخصصي اش مي تواند درباره جنگ هم بنويسد.البته ماهيت دفاع مقدس براي ما مقدس است و من هم به اين تقدس قائل هستم و مي گويم دفاع ما با همه جنگ ها تفوات عظيمي داشت.

مشكل ادبيات داستاني كشور چيست؟

ما در كليت ادبيات داستاني ضعف هاي جدي داريم كه جبران آنها زمان طولاني مي برد و نسل هاي بعدي بايد اين ضعف ها را جبران كنند. همه اين مشكلات را هم نبايد متوليان امر برطرف كنند و ما نويسندگان خودمان هم بايد فعاليت داشته باشيم. نويسندگي يك قلم است و كاغذ و مثل سينما نيست كه لازم باشد ابزار آن با هزينه هاي زياد فراهم شود. برخي آثاري كه ما نويسندگان مي نويسيم حتي خودمان رغبت نمي كنيم بخوانيم. به هر حال شكاف عظيمي بين ادبايت داستاني ما با جهان وجود دارد كه بايد برطرف شود.

در سومين دوره جشنواره داستان انقلاب داستان ارسالي شما با عنوان رمان «از عشق آباد تا عشقاباد» به عنوان رتبه دوم برگزيده شد توضيح مي دهيد كه اين رمان در چه زمينه اي است ؟

اين رمان بر اساس داستاني مستند از اتفاقي كه در سال 1342 رخ داده، نوشته شده است. يك استوار بازنشسته كه در دهه 40 رئيس پاسگاهي در مرز ايران و تركمنستان بوده است، اين ماجرا را براي يكي از دوستان من كه كارگردان هم هست تعريف كرد و قرار بود اين داستان در قالب فيلمنامه نوشته شود كه بعدها تصميم گرفتم يك رمان بلند بر اساس آن بنويسم.داستان از اين قرار است كه در آن سال ها فرزند كوچك دبير اول حزب كمونيست تركمنستان فعلي دچار سرطان خون مي شود و پدربزرگ اين بچه كه در دوران جنگ جهاني دوم در ايران سرباز بوده و دوستي از همان روزها در مشهد دارد، تصميم مي گيرد بچه را براي شفا به بارگاه امام رضا (ع) بياورد.پدر بچه كه كمونيست است، به شدت با ايده پدربزرگ مخالفت مي كند تا اينكه پدربزرگ، بچه را بدون اجازه پدرش به ايران مي آورد، ولي او و بچه را مي گيرند. پدربزرگ بچه با امام رضا (ع) اينگونه نجوا مي كند كه اگر نوه ام را شفا دهيد، مسلمان مي شوم و وقتي پس از اين كش و قوس ها گروه پزشكي بچه را معاينه مي كنند، ديگر اثري از بيماري در او ديده نمي شود.

دليل انتخاب اين عنوان چه بود؟

دليل اينكه نام كتاب را «از عشق آباد تا عشقاباد» گذاشتم اين بود كه عشق آباد اول نام شهر عشق آباد در تركمنستان است و عشق آباد دوم اشاره به مشهد دارد.

كي قرار است اين رمان منتشر شود؟

اين رمان را مدتي پيش تحويل انتشارات سوره مهر دادم كه در مرحله صفحه آرايي است و در 2 جلد منتشر خواهد شد.

منبع : سوره مهر
انتهاي پيام/ز
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده