محمدجواد جزيني
يکشنبه, ۰۷ مهر ۱۳۸۷ ساعت ۰۰:۰۰
در محافل ادبي معاصر اصطلا ح <زندگينامه داستاني> ديگر تعبيري ناشناخته نيست. اگر چه هنوز منتقدان بسياري هستند كه بر نادرستي اين اصطلا ح اصرار مي ورزند اما روي جلد و در شناسنامه برخي كتاب هاي چاپ شده اين عبارت همچنان قيد مي شود. بر اساس معيارهاي فهرست نويسي <فيپا> هم اين عناوين ذيل <سرگذشتنامه> ها قرار مي گيرد. همچنين در طبقه بندي هاي <كتابخانه ملي> نيز اين عناوين در ذيل ادبيات قرار نگرفته است. انتشار صدها عنوان كتاب با اين تعبير در سال هاي اخير نشان مي دهد كه واقعيتي به نام <زندگينامه داستاني> وجود دارد، اگر چه هنوز پژوهشي جدي در تبارشناسي و ريخت شناسي اين گونه ادبي انجام نشده است.


احتمالا نخستين كسي كه عبارت <زندگينامه داستاني> را به كار برده به قدرت سحرانگيز و تاثيرگذار واژه <داستان> تاكيد داشته است، چراكه اگر قرار بود در روايت زندگينامه يك واقعيت تعريف شود و اين روايت خود بسنده باشد، ديگر نيازي به روايت داستاني از اين تاريخ نيست. اما به كارگيرنده اين عبارت شايد به اين تحليل رسيده باشد كه تاريخ با اتكا به روايت خود، نمي تواند راضي كننده باشد.

البته ممكن است تركيب <زندگينامه داستاني> از روي اصطلا ح <داستان واقعه> گرته برداري شده باشد. اين اصطلا ح بيشتر درباره داستان هايي به كار مي رود كه حوادث آن از الگوي رويدادهاي واقعي شكل گرفته است. به نظر مي رسد اين اصطلا ح تا حدودي مبهم باشد چراكه گونه <رمان هاي تاريخي> كه بسياري از وقايع زمان را با داستان مي آميزد هم شامل اين تعريف مي شود. اين گونه ادبي ظاهرا مي خواهد ميانجي دو حوزه متفاوت <تاريخ> و <داستان> باشد، دو گونه اي كه هر كدام ساختاري متفاوت دارند.<جيلين بير> مي گويد: <نوعي تردستي ادبي لا زم است كه بتوان اثري را ما بين تاريخ و داستان معلق نگه داشت.>

<رابرت مك كي> اعتقاد دارد كه اينگونه آثار <داراي خلوص ادبي> نيستند و بعد خلوص را اينگونه تفسير مي كند: <اثري كه استقلا ل نسبي خودش را از واقعيت حفظ كرده است.>

در اينگونه آثار نويسنده هر چند تلا ش خلا قانه اي داشته باشد اما مجبور است كه به روح حوادث اصلي وفادار بماند و تاريخ را با ريتم داستان باز گويد. بسياري از نويسندگان اينگونه آثار مجبورند حوادث را بر اساس سير تاريخي رويدادهاي آن تنظيم كنند و بر اساس آن الگوي پيرنگي بريزند و هر جا كه رويدادها به نظرشان مفيد فايده واقع شد، از آن سود جويند اما همواره دست خود را براي حذف يا در صورت لزوم افزودن صحنه هايي باز بگذارند.

از همان سال هاي ابتدايي جنگ نوشتن زندگينامه هاي شهيدان با هدف ثبت انگيزه ها، رشادت ها وخاطرات آنها آغاز شد. از همت خانواده و دوستان شهيد تا تلا ش هاي رسمي نهادها، سند مكتوب دست اولي را به وجود آورده است. اگر چه سطح كيفي آنها بسيار متفاوت است اما در اين ميان نويسندگان بسياري هم كوشيدند تا با نگارش نوع ادبي <زندگينامه داستاني> بخشي از حماسه ها و رشادتهاي شهيدان را باز گويند. متاسفانه تا به حال هيچ پژوهشي در اين زمينه براي ثبت و جمع آوري و تحليل آنها نيز انجام نشده است.

جست وجو در <كتاب شناسي هاي تخصصي جنگ> گواه اين معناست كه نخستين كتاب <زندگينامه> درباره جنگ در سال1359 منتشر شده است. البته ممكن است پيش از اين هم آثار مشابهي منتشر شده باشد اما از آنجا كه در سال هاي نخست انقلا ب توليد و نشر كتاب سازمان شايسته و بايسته اي نداشته، بايد به همين گواهي ها قناعت كرد. اين كتاب را <سازمان مجاهدين انقلا ب اسلا مي > به مناسبت چهلمين روز شهادت محمد منتظر قائم (فرمانده سپاه پاسداران يزد) كه در جريان بمباران هواپيماها و بالگردهاي آمريكايي به شهادت رسيده است، منتشر كرد. كتاب شامل مقدمه اي درباره شهيد و زندگي او از تولد تا دوران جواني ، زندان و مبارزات سياسي عليه رژيم پهلوي، حضور در كردستان و جنگ با اشرار در كوير يزد و نحوه شهادت او است .

در سال هاي بعد با تاسيس نهادهاي دولتي مثل بنياد شهيد و بعدها <بنياد جانبازان>، <دفتر ادبيات مقاومت>، <بنياد حفظ آثار دفاع مقدس> و... روند توليد و نشر اين آثار سرعت گرفت. ظاهرا نخستين بار نشر <شاهد> بنياد شهيد انقلا ب اسلا مي در سال 1378 در شناسنامه كتاب <آن نامه ها كه از بهشت مي آيند...> نوشته محمدرضا محمدي پاشاك كه روايتي از زندگي شهيد محمود ساعتيان (الهي ) فرمانده گردان امام علي (ع ) است، تعبير <زندگينامه داستاني> را به كار برده است.

البته نبايد از ياد برد كه پيش از اين تاريخ هم آثار مشابهي منتشر شده، اما مشخصا با تعبير <زندگينامه داستاني > از آن ياد نشده است. به طور نمونه مي توان از كتاب <عقيق > نوشته <نصرت الله محمودزاده > نام برد كه در سال 1375 توسط بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس منتشر شده است. روي جلد كتاب عبارت <عقيق داستاني از زندگي سردار شهيد حاج حسين خرازي > آمده است. همچنين در سال 1376 سپاه پاسداران انقلا ب اسلا مي ، لشكر 14 امام حسين (ع )، كتابي را با نام <برمي گرديم لا له ها را ببينيم > منتشر مي كند كه روي جلد كتاب عبارت <داستاني بر اساس زندگينامه سردار شهيد مهندس رضا نصوحي> به كار برده شده است.

در طول سال هاي 1359تا 1381جمعا 248289عنوان كتاب منتشر شده كه در اين ميان تنها 3297 عنوان مربوط به دفاع مقدس است. مقايسه سهم نسبي كتاب هاي منتشر شده جنگ تحميلي به كتاب هاي منتشر شده با موضوع دفاع مقدس نشان مي دهد كه به طور ميانگين هر ساله با رشدي حدود 22/26 درصد همراه بوده است.

اگر چه تا به حال تقسيم بندي هاي گوناگوني از آثار نوشته شده درباره جنگ ارائه شده است، اما بسياري از آنها از جامعيت تام علمي برخوردار نبوده و البته روشن است كه فهرست استاندارد علمي و طبقه بندي محتوايي گسترده اي به اين وسيعي مستلزم پژوهش هاي عميق است. با اين حال آثار چاپ شده در زمينه جنگ را مي توان به گروه هاي مشخصي تقسيم كرد.

از ميان گروه هاي محتوايي خاطرات با 609 عنوان 47/18 از كل كتاب هاي مربوط به جنگ تحميلي را شامل مي شود. تحقيقات و پژوهش هاي جنگ با 615 عنوان 55/18 درصد، كتاب هاي كودك و نوجوان با 445عنوان 49/13 درصد، مجموعه داستان ها با 228عنوان 91/6 درصد، زندگي هاي داستاني با 496 عنوان 04/15 درصد و داستان هاي بلند و رمان 139عنوان21/4 درصد به ترتيب بيشترين بسامد را در فهرست كتاب هاي جنگ به دست آورده اند.

آمارها نشان مي دهد كه گونه زندگينامه داستاني با وجود تازگي هايش روندي رو به رشد دارد. اين رشد را هم مي توان در افزايش آمار اين گونه آثار ديد و هم در تمايل نهادهاي انتخاب كننده كتاب هاي برگزيده دفاع مقدس، چراكه در سال هاي اخير نهادهايي مثل بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس، بنياد شهيد، دوسالا نه ادبيات ايثار و... كتاب برگزيده زندگينامه داستاني انتخاب و معرفي مي كند.

از جمله موضوعات <زندگينامه داستاني> روايت زندگي سرداران شهيد جنگ تحميلي است. روايت زندگي فرماندهان رده هاي بالا ي نظامي از جمله اين آثار هستند. بسياري از اين آثار توسط داستان نويسان معاصر نوشته شده است.

از آن جمله است <انار و آيينه > كه سميرا اصلا ن پور آن را نوشته. اين كتاب شامل سرگذشت و خاطراتي از سردار شهيد حسين تاجيك ، فرمانده گردان است كه در 6 فصل تنظيم شده است .

<اين جا مجنون است بگوشم > نوشته <حسن بني عامري > زندگينامه سردار شهيد سيدحميد ميرافضلي مسوول محور اطلا عات قرارگاه كربلا است كه در اسفند 62 در جزيره مجنون به همراه شهيد همت به شهادت رسيد. كتاب در 13 قسمت تنظيم شده است . <بلوچ گريه نمي كند> نوشته <داوود اميريان > چهار روايت از زندگي <علي معمار( >مسوول قرارگاه جنوب استان سيستان و بلوچستان ) است كه به نقل از <حاج اصغر معمار حسن آبادي ، حسن نوري ، فاضل بلوچي و ملك قاسمي > نقل شده است .

<پرنده و تانك > نوشته <احمد دهقان> بر اساس زندگي سردار شهيد ميرقاسم ميرحسيني ، جانشين فرمانده لشكر 41 ثارالله نوشته شده است. او در عمليات بيت المقدس ، عمليات رمضان و بسياري عمليات ديگر شركت داشت و سرانجام در دي ماه 1365 در عمليات كربلا ي پنج در شلمچه به شهادت رسيد.

از اين دست آثار مي توان به كتاب هاي <به سوي كرانه هاي آبي > نوشته <فرزام شيرزادي >، <ستاره من > نوشته <راضيه تجار> و <تل آتشين> نوشته <محمدرضا محمدي پاشاك> و... نام برد.

همچنين برخي از اين زندگينامه ها حاصل گفت وگو با همسران آن شهيدان تدوين شده است، مثل <چمران : به روايت همسر شهيد> از <حبيبه جعفريان .>

<حميد باكري به روايت همسر شهيد> باز هم از <حبيبه جعفريان > و<دقايقي : به روايت همسر شهيد> به قلم علي مرج و دل دريايي الهه بهشتي و... مثال هاي ديگري از اين دست هستند.

از موضوع هاي ديگر قالب <زندگينامه داستاني> روايت زندگي شهداي روحاني رزمنده است، مثل<آن نامه ها كه از بهشت مي آيند> زندگينامه داستاني شهيد محمود ساعتيان (الهي ) فرمانده گردان امام علي (ع ) از تيپ الغدير يزد به قلم محمدرضا محمدي پاشاك ، <ايوب عشق> نوشته <محمدعلي محمودي > سرگذشت شهيد روحاني <حجت الا سلا م علي مزاري > يا <پرواز خونين> نوشته فخرالدين صابري كه زندگي شهيد حاج شيخ ابوالقاسم رزاقي است.

زندگينامه هاي ارتشيان شهيد هم از جمله موضوع هاي مهم اين قالب محسوب مي شود. اين آثار اغلب رده هاي بالا تر ارتش را شامل مي شود. زندگينامه خلبان هاي شهيد از اين جمله است، مثل <اعجوبه قرن> تاليف گروه پژوهش و نگارش انتشارات عقيدتي - سياسي نيروي هوايي ارتش كه زندگينامه شهيد سرلشكر خلبان مصطفي اردستاني را باز مي گويد يا <اوج پرواز> نوشته < ماه منير كهباسي> كه زندگينامه خلبان شهيد <سرلشكر عباس بابايي > است . همچنين مي توان از <پاكباز عرصه عشق > نوشته سرهنگ علي اكبر نام برد كه زندگي سرلشكر شهيد منصور ستاري فرمانده نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلا مي ايران را باز گفته است. <صياد دل ها> هم نوشته احمد حسيني است كه زندگي شهيد سپهبد صياد شيرازي را روايت كرده است.

در ادامه مي توان به زندگينامه هاي هنرمندان شهيد اشاره كرد. شهيد سيدمرتضي آويني از جمله هنرمنداني است كه چندين كتاب درباره او نوشته شده است، مانند <شهيد آويني> نوشته حبيبه جعفريان، <مرتضي ، آيينه زندگي ام بود>، گفت وگو با مريم اميني همسر شهيد سيدمرتضي و <سيري در زندگي ، آثار و انديشه هاي سيد شهيد اهل قلم ، سيدمرتضي آويني > كاري از گروه تحقيقات و معارف اسلا مي جبهه فرهنگي شهيد آويني .

البته زندگينامه ها را از منظرهاي ديگري هم مي توان تقسيم كرد، اما ضرورت بررسي اين قالب ادبي پژوهش عميق و گسترده اي را طلب مي كند.
منبع:روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده