نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهدای البرزی
خاطره و زندگینامه شهیدمحمد حسن حبشه
سلام و احوال پرسی کرد و خودش را همرزم محمد حسن معرفی کرد. امانتی محمد حسن کیفش و ساعتش را برای ما آورده بود. به گفتم پس حسن چی شد؟ گفت: حسن شهید شد ما نتوانستیم پیکرش را بیاوریم مثل باران گلوله و ترکش می بارید. وسایل دیگر حسن مثل بغچه و وصیتنامه اش هم در سنگر ماند و بدست عراقیها افتاد. خلاصه از محمد حسن چیزی به دست ما نرسید جز کیف جیبی و یک قران و یک ساعت و هشتصد تومن پول که همرزمش برای ما آورد...
کد خبر: ۴۰۶۴۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۳۱

وصیتنامه
آری! ای شهید! خدای بزرگ از قلب متقین آگاه و مشرف برضمیر پنهان و دلهای همگان است، آنهائیکه اهل این راه نیستند و بدنبال بهانه می گردند تا بلکه از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند، کسانیکه تقوی دارند و بدون شک و تردید و بدون درنگ با جان و دل راه خود را طی می کنند ...
کد خبر: ۴۰۶۳۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۸