عسگری محسن پور برادر شهید می‌گوید: شهید به من دلداری داد و گفت؛ داداش زودتر فرم را امضا کن که اگر اجازه ندهی به چشم دیگرم لطمه می‌خورد. با یک چشم هم می‌توانم به جبهه بروم.

با یک چشم هم می‌توانم به جبهه بروم

به گزارش نوید شاهد مازندران، اکبر محسن پور دوم آذر ۱۳۴۳، در روستای اسی کلا از توابع شهرستان بابلسر به دنیا آمد. پدرش محمدتقی، کشاورز بود و مادرش سکینه نام داشت. تا اول متوسطه در رشته انسانی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یازدهم خرداد ۱۳۶۲، با سمت تخریب چی در هویزه بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش مهدی نیز به شهادت رسید.

با یک چشم هم می‌توانم به جبهه بروم

عسگری محسن پور برادر شهید می‌گوید: پس از مجروحیت شهید در عملیات رمضان که به دلیل اصابت ترکش به چشم در بیمارستان نمازی شیراز بستری شد. خود را به بیمارستان شیراز رساندم. شهید را دیدم که بر روی تخت با وضع جسمانی بدی افتاده. سلام کردم متوجه شد و سلامم را جواب داد. گفت: داداش آمدی. دکتر گفته وضع چشم ام ناجور است و حتماً باید چشم را تخلیه کنند. نیاز است یک نفر از خانواده ام باشند تا با اجازه‌ی او این عمل انجام شود با شنیدن این حرف خیلی متأثر شدم و با دکترش صحبت کردم. ایشان وقتی این مسئله را تأیید کردند، به گریه افتادم. شهید به من دلداری داد و گفت: داداش زودتر فرم را امضا کن که اگر اجازه ندهی به چشم دیگرم لطمه می‌خورد. با یک چشم هم می‌توانم به جبهه بروم. بر روی تخت بیمارستان خوابیدن بسیار سخت و روزی هزار بار مردن است حاضر بودم شهید می‌شدم، ولی روی تخت بیمارستان زجر نمی‌کشیدم. ایشان با این که در این وضعیت بودند باز به فکر رفتن و شهادت بودند.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده