نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - مصاحبه با خانواده شهید
شهید حسن منادی در دوم فروردین 1339، در روستای آسیابک از توابع شهرستان زرندیه به دنیا آمد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. ششم اسفند 1365، با سمت بی سیم جی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۴۹۶۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۴

مصاحبه با برادر شهید سید احسان میرسیار
شهید سید احسان میرسیار از زمان عقد درباره شهادت خود و ضعیت کاریشان می گفتند و حتی دست نوشته هایی را به هم همسر خود دادند و همیشه تاکید می کردند که به ماندن من عادت نکنید.
کد خبر: ۴۴۹۱۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۷

به مناسبت دهه فجر و ایام فاطمیه برگزار شد
هفدهم بهمن لغایت بیست و یکم بهمن واقع در ورامین، کمربندی شهید بهشتی، خیابان الزهراء(س)، تکیه بیت الحزن(ع) از ساعت چهارده و سی دقیقه تا شانزده و سی دقیقه به همراه عرضه غرفه فرهنگی (فروش و معرفی کتاب های شهدای ورامین) برگزار شد.
کد خبر: ۴۴۸۸۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۲

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید محسن احمدزاده
محسن تو دریا بوده . داور دوست محمدی و پسرعموش و دوستانش گفتند ، ما دیدم که روده هاش ریخت بیرون .بچه ام خمپاره خورده بود و برایش نوشتند شهید بی مزار .تو کانال ام الرصاص درعملیات والفجر 8 شهید شد .ولی من باور نمیکردم وهنوز هم باورم نمیشه .
کد خبر: ۴۴۸۷۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۴

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید علی حسین ولی خانی
برادرم حالش به قدری بد بوده، که داشته ازبین میرفته . به همین خاطر جزء اولین گروه اسرایی بود که آزاد شدبرادرم وقتی از اسارت برگشت ناراحتی اعصاب گرفته بود . حالش به اندازه ای بد بوده که گفتند ، این که داره میمیره تحویلش بدیم تا یه فرد زنده ی عراقی رو تحویل بگیریم. وقتی رفتیم دیدن ایشون، پسرش هم که راه افتاده بود و بردیم . ایشون پسرش و نمیشناخت وخیلی از نظر روانی بهم ریخته بود ... وقتی اومد دست مادرم رو گرفت ، انگار کم کم همه رو یادش اومد و احساس آرامش پیدا کرد .
کد خبر: ۴۴۸۳۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۵

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید محمدرضا عبداللهی
تو خانواده ی شوهرم پسرها زنده نمی موندند، به همین خاطر محمدرضا رو نذرامام رضا(ع) کردیم . موهاش هم نذر امام رضا(ع) بود وبرابرش اسکناس می دادیم
کد خبر: ۴۴۶۷۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۲۳

مصاحبه با خانواده شهید
شهید محمدرضا ديزوي دوازدهم تير 1336، در روستاي بنادكوك از توابع شهرستان تفت به دنيا آمد. هجدهم دي 1357، در پل‌نواب يزد هنگام تظاهرات عليه رژيم شاهنشاهي بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد.
کد خبر: ۴۴۶۴۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۲۰

شهید دی ماه
شهید منصور زارع­ ارناني سوم فروردين 1343، در شهرستان تفت به دنيا آمد.به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. چهاردهم دي 1363، با سمت تك‌تيرانداز در جاده بانه به هنگام درگيري با گروه‌هاي ضدانقلاب بر اثر اصابت تركش نارنجك و گلوله به سينه و كمر، شهيد شد.
کد خبر: ۴۴۶۱۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵

مصاحبه با خانواده شهید
شهید عباسعلی افتخاري­ شاه­ آباد يكم شهريور 1340، در روستاي سعيدآباد از توابع شهرستان تفت به دنيا آمد.به عنوان سرباز يكم پياده ارتش در جبهه حضور يافت. سوم دي 1360، در بستان بر اثر اصابت تركش گلوله توپ به شهادت رسيد.
کد خبر: ۴۴۵۲۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۴

مصاحبه
وقتی به مدرسه می رفت من همیشه به او بیست تومان پول تو جیبی به او می دادم. ولی او هرگز پول هایش را خرج نمی کرد. پول هایش را پس انداز می کرد و برای رزمندگان میوه و کمپوت می خرید و برایشان ارسال می کرد.
کد خبر: ۴۴۵۱۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۲

شهید آذرماه;
شهيد عبدالرضا مختاري در سال 1338 در روستاي خوشاب متولد گرديد.يك سال از خدمتش مي گذشت كه جنگ تحميلي شروع شد و به جبهه بستان اعزام گرديد . سرانجام در تاريخ 1359/9/4 به درجه رفیع شهادت رسید.
کد خبر: ۴۴۴۰۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۷

گفتگو با همسر شهید
من علی اصغرم را به خداوند هدیه دادم و خداوند او را پذیرفت. با اینکه از داشتن علی‌اصغر محروم شدم اما به خدا توکل کردم.
کد خبر: ۴۴۳۶۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۰

روز قبل از شهادت گفت: فردا شش صبح شهید میشوم
روزی که به شهادت رسید حاج رجب پریمی اومد خونه ی ما . دیدم داره گریه میکنه وازمسجد میاد. گفتم ، چرا گریه میکنی ؟ گفت ، حاجی ما باهم رفتیم و حالا اون شهید شده ومن تنها موندم . پسرم تو عملیات محرم شهید شد . ایشون تعریف میکرد ، همون روزی که شهید شده روز قبلش گفته بوده که فردا شش صبح شهید میشم .
کد خبر: ۴۴۲۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۶

احمد رضا احدي بيست و پنجم آبان ماه سال 1345 در شهرستان اهواز و در خانواده اي مذهبي و ساده زیست به دنیا آمد. پدرش درجه دار ارتش و مادر وي خانه دار بود. در شش سالگي وارد دبستان شد و مراحل تحصيل ابتدايي را با موفقيت کامل و احراز رتبه هاي اول طي کرد. دوره راهنمايي را نيز با معدل هاي 19 و 20 گذراند.
کد خبر: ۴۴۲۳۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

احمد رضا احدي بيست و پنجم آبان ماه سال 1345 در شهرستان اهواز و در خانواده اي مذهبي و ساده زیست به دنیا آمد. پدرش درجه دار ارتش و مادر وي خانه دار بود. در شش سالگي وارد دبستان شد و مراحل تحصيل ابتدايي را با موفقيت کامل و احراز رتبه هاي اول طي کرد. دوره راهنمايي را نيز با معدل هاي 19 و 20 گذراند.
کد خبر: ۴۴۲۳۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

شهید علی اصغر پولکی دهم آبان ماه سال 1365 در جریان بمباران هوایي اردوگاه آموزشي گتوند شوشتر بر اثر اصابت ترکش بمب به شهادت رسید. شهید محسن پولكي بیستم شهریور ماه سال 1365 با سمت آر پي جي زن در جزیره مجنون به شهادت رسید. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد
کد خبر: ۴۴۱۲۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۶

شهید نصرت الله براتی دوم مهر ماه سال 1345 در روســتاي فقیره از توابع شهرســتان همدان دیده به جهان گشود. پدرش هادي، نگهبان بنیاد شهید بود. دانش آموز سال اول مقطع متوسطه بود. از سوي بسیج در جبهه حضور یافت. سرانجام در پانزدهم مرداد ماه سال 1362 در پیرانشهر بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وي را در گلزار شهداي زادگاهش به خاک سپردند. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
کد خبر: ۴۴۱۲۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۹

سید میلاد مصطفوی از بسیجیان گردان ۱۶۵ امام حسین و اهل شهرستان بهار بود. همزمان با ایام تاسوعا و عاشورای حسینی در جریان عملیات محرم و در محور حلب در روز بیست و پنج مهر 1394 در سن 29 سالگی به شهادت رسید و داعشی ها همچون مولایش حسین سر این شهید را از بدن جدا کردند.
کد خبر: ۴۴۱۲۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۲

چون تولد حضرت عباس بود من روزه گرفته بودم . اون روز توی مسجد افطار کردم . از مسجد که اومدم خونه حالم عوض شد و نشسته خوابم برد . دیدم تو صحرا هستم و یه اسب سفید وجوان رو دیدم که یه علم هم دستش هست . یه پنجه هم روی علمش بود ومن رفتم جلو
کد خبر: ۴۴۰۹۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۶

گفتم، خدایا امشب بچه ام به خوابم بیاد که دیگه گریه نکنم و آرام بشم
دیدم یه دشتی همه برف باریده وکوه ها پر ازبرف هست . یه دربزرگی بود تا دروباز کردم دیدم بچه ام ازدورداره میاد ومن بغلش کردم ، گفتم بیا مامان برات برنج آوردم . تو که ساکت هم نیاوردی ووسیله نداری .گفت ، همه چی دارم . اون شب من برای مراسمش خیلی غذا پخته بودم . چهار تا قابلمه شام هم برای همسایه هایی که نبودند کنار گذاشته بودم .میگفت ، امشب خیلی غذا خوردم . تو نگران نباش بیا میوه بهشتی بخور . من دارم خدمت میکنم وبعد ازخدمت هم برمیگردم
کد خبر: ۴۴۰۹۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۱