نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره
یادی از شهدای دانشجو(3)/ خاطره‌ای از شهيد خليل عزت شوكتي
دوم بهمن 1342 ، شهيد خليل عزت شوكتي در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش اسماعیل،کارمند بود و مادرش رقیه نام داشت. دانشجوی دوره کاردانی در رشته تربيت معلم بود.
کد خبر: ۴۴۴۰۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۴

رحیم در اکثر عملیاتها از هویزه تا آزادی تپه های الله اکبر و طریق القدس ، فتح المبین- بیت المقدس ،خیبر ،و ...والفجر ها، کربلاهاونصرهاشرکت نمودوآخرین مسئولیت رحیم فرماندهی اطلاعات و عملیات لشگر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) بود
کد خبر: ۴۴۳۹۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۴

خاطره
«البلاء للولاء» و بلا و سختي، مختص دوستان خدا است. چرا كه در بلا و سختي است كه مردانگي مرد ظهور پيدا مي‌كند..
کد خبر: ۴۴۳۹۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۳

مراسم شب خاطره به یاد شهدای غواص لشکر 31 عاشورا 14 آذر در تبریز برگزار می شود.
کد خبر: ۴۴۳۹۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۳

»قاب خاطره»
پس از سه مرحله اعزام به جبهه در بنديخان عراق بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكرش مدت ها در منطقه بر جا ماند و هشتم آبان 1374، پس از تفحص در شهرستان خرم آباد به خاك سپرده شد
کد خبر: ۴۴۳۸۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۲

در سالروز شهادت شهید«جمشید رنجی» منتشر می شود؛
خاطرم است که در آخرین اعزام که داشت به جبهه جنوب می رفت ، شب در كنار هم در منزل نشسته بوديم، به او گفتم تو باید درست را ادامه بدهی و به دانشگاه بروی. گفت كه آيا فكر نمي كني بهترين دانشگاه همين جبهه است؟ آيا فكر نمي كني كه بهترين معلم رهبر كبيرمان است؟ آخه اگر من نروم و ديگران نروند مي داني چه اتفاقي مي افتد آيا خبر داري كه چه بلایی سر مردم بستان آمده است.
کد خبر: ۴۴۳۵۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۸

در سالروز شهادت منتشر می شود؛
وقتي نزدكي او رسيدم به روي زمين افتاده بود. فوراً او را بغل كردم و بلند صدايش كردم. چندبار او را تكان دادم و صدايش كردم. او چشمانش را باز كرد تا مرا ديد همان تبسم هميشگي را در چهره او ديدم به او گفتم: چيزي نشده الان با آمبولانس تو را به عقب مي‌برم. چشمان حسين بي‌رمق بود. صورتش خاكي بود. دستي به روي سرش كشيدم و پيشاني‌اش را بوسيدم و شروع به روحيه دادن به او کردم. ناگهان متوجه شدم حسين زير لب چيزي را زمزمه مي‌كند. نگاه كردم و گوش دادم كه مي‌گفت: «اشهدان لا اله الا الله». چشمانش را آرام بست.
کد خبر: ۴۴۳۵۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۷

یادها و خاطره ها
در يك مأموريت در منطقه عملياتي شورشيرين كاني سخت مهران شهيد علي همراه با فرمانده اطلاعات عمليات لشكر (شهيد يادگار اميدي )و چهار نفر از همرزمانش شبانه وارد خاك عراق مي شوند...
کد خبر: ۴۴۳۱۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۲

مراسم شب خاطره همزمان با آغاز هفته بسیج و ایام ولادت پیامبر اسلام(ص) در روز چهارشنبه سی ام آبان در ساعت نوزده در ملارد خیابان شهید رحیمی، کوچه شهیدان میعادی، منزل شهیدان میعادی برگزار می گردد.
کد خبر: ۴۴۳۰۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۳۰

هفت ساله بود که جهت علم و دانش او را به مدرسه فرستادند. غلام حسين دوران ابتدايي را در مدرسه اي واقع در قدمگاه و دوران راهنمايي را هم در محله کوي زهرا ادامه داد.
کد خبر: ۴۴۲۹۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۹

در این مقاله خاطرات طنز آميز دفاع مقدس دسته بندي و بر اساس شگردهاي طنزآفريني به کار رفته در آنها بررسي شده اند.
کد خبر: ۴۴۲۹۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۹

در سالروز شهادت شهید«صفر مشهدی» منتشر می شود؛
هر موقع آتش خمپاره عراقيها شدت مي‌يافت همرزمهايش داد مي‌زدند «مشهدي» چرا بيكار نشستي. سريع قرآن بخوان و شهيد با خواندن قرآن به آنها دوباره روحيه مي‌داد و خيلي وقتها هم بعضي رزمندگان مي‌گفتند: مشهدي اين چه موقع قرآن خواندن است. دراز بكش كه خمپاره‌ها مي‌بارند و همه با تعجب مي‌ديدند كه او فقط حواسش به خدا و خواندن قرآن است.
کد خبر: ۴۴۲۶۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۴

در سالروز شهادت «صفر مشهدی» منتشر می شود؛
بله! به عمليات مي‌رفتيم. مرحله اول عمليات با رمز «يا علي‌بن‌ابي‌طالب» شروع شده بود براي اولين بار صداي توپ به گوش من مي‌خورد.
کد خبر: ۴۴۲۵۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

سی و چهارمین محفل معنوی بر بال خاطره با عنوان «مادران آسمان» به روایتگری پدر و مادر شهید «محمدحسین حدادیان»، پنجشنبه 24 آبان ماه 97 در شهرستان بابل برگزار مى گردد.
کد خبر: ۴۴۲۵۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

همزمان با نکوداشت شهید نخبه احمد رضا احدی، بیست و ششمین شب خاطره با روایت خاطراتی از این شهید والامقام و تجلیل از مادر شهید در همدان برگزار خواهد شد.
کد خبر: ۴۴۲۴۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۱

خاطره
ماموستا، خوشحالم که افتخار همراه بودن با شما را دارم. آرزویم همیشه مردن در رکاب شما بوده است. ملاحیدر از وی دلجویی می‌کند و می‌گوید: مسلمان بودن و مسلمان ماندن نیاز به تحمل و مقاومت دارد. انشاءالله پیروز خواهیم شد...
کد خبر: ۴۴۲۳۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۱

یادها و خاطره ها
مادر دیگر آرام و قرار نداشت و گریه می کرد و ذکر می گفت ، همه ما ناراحت شده بودیم که چرا امشب نیامد...
کد خبر: ۴۴۲۳۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۲

شهید حمید شریف الحسینی
شهید حمید شریف الحسینی 12 بهمن ماه 1342 در کاشان ، به دنیا آمد .پدرش کارمند کارخانه حریرو مخمل کاشان و مادرش خانه دار بود....س از ساعت ها مقاومت در برابر آتش سنگین دشمن در ظهر روز پنج شنبه دوم آبان ماه 1362 ،حمید به آرزوی دیرینه اش که لقای یار بود رسید و در گلزار شهدای دارالسلام کاشان آرام گرفت.
کد خبر: ۴۴۲۲۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۱

خاطره ای از شهید مهدی شیرکول- راوی آقای خدایاری دوست شهید
این دوست گرامیم در هنگام تشییع جنازه ام به زیر تابوتم می رفت و با صدای طنین و بلند یا الله الله می گفت و من صدای یا الله یا الله او را شنیدم و در آخر مرا بر زمین می گذاشت و نماز میتی را بر من می خواند و آنگاه که مرا دفن می کردند گریه ای را سر می دادکه من صدای گریه اش را می شنیدم و تا بدانم که این دوست عزیزم خدایاری است و برای من گریان است چونکه از او جدا شده ام...
کد خبر: ۴۴۲۲۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۱

شهید اکبر میرزایی کاشانی
شهید اکبر میرزایی کاشانی ، هشتم بهمن ماه 1321 در کاشان به دنیا آمد . پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود.اکبر که هم در جهاد و هم در جبهه به دائی اکبر معروف شده بود دوباره به جبهه رفت و در عملیات محرم شرکت کرد.تا اینکه در14 آبان ماه 1361 در موسیان به شهادت رسید. در گلزار شهدای دارالسلام کاشان به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۴۲۲۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۱