نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
گفت: مادر زیر پایم درد می‌کند. گفتم: به خاطر پوتین‌هایی است که می‌پوشی، از این به بعد دمپایی بپوش. گفت: نه مادر پاهای من حنا می‌خواهد. من هم... ادامه این خاطره از مادر شهید «علی‌اصغر دودانگه» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۵۵۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳

به مناسبت سالگرد شهادت شهید "ابراهیم زارع‌پور" که چهاردهم اسفند 1365 در شلمچه پر گشود زندگینامه وی برای علاقمندان ایثار و شهادت منتشر می گردد.
کد خبر: ۴۷۵۴۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳

طلبه شهید "نصرالله روشي" چهاردهم اسفند 1365 در شلمچه به شهادت رسيد. نوید شاهد هرمزگان به بهانه سالگرد شهادت نگاه کوتاهی به زندگی این شهید گرانقدر داشته است که در ادامه مشاهده می کنید.
کد خبر: ۴۷۵۴۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳

شهید گرانقدر "ناصر روان­هادي" پانزدهم اسفند 1365 در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سينه، شهيد شد. به مناسبت سالگرد شهادت وی برگی از زندگینامه ایشان تقدیم حضورتان می گردد.
کد خبر: ۴۷۵۴۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳

جبهه اردوگاه بزرگ خداپرستان بود. تفرجگاه سرخي كه سالكان عشق در آن به گلگشت عرفان و معرفت مي‌پرداختند و گلبانگ وصل سر مي‌دادند. در این میان فرماندهان نقش‌های بسزایی در دفاع مقدس ایفا کردند و راه و سیره سیدالشهدا(ع) را در پیش گرفتند.
کد خبر: ۴۷۵۴۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳

شهید «محمد امین امینی» بیش از سه بار در عملیات ها زخمی شد ولی هربار که زخمهایش بهبود می‌یافت جسورتر از قبل به دل دشمن می زد گویی ترسش از مرگ به کلی از بین رفته بود.
کد خبر: ۴۷۵۴۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳

«من رو جایی بشورین که شهدا را شستن! کمتر از آرزو ها و خواسته هایش حرف می زد، اما این جمله را جوری گفت که حس کردم شبیه وصیت است. بر خودم لرزیدم و گفتم:مادر جان! الآن شهید کجا بود که تو را اونجا بشورن؟ چیزی نگفت. اما می دانست لحظات آخر است...» آنچه خواندید بخشی از خاطرات مادر شهید "مرتضی طحان چوب مسجدی" است. نوید شاهد سمنان به مناسبت شهادت جانباز شهید"مرتضی طحان چوب مسجدی" در دو بخش خاطرات ی از ایشان را برای علاقمندان منتشر می کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات که به نقل از مادر این شهید بزرگوار است جلب می کنیم.
کد خبر: ۴۷۵۴۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۳

یک شب مادر در خواب آیت‌الله سید موسی زرآبادی را دید که آمده و می‌خواهد او را با خود ببرد و همه مکان‌هایی که حسن قبل از شهادتش ... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواهر شهید "حسن حسین‌پور" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۷۵۴۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۲

کتاب «بليط بهشت» بر اساس خاطرات جانباز "رضا دادپور" با قلم برادران «حسن و حسين شيردل» به رشته تحرير در آمده است. این کتاب توسط انتشارات «كنگره سرداران و ده هزار شهيد استان مازندران» به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۷۵۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۲

خاطرات محمد درویشی از دفاع مقدس؛
همين که وارد شهر بصره شديم، ازدحام جمعيت در سراسر خيابانها و پشت بام ها موج ميزد. بعضي از استقبال کننده ها رقص عربي مي کردند، عده اي هم ما را مورد تمسخر قرار ميدادند، برخي سلاح دستشان؛ چوب و چماق، شيشه، آجرپاره، سنگ، دشنام و آب دهان بود.
کد خبر: ۴۷۵۳۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۱

کتاب «پرواز روی خاک» به زندگی و خاطرات خلبانی می‌پردازد که روایتی تکان دهنده از بمباران پایگاه هوای بوشهر را بیان می‌کند.
کد خبر: ۴۷۵۳۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۱

تعداد نیروهای دشمن قابل قیاس با ما نبود، ما عده‌ای قلیل با جسم‌هایی خسته و سن‌های متفاوت بودیم و آنها نیروهای تازه نفس و زبده با هیکل‌هایی تنومند بودند، اما... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید«سیدباقر علمی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۷۵۳۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۱

مادر شهید "عبداله البرزی" نقل می کند: « پسرم شب قبل از رفتن به جبهه از شوق تا صبح بیدار ماند و با خدای خود راز و نیاز کرد و از خداوند طلب شهادت کرد. »
کد خبر: ۴۷۵۳۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۱

شهید «یونس خدری» از شهدای دوران دفاعِ مقدس است که بعد از تحمل آلام جانبازی به شهادت رسید. او خاطرات خودنوشتی دارد که از دلاوری‌های هم‌رزمانش یاد می‌کند. در ادامه این خاطره را می‌خوانید.
کد خبر: ۴۷۵۳۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۱

ابوالقاسم رحیمی برادر و همرزم شهید" وحید رحیمی" در روایتی کوتاه می گوید: ((نزدیک ظهر بود که بلندگوی اردوگاه نام حقیر را جهت ملاقات برادرم اعلام کرد با تعجب زیاد شهید را دیدم، بعد از حال و احوال پرسی، او را به مقر گروهان آوردند و ناهار ظهر را به اتفاق هم خوردیم در حین صرف غذا که چلو مرغ بود با شوخی به برادرم گفتم: هر زمانی که سپاه چنین غذایی به نیروها بدهد مطمئن باش به زودی خبرهایی از عملیات خواهد بود.))
کد خبر: ۴۷۵۲۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۱

همرزم شهید"کاظم عاملو"نقل می کند:«از درون می لرزید و به خود می پیچید. عرق از سر و رویش قطره قطره می چکید. چندبار صدایش زدم. حالت عادی نداشت. انگار توی عالم دیگری بود و صدای ما را نمی شنید...اتفاق عجیبی داشت رخ می داد!!» نوید شاهد سمنان در دو بخش خاطرات ی از این شهید والامقام را برای علاقمندان منتشر می کند که "تفریح عجیب" یکی از این مجموعه خاطرات است. شما را به مطالعه بخش دوم این خاطرات دعوت می کنیم.
کد خبر: ۴۷۵۲۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۰

کتاب «لبخندی به رنگ شهادت» شامل زندگی‌نامه و خاطرات شهید مدافع حرم، «عباس دانشگر» به‌کوشش مومن دانشگر و محسن حسن‌زاده ازسوی دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان سمنان، توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.
کد خبر: ۴۷۵۲۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۰

کتاب «مرد روزهای بارانی»، روایت زندگی "منوچهر (علی‌اصغر) مهجور" پدر و برادر شهیدان مهجور، از فرماندهان دوران دفاع مقدس است که به زبان شیرین و ساده خاطرات این رزمنده را به تصویر کشیده است.
کد خبر: ۴۷۵۲۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۰

کتاب «وقتی مهتاب گم شد» به قلم حمید حسام در بردارنده خاطرات شهید علی خوش لفظ است که به تازگی از سوی نشر دارالمعارف در لبنان چاپ شده است.
کد خبر: ۴۷۵۲۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۰

احساس می‌کنم این بار که به جبهه می‌روم شهید می‌شوم، تو هم قول بده که برایم گریه نکنی و لباس سیاه هم نپوشی... ادامه این خاطره از مادر شهید «محسن مهردادی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید...
کد خبر: ۴۷۵۲۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۰