نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خاطره خودنوشت شهيد "عبدالشهاب ميری" (2)؛
شهيد "عبدالشهاب ميری" در دفتر خاطرات خود می نویسد: در تاريخ 12مرداد1364 صبح شنبه هنگامي که تامين مي رفت که مستقر شود سرباز وظيفه علي محمودزاده ناگهان بر روي مين رفته و جان خود را نثار وطنش کرد...
کد خبر: ۴۷۶۴۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۹

خاطراتی پیرامون شهید «ماشاءالله رشیدی»؛
برای شکستن محاصره از سوی عدّه ای از رزمندگان طرح های شتابزده و تاکتیک های عجولانه ای ارائه شد. اما آن روز، ماشاءالله به کمک چند نفر دیگر، زیر آتش شدید دشمن توانستند راه مناسبی برای شکستن حلقه ی محاصره پیدا کنند و همگی به سلامت عقب آمدند.
کد خبر: ۴۷۶۴۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۸

«محبتش نسبت به پدر و مادرم غیر عادی بود. عاشقشان بود. از بیرون که می آمد، داد می زد:مامان کجایی؟ اگر صدای مادرم را نمی شنید، هراسان می دوید طرف آشپزخانه، وقتی پیدایش می کرد...» آنچه خواندید خاطرات ی ست که خواهر شهید"مجید هاشمیان" از برادرش نقل کرده است.نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه جزئیات این خاطره دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۶۴۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۸

مرور خاطرات شهدا از زبان مادران‌شان که سال‌ها پس از شهادت آنها با این خاطرات زندگی می‌کنند، برای ما شنیدنی و یادآور جان‌فشانی‌هایشان در هشت سال دفاع مقدس است که در بین خاطرات آنها آخرین وداع این شهدا را با مادرانشان مرور می‌کنیم.
کد خبر: ۴۷۶۴۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۹

مادر شهید نقل می کند: « پسرم برای رفتن به جبهه بسیار بی قراری می کرد، وقتی از او خواستم تا بازگشت برادر سربازش صبر کند در جواب من گفت: مادر من عاشق شهادت هستم... او بی اطلاع من به جبهه رفت و 13 روز بعد شهید شد! »
کد خبر: ۴۷۶۳۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۸

سفره‌ هفت سین را انداخته بودیم، همه دور هم بودیم، فقط عبدالله نبود و احساس می‌کردم سفره‌ هفت سین‌مان یه چیزی کم دارد، هاج و واج بودم که... ادامه این خاطره از مادر شهید «عبدالله ملکی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۶۳۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۸

کتاب «کوچ فاخته‌ها»، خاطرات خودنوشت "سیاوش والافر" آزاده سرافراز دوران دفاع مقدس است که در یک هزار و 250 نسخه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۷۶۳۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۷

مدیرکل امور فرهنگی و تبلیغات بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت :‌ ایثار و فداکاری پزشکان و پرستاران در دفاع از سلامت هموطنان جلوه‌ها و صحنه‌های زیبایی را در قالب ایثار اجتماعی و در امتداد ایثار شهیدان در جامعه رقم زد.
کد خبر: ۴۷۶۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۷

شهید "رضا قندالی" ششم آبان 43 در گرمسار به دنیا آمد. جوانی شوخ طبع و خندان بود. همرزمانش می گویند: خنده از لبانش نمی افتاد. وی در سال 66 در ماووت عراق شیمیایی شد و به شهادت رسید. نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، خاطرات ی از شفا دادن تا شوخ طبعی های این شهید گرانقدر را به نقل از خانواده و همرزمانش برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۴۷۶۳۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۷

پیرامون شهید «نصرالله شیخ بهایی»؛
وضع آنجا از لحاظ مسایل شرعی قابل تحمل نبود؛ تذکر هم دادیم، فایده نداشت؛ بنابراین برگشتیم خانه. گفت: «حالا لازم بود برید جایی که معصیت و گناه بود؟» فکر می کردیم می خواهد به ما بزرگتری کند، اما بعداً فهمیدیم او از سر احساس تکلیف تذکر می دهد.
کد خبر: ۴۷۶۲۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۶

گفت: نه مادر، برایمان دعا کن، ما هم اینجا با پوکه‌ها هفت سین درست کرده‌ایم و به یاد شما هستیم. این را که گفت دنیا دور سرم چرخید و به دلم افتاد که... ادامه این خاطره از مادر شهید «محسن جوی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۶۲۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۶

خاطره خودنوشت شهيد "عبدالشهاب ميری" (1)؛
شهيد "عبدالشهاب ميری" در دفتر خاطرات خود می نویسد: در تاريخ 8فروردین 1364 از طرف هنگ ژ ـ کازرون به وسيله ي ميني بوس ما را به سوي مرودشت حرکت دادند و بعد از دو روز در گردان 208 امداد مرودشت در تاريخ 10 فروردین 1364 به سوي اصفهان به وسيله ي اتوبوس حرکت کرديم ...
کد خبر: ۴۷۶۲۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۵

آن روزها نماینده اول تهران بود و چندین مسئولیت دولتی و اجتماعی هم داشت، اما شیر را که آوردند و داغ کردند، یک لیوان خورد و توی همان نگهبانی... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۷۶۲۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۵

کتاب"هنوز زنده اند" به قلم محمدعلی غریب شاییان، خاطرات ی از سرداران ایران در طول هشت سال دفاع مقدس است.
کد خبر: ۴۷۶۲۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۵

کتاب "مثل روزهای اول" به قلم سمیرا سادات امامی و براساس خاطرات سرهنگ جانباز خلبان سیدداود فرهادی نگارش شده است.
کد خبر: ۴۷۶۲۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۵

خاطراتی پیرامون شهید «احمد عبدالهی»؛
احمد گفت: درست است شما پاسدار هستيد، ولي من نمي توانم دين خود را به گردن ديگري بيندازم و به شما توصيه مي كنم هيچ وقت دين ديگري را به گردن نگيري.
کد خبر: ۴۷۶۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۴

غلامعباس سروندی تازه داماد اندیمشکی بر اثر اصابت ترکش خمپاره بعثی‌ها در شلمچه به شهادت رسید و نام اولین شهید دفاع‌مقدس را از سپاه در سال ۱۳۵۹ گرفت.
کد خبر: ۴۷۶۱۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۴

خاطراتی پیرامون سردار شهید «علی اکبر بختیاری»؛
این برای ما عجیب نبود چرا که خیلی اوقات بچه های بسیجی در عملیاتها و یا هر جای جبهه بودند کفششان که خراب می شد، شهید بختیاری کفشهایش را به آنها می بخشید خود پابرهنه تردد می کرد.
کد خبر: ۴۷۶۱۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۳

ای خورشید در حال افول با آنکه زیبایی و طبیعت را محو تماشای خود قرار داده ای، ولی هرگز حوصله نگاه به تو را ندارم، زمان تو، آرامش خیال و استراحت است. زمان فارغ البالی از نارسایی ها و مشقات و تضادهاست.
کد خبر: ۴۷۶۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۴

خاطراتی پیرامون شهید «محمد طایی»:
شهید «محمد طایی» تمام وقت خودش را در تظاهرات، نوشتن مقاله، پخش نشريه و تشکيل جلسه براي آگاهي ذهن ايرانيان مقيم آمريکا و نيز آمريکايي ها سپري مي‌کرد. به علّت فعاليت هاي گسترده ، پليس او را تعقيب مي‌کرد. گـروه هاي التقاطي بـا وي دشمن بودند و از شهري به شهري در حرکت بود.
کد خبر: ۴۷۶۰۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۱