سلسله مراتب نيازهاي نخبگان شاهد و ايثارگر و ميزان رضايت آنها از بنياد شهيد و امور ايثارگران(منطقه شمال غرب كشور)

چكيده:
هدف اين مقاله تعيين سلسله مراتب نيازهيا نخبگان شاهد و ايثارگر و ميزان رضايت از بنياد شهيد و امور ايثارگران است. از نظر فن هرمان نياز عبارت از احساس يك كمبود، همراه با كوشش در جهت برطرف كردن آن است. و از نظر مازلو، نيازها در يك سلسله مراتبي ارضا مي شوند و تا زماني كه نياز رده پايين ارضا نشود، نياز رده بالاي بعدي فعال نمي شود. و ترتيب آنها از پايين به بالا عبارتند از: نيازهاي فيزيولوژيكي، ايمني واطمينان، محبت و تعلق اجتماعي، احترام و نياز به خودشكوفايي.
نيازهاي فيزيولوژيكي شامل نيازهاي اساسي و نياز به ايمني و اطمينان شامل احساس امنيت در محيط و مطمئن از تهديدات است. نياز به محبت و تعلق نيز شامل نيازهاي مرتبط با انواع ارتباط و تعلقات اجتماعي است.
همچنين نياز به احترام شامل رشد احترام به خود و بدست آوردن تحسين ديگران و نياز به خودشكوفايي نيز شامل خود تكميلي و رشد استعدادهاي فردي مي شود. همچنين رضايت از بنياد احساسات و نگرش هاي مثبت افراد نسبت به آن را در بر مي گيرد.
جمعيت مورد مطالعه افراد داراي مدارك ليسانس و بالاتر است كه به صورت تمام شماري از طريق پرسشنامه پستي مورد بررسي قرار گرفته اند.
در تجزيه و تحليل داده ها از جداول فراواني همراه با آماره هاي توصيفي ميانگين، ميانه، چولگي و كشيدگي استفاده شده است.
يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه سلسله مراتب نيازهاي نخبگان از پايين به بالا به ترتيب عبارتند از: نياز به تعلق اجتماعي، نياز به خودشكوفايي، نياز به احترام، نياز به ايمني و نيازهاي مادي.
همچنين ميزان رضايت از وضعيت خود، رضايت از بنياد و واكنش به شرايط جنگي در حد متوسط است.

بيان موضوع:
اين مطالعه در پي بررسي سلسله مراتب نيازهاي نخبگان شاهد و ايثارگر و ميزان رضايت آنها از سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران تدوين گرديده است .
نياز احساس فقدان يا حرماني است كه به يك موجود زنده به جهت آنكه در جريان تحقق اهدافش خود را فاقد چيزي مي بيند، دست مي دهد. اين احساس كه مي تواند جهاتي آسيبي يابد، موجب تمايل به هرآنچه مي شود كه امكان ارضاي نياز را فراهم سازد. (ساروخاني، 1370، 242)
فن هرمان در سال 1832 واژه نياز را چنين تعريف كرد: «احساس يك كمبود ، همراه با كوشش در جهت برطرف كردن آن »
ليوكرت پنج صفت مشخصه براي نياز تشخيص دهد.
1. احساس كمبود
2. تصور چاره
3. كشاكش
4. تشخيص جهت
5. تشخيص شيء مطلوب (رفيع پور، 1364، ص 14)
مازلو به عنوان يك روانشناس پيرو مكتب انسانيت گرايي معتقد است كه پويايي و بي پاياني نيازها تابع يك قانونمندي خاص است.
او نيازهاي غريزي (Instinktiod) يا شبه غريزي را به پنج گروه به ترتيب زير تقسيم مي كند:
1. نيازهاي فيزيولوژيكي (Physiological needs) (غذا ، هوا ، همسر، خواب، مسكن و ...)
2. نياز به ايمني و اطمينان (Safty needs)
3. نياز به محبت و تعلق (Social needs)
4. نياز به احترام (Self-steem)
5. نياز به خودشكوفايي (Self actualization) (همان ص 44).
مازلو معتقد است كه اين نيازها طي يك سلسله مراتبي فعال مي شوند . اين به معناي آن است كه نيازها در يك نظم معيني برانگيخته مي شوند . بطوريكه يك نياز رده پايين تر بايد ارضا شود تا نياز رده بالاي بعدي فعال شود . اولين نيازكه برآورده شود نيازتر بعدي در سلسله مراتب سر بر مي آورد و بقيه نيز همين طور است. يعني نياز رده پايين ارضا مي شود تا فرد فرصتي يابد و ذهنش مشغول ارضاي نياز رده بالاتري شود. به بيان ديگر نتيجه مهم و فوري كامروايي نياز، آن است كه قدرت حكومت آن نياز بر شناخت ها و رفتار آدمي كم مي شود. بدين ترتيب شخص آزاده مي شود كه به جنبه هاي ديگر محيط خود توجه كند و هدفهاي ديگر را دنبال كند. (كرچ، 1374، ص 82)
بطور تجربي مصاديق نيازهاي فيزيولوژيكي شامل حقوق و مزاياي دريافتي كافي ، مسكن، اتومبيل شخصي، وسايل منزل مناسب، وضعيت بهداشت و ازدواج مي شود.
مصاديق تجربي نياز به ايمني و اطمينان (Safty needs) شامل بيان آزادانه انواع نظرات در جامعه، احساس امنيت براي اعضاي خانواده و خود د رشهر و مسافرت، در عرصه هاي رقابت علمي و سياسي، نداشتن نگراني در زندگي، امكان احقاق حقوق در جامعه، اعتماد به نيروهاي انتظامي و اطمينان به آينده مي شود.
مصاديق تجربي نياز به محبت و تعلق (Social needs)، صميميت با دوستان، لذت از مصاحبت با جمع، وطن دوستي و مردم گرايي را دربر مي گيرد.
مصاديق تجربي نياز به احترام (Self-steem) عبارت از ميزان مورد توجه واقع شدن، برخورد مودبانه ، قدرشناسي، احترام و تحسين ديگران نسبت به فرد است.
مصاديق نياز به خودشكوفايي نيز آزادي عمل در انجام، كنترل، خلاقيت، و ابتكار در كار، توانايي غلبه بر مشكلات در زندگي و تغيير سرنوشت، رضايت از حسن انجام كار، احساس موفقيت شغلي، فعليت بخشيدن به توانايي هاي بالقوه و امكان تأثيرگذاري بر ديگران را دربرمي گيرد. (بارون، 1990، 81 ـ 80)
مصاديق رضايت از وضعيت نخبه ي شاهد و ايثارگ ربودن خرسندي از اين وضعيت ، افتخار به آن و رضايت از زندگي موجود و مصاديق چگونگي واكنش به شرايط مشابه جنگ شامل شيوه برخورد خود فرد و اعضاي خانواده در شرايط جنگي و نحوه برخورد با مساله انرژي هسته اي و پيامدهاي آن مي شود.
رضايت از بنياد شهيد بيانگر احساسات و نگرشهاي مثبتي است كه شخص نسبت به اين سازمان دارد. (اقتباس از آرنولد 1988، ص 30) كه مصاديق آن عبارت از تفاوت يا عدم تفاوت وجود بنياد، اعتقاد به ميزان عمل گرايي و اثربخشي اين سازمان و هزينه ي بجاي اعتبارات آن مي شود.
اين مقاله مي خواهد به سوالات اساسي زير پاسخ علمي بدهد.
سلسله مراتب نيازهاي نخبگان شاهد و ايثارگر چگونه است؟ اين نيازها تا چه اندازه اي ارضا شده است؟ آنها تا چه اندازه اي از نخبه شاهد و ايثارگر بودن خود راضي هستند؟ آنها نسبت به شرايط مشابه جنگي چه واكنشي از خود نشان مي دهند؟ و ميزان رضايتشان از سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران چقدر است؟

روش شناسي
تحقيق حاضربه روش پيمايشي و ازنوع توصيفي است،جامعه آماري آن را كليه نخبگان شاهد و ايثارگر منطقه شمال غرب كشور (استانهاي آذربايجان شرقي، غربي، اردبيل، زنجان، قزوين) با مدارك تشكيل مي دهند كه برخي از آنها جزء مبتكرين و ارائه دهندگان مقالات نيز مي باشند.و به روش تمام شماري و از طريق پستي و با استفاده از تكنيك پرسشنامه شامل سوالات باز و بسته و گويه هاي مقياس ليكرت گردآوري اطلاعات صورت گرفته است كه در نهايت 141 پرسشنامه تجزيه و تحليل شد.
به منظور سنجش ميزان ارضاي نيازهاي ايمني، تعلق اجتماعي، احترام، خودشكوفايي، چگونگي واكنش به شرايط مشابه جنگ تحميلي توسط پاسخ گويان، ميزان رضايت از وضعيت نخبه شاهد و ايثارگر بودن و ميزان رضايت از بنياد شهيد و امور ايثارگران، 70 (هفتاد) گويه تهيه شد، و از پاسخ گويان خواست شده كه در پاسخ به هر يك از گويه هاي مورد نظر را علامت بزنند.
پراكندگي جغرافياي نخبگان در پنج استان و گاهي مهاجرت آنها به مناطق ديگر كشور و تغيير آدرس آنها و عدم تمايل به همكاري از محدوديت هاي تحقيق بوده است.

يافته هاي تجربي
يافته هاي تحقيق نشان مي هد 9/43 درصد از پاسخگويان مورد مطالعه از نخبگان از استان زنجان، 4/23 درصد از استان آذربايجان شرقي، 48/13 درصد از استان قزوين، 35/11 درصد از استان اردبيل و 8/7 درصد از استان آذربايجان غربي هستند.
بر حسب وضع تاهل1/17 درصد از آنها مجرد و 9/82 درصد از آنها متاهل بوده كه 17 درصد را زنان و 83 درصد را مردان تشكيل مي دادند.
به لحاظ گروههاي سني ، بيشترين تعداد آنها به گروه سني 29 ـ 25 با 4/28 درصد تعلق داشت، همچنين اكثريت آنها با 1/51 و 7/39 درصد به ترتيب به فرزندان شهدا و خود جانبازان مربوط مي شدند.
به لحاظ تحصيلات، بيشتر آنها با 32/55 درصد فوق ليسانس، تعداد كمتري با( 5/8 درصد) ليسانس و بقيه نيز دكتر بودند. به لحاظ رشته تحصيلي 47 درصد در گروه علوم انساني، 97/38 درصد در گروه پزشكي و رشته هاي مرتبط با آن و بقيه نيز در گروه علوم پايه و فني قرار مي گيرند. به لحاظ شغل نيز اكثر آنها با 2/33 درصد كارمند و با 2/27 درصد پزشك و دندانپزشك مي باشند.
ميانگين درآمد نخبگان مورد مطالعه يك ميليون و چهل و يك هزار تومان مي باشد و بيش ا زنيمي از آنها 1 الي 3 بار در سال به بنياد مراجعه مي كنند.
به لحاظ نيازهاي فيزيولوژيكي كه شامل دريافتي حقوق و مزايا، مسكن، اتومبيل شخصي و وسايل منزل است، نخبگان شاهد و ايثارگر در مقايسه ي ذهني خود با افراد هم پايه ي خود كه غيرشاهد و ايثارگر هستند احساس نامطلوبي داشته و از وضعيت خود رضايت ندارند. 1/45 درصد از آنها مسكن و پول را مهم ترين نياز خود اظهار كرده اند. همچنين در اولويت بندي نيازهاي خود در بين 14 نياز، به ترتيب مسكن، زيارت، كمك به فقرا، آموزش، سرمايه گذاري اقتصادي، خريد ماشين، گسترش شغل، ازدواج خود يا فرزندان، مسافرت، خريد وسايل منزل، تغيير برنامه غذايي و ارتقاي سطح بهداشت خانواده به عنوان اولويت هاي خود اظهار داشته اند.
از نظر نياز به ايمني و اطمينان ميانگين هاي محاسبه شده براي گويه هاي اين متغير نشان مي دهند كه ميانگين هاي 3 گويه بين اعداد يك و دو قرار گرفته اند. اين ميانگين ها بيانگر شكايت از وضعيت امنيت عمومي توسط پاسخ گويان است، يعني آنها در فضاي عمومي جامعه احساس امنيت زيادي نمي كنند، معمولاً در زندگيشان نگراني دارند و احساس مي كنند كه اگر راهشان به دادگاه بيافتد به حقشان آنطور كه بايد و شايد نمي رسند.
ميانگين 6گويه بين 2 و 3 مي باشند. اين ميانگين ها بيانگر آن است كه پاسخ گويان د راين گويه ها احساس امنيت متوسطي دارند يعني آنها تا حدودي از اشتباه در كار مي ترسند، آزادانه قادر به ابراز نظرات خود نيستند، به پليس اعتماد خيلي زيادي ندارند، در جامعه احساس آرامش كاملي ندارند، تا حدي احساس نياز به اتكاي به ديگران دارند و نسبت به حوادث و مخاطرات آينده تا حدودي اضطراب دارند.
ميانگين محاسبه شده براي 6 گويه ي ديگر بين اعداد 3 و 4 قرار دارند، اين ميانگين ها بيانگر آن هستند كه پاسخ گويان در اين گويه ها احساس امنيت زيادي دارند، يعني آنها مي توانند نظرات واقعي خود را با واهمه كمتري بيان كنند، از رقابت سياسي نمي ترسند، صحبت درباره عقايد ديني شان براي آنها خيلي سخت نيست، در مسافرت به شهرهاي كشور احساس ناامني كمتري دارند. و ميانگين هيچ يك از گويه ها بين 4 و 5 قرار نگرفته است، يعني احساس امنيت خيلي زياد نيست.
حداقل نمره كسب شده توسط پاسخ گويان براي متغير ميزان ارضاي نياز به اميني و اطمينان 16، حداكثر نمره كسب شده 74، انحراف معيار 64/10، ميانگين 60/43 و ميانه 43 محاسبه شده است يعني نيمي از پاسخ گويان نمره اي بيش از 43 و نيمي ديگر نمره اي كمتر از 43 كسب كرده اند.
ميزان چولگي 1/0 محاسبه شده است يعني توزيع مشاهدات تقريباً متقارن است. ميزان كشيدگي 09/0 محاسبه شدهاست يعني كشيدگي منحني تقريباً نرمال است.
محاسبات مجموع نمرات نشان مي دهد كه 24 درصد از پاسخگويان احساس امنيتشان خيلي زياد و 2/48 درصد زياد است، در مجموع مي توان گفت احساس نياز به ايمني در 2/68 درصد از پاسخگويان در حد مطلوبي ارضا مي شود و 27 درصد نيز در حد متوسطي اين نيازشان ارضا مي شود. و هيچ يك از پاسخگويان در ارضاي اين نياز وضعيت نامطلوبي ندارند.
از نظر نياز به محبت و تعلق اجتماعي، ميانگين هاي محاسبه شده براي 6 گويه بين 3 و 4 قرار دارند و اكثراً به 4 نزديكترند. يعني احساس تعلق اجتماعي پاسخ گويان تاحد زيادي در اين گويه ارضا مي شود بنابراين آنها تا حد زيادي با دوستانشان صميمي هستند ، از مصاحبت با مردم لذت مي برند، جمع گرا هستند، احساس تنهايي نمي كنند و حاضر به ترك وطن حتي در صورت بهبود شرايط در كشورهاي ديگر نيستند.
ميانگين هاي محاسبه شده براي 5 گويه ديگر بين 4 و 5 قرار دارند، يعني احساس نياز به تعلق اجتماعي پاسخ گويان با توجه به اين گويه ها در حد خيلي زيادي ارضا مي شود. بنابراين آنها ت ا حد زيادي خواهان رسيدگي به فقراي جامعه هستند، به شهروندان ديگر علاقه مندند، وطن دوست بوده و به افراد سالم علاقه مندند، احساس تعلق بالايي به كشور دارند و در بين دوستانشان احساس انزوا نمي كنند.
حداقل نمره كسب شده توسط پاسخ گويان براي متغير ميزان ارضاي نياز به تعلق اجتماعي 15، حداكثر نمره كسب شده 45، انحراف معيار 46/6، ميانگين 23/36 و ميانه 37 محاسبه شده است يعني نيمي از پاسخگويان نمره اي بيش از 37 و نيمي ديگر نمره اي كمتر از 37 كسب كرده اند.
ميزان چولگي 9/0- محاسبه شده است، بنابراين توزيع نامتقارن است يعني تعداد مشاهدات در كرانه ي سمت چپ بيشتر از سمت راست است. ميزان كشيدگي 83/0 محاسبه شده است يعني كشيدگي منحني تيزتر از منحني نرمال است.
محاسبات مجموع نمرات اين متغير نشان مي دهد كه 9/14% از پاسخگويان احساس نياز به تعلق اجتماعي شان خيلي زياد و 3/38% زياد ارضا مي شوند. در مجموع مي توان گفت كه احساس نياز به تعلق اجتماعي بيش از نيمي از پاسخ گويان در حد مطلوبي ارضا مي شود و اين نياز در 8/46% از آنها در حد متوسطي ارضا مي شود.
از نظر نياز به احترام ميانگين محاسبه شده براي اكثر گويه ها بين اعداد 3 و 4 قرار مي گيرند. اين ميانگين ها از اين حكايت دارند كه پاسخ گويان تا حد زيادي مورد احترام ديگران هستند بنابراين آنها احساس مي كنند كه تا حد نسبتاً زيادي مورد توجه ديگران هستند، براي ديگران جذاب هستند، مورد تحسين ديگران قرار مي گيرند، براي جامعه مفيدند، داراي منزلت بالايي هستند و ديگران نسبت به آنها مؤدب بوده و قدرشناس محبتهايشان هستند. لازم به ذكر است كه احساس مورد احترام ديگران بودن در حد خيلي زيادي نيست.
حداقل نمره كسب شده توسط پاسخگويان براي متغير ميزان ارضاي نياز به احترام 7، حداكثر نمره كسب شده 40، انحراف معيار 8/5، ميانگين 4/26 و ميانه 27 محاسبه شده است يعني نيمي از پاسخگويان نمره اي بيش از 27 و نيمي ديگر نمره اي كمتر از 27 كسب كرده اند.
ميزان چولگي 9/0- محاسبه شده است، بناراين توزيع نامتقارن است يعني تعداد مشاهدات در كرانه ي سمت چپ بيشتر از سمت راست است. ميزان كشيدگي 1/2 محاسبه شده است يعني كشيدگي منحني تيزتر از منحني نرمال است.
محاسبات مجموع نمرات اين متغير نشان مي دهد كه نياز به احترام 7/5 درصد از پاسخگويان در حد كم برآورده مي شود و اين نياز در 4/23 درصد در حد متوسطي برآورده مي شود، و نياز به احترام 79 درصد از آنها در حد زياد و خيلي زياد برآورده مي شود.
از نظر نياز به خودشكوفايي ميانگين هاي محاسبه شده براي 2 گويه بين 2 و 3 قرار دارند، بنابراين احساس ارضاي نياز به خودشكوفايي پاسخگويان با توجه به اين گويه در حد متوسطي است. يعني آنها احساس مي كنند كه تا حدي در كارشان قواعد سختي حاكم است و فرصت لازم براي انجام ابتكارات و خلاقيت ها ندارند.
ميانگين هاي محاسبه شده براي 10 گويه ي ديگر نشان مي دهند كه نياز به شكوفايي پاسخ گويان تا حد نسبتاً زيادي ارضا مي شود، بنابراين آنها احساس مي كنند كه تا حد نسبتاً زيادي ديگران از اينكه با آنها باشند لذت مي برند، از عقايد آنها پيروي مي كنند، در كارشان آزادي عمل دارند، بر زندگيشان كنترل دارند، بر رويدادهاي زندگي تأثير مثبتي دارند، كارهايشان را به بهترين وجه انجام مي دهند، قاردند گليم خود را از آب بيرون بكشند، در زندگي شغليشان آنطور كه مي خواهند موفق اند، قادر به تغيير سرنوشت خويش هستند، موفق تر از ديگران هستند و در مقابل مشكلات توانايي مقابله دارند.
ميانگين هاي محاسبه شده براي 3گويه ي ديگر بين 4 و 5 قرار دارند، بنابراين احساس خودشكوفايي پاسخ گويان در اين سه گويه خيلي زياد است. يعني آنها در حد خيلي زيادي به شغلشان افتخار مي كنند، بر امور سخت و خستگي آور غلبه مي كنند و براي موفقيت در كارهايشان مي توانند تمام توان و پتانسيل خود را بكار گيرند.
حداقل نمره كسب شده توسط پاسخ گويان براي متغير ميزان ارضاي نياز به خودشكوفايي 4، حداكثر نمره كسب شده 65، انحراف معيار 39/3، ميانگين 18/48 و ميانه 49 محاسبه شده است يعني نيمي از پاسخ گويان نمره اي بيش از 49 و نيمي ديگر نمره اي كمتر از 49 كسب كرده اند.
ميزان چولگي 1/1- محاسبه شده است، بنابراين توزيع نامتقارن است يعني تعداد مشاهدات در كرانه ي سمت چپ بيشتر از سمت راست است. ميزان كشيدگي 9/2 محاسبه شده است يعني كشيدگي منحني تيزتر از منحني نرمال است.
محاسبات مجموع نمرات اين متغير حكايت از ارضاي مطلوب اين نياز دارد بطوريكه 88/0= (8/34 + 2/53) از پاسخ گويان احساس مي كنند كه به خود شكوفايي رسيده اند و اين نياز در 3/11% از پاسخ گويان در حد متوسطي ارضا مي شود. همچنين تعداد بسيار كمي احساس مي كنند اين نيازشان برآورده نشده است.
از نظر چگونگي واكنش نسبت به شرايط جنگ احتمالي ميانگين هاي محاسبه شده در هر چهار گويه بين 3 و 4 قرار دارد. يعني پاسخ گويان تا حد نسبتاً زيادي داراي ثبات عقيده و فكر هستند و حاضرند در صورت بروز جنگ در آن شركت كنند و به اعضا خانواده اشان نيز اجازه شركت در جنگ را مي دهند همچنين در مواجهه با مسئله انرژي هسته اي اعتقاد دارند كه نبايد تهديد غرب را خيلي جدي گرفت و انرژي هسته اي را حق مسلم مي داند و حاضرند جهت دستيابي به آن تحريم هاي اقتصادي را تحمل كنند.
حداقل نمره كسب شده توسط پاسخگويان براي متغير چگونگي واكنش به شرايط جنگي صفر، حداكثر نمره كسب شده 20، انحراف معيار 6/4، ميانگين 46/14 و ميانه 15 محاسبه شده است يعني نيمي از پاسخ گويان نمره اي بيش از 15 و نيمي ديگر نمره اي كمتر از 15 كسب كرده اند.
ميزان چولگي 72/- محاسبه شده است، بنابراين توزيع نامتقارن است يعني تعداد مشاهدات در كرانه ي سمت چپ بيشتر از سمت راست است. ميزان كشيدگي 5/0- محاسبه شده است يعني كشيدگي منحني پهن تر از منحني نرمال است.
محاسبات مجموع نمرات اين متغير نشان مي دهد كه 8/7% از پاسخ گويان نسبت به شرايط جنگ احتمالي واكنش بسيار منفي دارند و 4/40% نيز واكنش متوسطي نسبت به شرايط مذكور نشان نمي دهند و 2/26 درصد نيز واكنش مثبتي از خود نشان مي دهند.
از نظر رضايت از عضويت در خانواده هاي شهدا و ايثارگران ميانگين هاي محاسبه شده براي 2 گويه بين 4 و 5 قرار دارد. يعني تا حد زيادي پاسخ گويان از اينكه جزء خانواده هاي شهدا و ايثارگران هستند رضايت دارند.
همچنين ميانگين هاي محاسبه شده براي 2 گويه بين 3 و 4 قرار دارد. يعني پاسخ گويان خود و خانواده هايشان از اينكه عضو خانواده هاي شهدا و ايثارگر هستند تا حد نسبتاً زيادي خرسند بوده و به آن افتخار مي كنند.
حداقل نمره كسب شده توسط پاسخ گويان براي متغير ميزان رضايت از عضويت در خانواده هاي شهدا و ايثارگران 2، حداكثر نمره كسب شده 20، انحراف معيار 06/4، ميانگين 62/14 و ميانه 15 محاسبه شده است يعني نيمي از پاسخ گويان نمره اي بيش از 15 و نيمي ديگر نمره اي كمتر از 15 كسب كرده اند.
ميزان چولگي 58/- محاسبه شده است، بنابراين توزيع نامتقارن است يعني تعداد مشاهدات در كرانه ي سمت چپ بيش از سمت راست است. ميزان كشيدگي 41/0- محاسبه شده است يعني كشيدگي منحني پهن تر از منحني نرمال است.
محاسبات مجموع نمرات اين متغير نشان مي دهد كه پاسخ گويان به لحاظ رضايت از عضويت در خانواده هاي شهدا و ايثارگران در تمام طبقات توزيع شده اند. بطوريكه 3/4% از آنها رضايت خيلي كم، 8/24% رضايت كم، 6/49% رضايت متوسط، 4/18% رضايت زياد و 8/2% نيز رضايت خيلي زيادي دارند.
از نظر رضايت از بنياد شهيد و امور ايثارگران ميانگين محاسبه شده (8/1) براي گويه ي «كمك مالي براي سرپا ماندن بنياد در صورت مواجه شدن با كسري بودجه» نشان مي دهد كه پاسخ گويان كمتر مايلند كه براي ماندگاري بنياد كمك مالي بكنند و در مقايسه با احساس عدم ارضاي نيازهاي مادي و نيازهاي ذهني اظهار شده ي آنها، اين پاسخ منطقي به نظر مي رسد چون آنها احساس مي كند كه به لحاظ مالي آنقدر توانايي ندارند كه به ماندگاري بنياد نيز كمك نمايند.
ميانگين محاسبه شده براي 2 گويه بين 2 و 3 قرار دارد كه حكايت از رضايت متوسط پاسخ گويان از بنياد دارد آنها تا حد كمي احساس مي كنند كه بنياد كاري براي آنها انجام مي دهد و به نيازهاي واقعي آنها توجه دارد.
ميانگين 3گويه بين 3 و 4 قرار دارد، اين بيانگر آن است كه پاسخگويان تا حد نسبتاً زيادي اعتقاد دارند كه بنياد از آغاز فعاليتش براي اعضا زحمت كشيده است و با انحلال آن مخالف هستند.
حداقل نمره كسب شده توسط پاسخ گويان براي متغير ميزان رضايت از سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران صفر، حداكثر نمره كسب شده 30، انحراف معيار 16/6، ميانگين 98/16 و ميانه 33/17 محاسبه شده است يعني نيمي از پاسخ گويان نمره اي بيش از 33/17 و نيمي ديگر نمره اي كمتر از 33/17 كسب كرده اند.
ميزان چولگي 54/- محاسبه شده است، بنابراين توزيع نامتقارن است يعني تعداد مشاهدات در كرانه ي سمت چپ بيشتر از سمت راست است. ميزان كشيدگي 59/0 محاسبه شده است يعني كشيدگي منحني تيزتر از منحني نرمال است.
محاسبات مجموع نمرات اين متغير نشان مي دهد كه پاسخ گويان به لحاظ رضايت از بنياد شهيد و امور ايثارگران در تمام طبقات توزيع شده اند، بطوريكه 1/7% از آنها رضايت خيلي كم، 5/13% رضايت كم، 8/41% رضايت متوسط، 4/28% رضايت زياد و 2/9% رضايت خيلي زيادي از بنياد دارند.
با جمع درصدهاي طبقات خيلي كم و كم (6/20 = 5/13+1/7) و طبقات خيلي زياد و زياد (6/37=2/9+4/28) و مقايسه آنها، درميابيم كه ميزان رضايت از بنياد در حد قابل قبولي است.
براساس نتايج مقايسه ي ميانگين كلي نيازهاي پنجگانه، سلسله مراتب نيازهاي نخبگان شاهد وايثارگر به ترتيب عبارتند از:
اول نيازهاي مادي بالاخص مسكن، پول و ماشين
دوم نياز به ايمني و اطمينان
سوم نياز به احترام
چهارم نياز به خودشكوفايي
پنجم نياز به تعلق اجتماعي
يعني نيازهاي مادي كمتر از همه نيازها و نياز به محبت و تعلق اجتماعي بيشتر از همه ارضا شده اند.

بحث و نتيجه گيري
طبق نظر مازلو، نيازهاي مادي افراد جامعه در يك سلسله مراتبي فعال مي شوند. اين به معناي آن است كه نيازها در يك نظم معيني برانگيخته مي شوند بطوريكه يك نياز رده پايين تر بايد ارضا شود تا نياز رده بالاي بعدي فعال شود، اولين نياز برآورده مي شود، نياز بالاتر بعدي در سلسله مراتب نيازها سر برمي آورد و بقيه نيز همين طور است يعني نيازرده پايين ارضا مي شود تا فرد فرصتي يابد و ذهنش مشغول ارضاي نياز رده بالاتري شود.
به بيان ديگر نتيجه مهم و فوري كامروايي نيازي است كه قدرت حكومت آن نياز برشناخت ها و رفتارهاي آدمي كم مي شود. بدين ترتيب شخص آزاد مي شود كه به جنبه هاي ديگر محيط خود توجه كند و هدفهاي ديگر را دنبال كند.
اما نتايج تحقق نشان مي دهد كه اكثر افراد احساس نياز مادي شديدي مي كنند و بدون اينكه نيازهاي مادي نخبگان شاهد و ايثارگر برآورده شود، برخي از نيازهاي سطوح بالاتر در حد زياد و برخي در حد قابل قبول ارضا شده اند.
بنابراين در چنين وضعيتي نيازهاي مادي مهم مي شود، با اينكه نيازهاي غيرمادي تا حدي ارضا مي شود اما هنوز افراد نيازهاي مادي ذهن خود را اظهار مي كنند و خواهان ارضاي آنها هستند.
همچنين نخبگان شاهد و ايثارگر خود را با افراد عادي هم رتبه خود مقايسه مي كنند و چون وضعيت خود را عقب تر از آنها ارزيابي مي كنند تاحدودي از وضعيت شاهد و ايثارگر بودن خود احساس ناخرسندي مي كنند.
نتايج تحقيق نشان مي دهد كه نخبگان شاهد و ايثارگر به لحاظ مادي پاداش لازم را دريافت نكرده آند و حتي از شرايط اوليه زندگي افراد عادي هم رتبه خود، برخوردار نيستند، بنابراين نسبت به شرايط مشابه جنگ تحميلي واكنش خيلي مثبت از خود نشان نمي دهند.

پيشنهادات پژوهش
پيشنهاد اول: با توجه به يافته هاي تحقيق پيشنهاد مي شود بانك اطلاعاتي از وضعيت زندگي بالاخص وضعيت مسكن نخبگان شاهد و ايثارگر تهيه شود. و از طريق تعاوني ويژه نخبگان و تأمين وام مسكن نسبت به تأمين و بهبود وضعيت مسكن آنها مساعدت شود.
پيشنهاد دوم: در زمينه تهيه و تامين اتومبيل از طريق واگذاري وام هاي بلندمدت با بهره مناسب با شركتهاي توليدي اتومبيل هماهنگي بيشتر به عمل آيد.
پيشنهاد سوم: در زمينه زيارت خانه خدا و عتبات عاليات از طريق بخش رفاه و تعاون بنياد مساعدت صورت گيرد.
پيشنهاد چهارم: زمينه ارتقاي علمي و سطح كيفي آموزش نخبگان شاهد و ايثارگر فراهم شود. (امكان ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر و تخصصي فراهم شود)
پيشنهاد پنجم: با فعال نمودن و تبليغ مناسب بخش حقوق سازمان نسبت به اعاده حقوق نخبگان شاهد و ايثارگر در مواقع لزوم و مراجعه آنها اقدام مؤثر انجام دهد.
پيشنهاد ششم: بنياد نخبگان شاهد و ايثارگر استانها و كشور جهت افزايش تعلق اجتماعي آنها نسبت به خانواده هاي شهيد و ايثارگر و نظام سياسي و اجتماعي فعاليت بيشتري نمايد حداقل هر سال در چند نوبت زمينه گردهمايي آنها را فراهم نمايد.
پيشنهاد هفتم: با برگزاري مراسم هاي ويژه براي نخبگان شاهد و ايثارگر و خانواده هايشان با حضور مسئولين رده بالاي استانها يا كشور حس قدرشناسي جامعه نسبت به آنها تقويت شود.
پيشنهاد هشتم: در ايام خاص مانند اعياد اسلامي، سالروز پيروزيهاي انقلاب، جنگ و غيره از طريق ارسال كارت پستال احساس قدرشناسي جامعه از آنها تقويت شود.
پيشنهاد نهم: با حمايت از ابتكارات و خلاقيتهاي نخبگان شاهد و ايثارگر خلاقيتهاي آنها تقويت شود.
پيشنهاد دهم: روابط عمومي سازمانها فعال شده و در مشكلات ناگهاني كه براي آنها رخ مي دهد سازمان را جهت دلجويي و مساعدت مطلع نمايند.
پيشنهاد يازدهم: بنياد هر ساله در زمينه نيازهاي نخبگان شاهد و ايثارگر نيازسنجي نمايد جهت تسريع و تعجيل در اين امر روش اينترنتي و تشكيل سايت خاص پيشنهاد مي شود.
پيشنهاد دوازدهم: بنياد از طريق فعال تر نمودن سايت و دادن نام كاربر و رمز خاص براي هر يك از نخبگان، نسبت به دريافت مشكلات نخبگان و راهنمايي و مساعدت به آنها اقدام نمايد.

منابع و مآخذ:
1.رفيع پور، فرامرز (1364)، جامعه روستائي و نيازهاي آن، تهران: شركت سهامي انتشار
2.ساروخاني، باقر (1370)، درآمدي بر دايره المعارف علوم اجتماعي، تهران: انتشارات كيهان
3.كرچ، ديويد و ديگران (1374)، فرد در اجتماع، ترجمه محمود صناعي، تهران: زوار
1. Arnold,H..I&Feldman D.C (1988). Organizational behavior. Mcgraw hill company.
2. Baron, R.A&Greenbegr. J. (1990) behavior in organization. (3rd). Boston: Allyn.