شهید رمضان قادرآبادي
شهید رمضان قادرآبادي هفتم فروردين 1342، در روستاي حاجي عبدالله از توابع شهرستان مهريز چشم به جهان گشود. هفتم آذر 1361، با سمت تكتيرانداز در جاده سردشت- پيرانشهر به هنگام درگيري با گروههاي ضدانقلاب بر اثر شكنجه و اصابت ضربه به سينه، سر و گردن به شهادت رسيد.
کد خبر: ۴۴۳۴۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۸
شهید مدافع حرم داود مرادخانی با اینکه جانباز شیمیایی نیز محسوب میشد اما هرگز برای ثبت مدارک و اخذ درجه جانبازی اقدام نکرد او معتقد؛ بود همه چیز برای این دنیا نیست.
کد خبر: ۴۴۳۲۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳
همسر شهید مدافع حرم "قاضیخانی" گفت: آقا مهدی قبل از شهادت هم میگفتند سوریه خط مقدم ما است، برای این است که نگذاریم دشمن وارد ایران شود چرا که هدف اصلی ایران است.
کد خبر: ۴۴۲۹۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۳۰
در محضر استاد(2)؛
گفتم: آمدم بالای سرت،چشمانت را باز کردی، در حالی که جان در بدنت نبود. گفت: میخواستم اراده ی خداوند را به شما نشان بدهم که میفرماید،شهید زنده است.
کد خبر: ۴۴۲۸۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۷
گفتگویی با عادله اردوغانی همسر «شهید یونس جلیلی»
متولی حسینیه «شهید یونس جلیلی» گفت: از سال 1375 حسینیه به نام شهید نامگذاری شد و هدف ما از گسترش فعالیتهای این حسینیه، ادامه دادن راه شهدا و نشادن دادن فرهنگ ایثار و شهادت به مردم است.
کد خبر: ۴۴۲۷۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۷
گفتگو با همسر شهید مدافع حرم
همسر شهید زرهرن گفت: پس از ماه ها شهادت همسر م، تصمیم گرفتم ساکش را در محل شهادت شهید باز کنم و پس از باز کردن آن تنها 'کیف سجاده' نماز بود؛ قصد کرده بودم به جای همسر م با آن نماز بخوانم اما، سجاده هم رنگ خون شهید شده بود.
کد خبر: ۴۴۲۶۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۴
همسر جانباز سیدحسین آملی در گفتوگویی از تلخی و شیرینیهای زندگی با یک جانباز قطع نخاع میگوید
ما باید همیشه کنار هم باشیم و نمیتوانیم لحظهای از هم جدا شویم. یا من باید خانه باشم یا ایشان باید همراهم باشد. ماشینمان را طوری طراحی کردهایم که آقای آملی بتواند داخلش قرار بگیرد.
کد خبر: ۴۴۲۵۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
همسر شهید در سالروز شهادتش نوشته است: خودت نیومدی هنوز پیشم اما برام سربند وپرچم و گل فرستادی همون سربندی که روپیشونیت بود همون پرچمی که رو تنت بودرو برام فرستادی.
کد خبر: ۴۴۲۰۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۵
گفتوگو با همسر شهید حفظالله تمیمی از امدادگران جنگ
بعد از والفجر مقدماتی وقتی همسر م به مرخصی آمد، دیدم یک عالمه لباس خونی آورده است. از او پرسیدم: «لباسهایت چرا اینقدر خونی است؟» گفت: «جایی بودیم که آب نبود و فقط از هلیکوپتر قمقمه میانداختند که از تشنگی تلف نشویم.
کد خبر: ۴۴۱۴۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۷
قدمگاه شهدا، روايت همسر شهيد مدافع حرم محمد بلباسى از پياده روى اربعين
کد خبر: ۴۴۱۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۷
شهيد اقبالي در قامت يك همسر در گفت و گو با فريده هاشمي، همسر شهيد
شهيد اقبالي در هر جمعي حرف براي گفتن داشت. خلاقيت و قدرت تفكر بالا مي خواهد كه كسي بتواند در هر جمعي مطابق و فراخور شرايط، موضوع براي صحبت داشته باشد. اين عزيز در معاشرت انعطاف بسيار بالايي داشت...
کد خبر: ۴۴۱۴۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۶
وصيتنامه شهيد ابراهيم صوفى
نگاهى به صورت فرزند دلبند و عزيزم رضا انداختم و ديگر نگاهش نكردم و گفتم شايد مهر پدر و فرزندى من را از ادامه راهم باز بدارد.
کد خبر: ۴۴۱۰۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۲
کتاب «نیمه پنهان ماه: زینالدین به روایت همسر »، ماجرای سه سال زندگی مشترک شهید زینالدین و همسر ش است؛ زندگیایی که مانند یک خواب کوتاه و شیرین گذشت.
کد خبر: ۴۴۱۰۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۳۰
خاطرات شهید رضوی (13)؛
همسر شهید رضوی، در خاطراتی تعریف میکند: وقتی پیکر گلگون آقا تقى را وسط حیاط گذاشتند، پسرم حمزه خواب بود و بیدار نشد. آقا تقی هیچوقت دلش نمیخواست حمزه پدرش را در چنین وضعی ببیند.
کد خبر: ۴۴۰۸۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۸
در كتاب دوم از مجموعهی آسمان آورده شده است؛
كتاب دوم از مجموعهی آسمان اختصاص به خاطرات شهید جواد فکوری دارد که از زبان همسر ايشان بازگو شده است.
کد خبر: ۴۴۰۸۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۹
متن آخرین نامه همسر شهید اقارب پرست که هیچ گاه به دست شهید نرسید را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۴۰۶۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۵
گفت و گوی اختصاصی نوید شاهد با همسر سرلشگر خلبان شهید «ابراهیم دل حامد»:
همسر شهید «ابراهیم دل حامد» گفت: شهیدان «دل حامد» هر دو خلبان بودند.اگر چه پیکر همسر م «ابراهیم» بعد از 23 سال بازگشت و برادرش همیشه در خلیج فارس مفقود الاثر شد. اما آن دو قهرمان هنوز گمنام اند.
کد خبر: ۴۴۰۱۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۷
روایتی از دوری و دلتنگی فرزند و همسر " شهیدفارس خالوندی" ؛
پسرم گفت: بابا! بابا بود خندید و دست برایم تکان داد. من که نفس نفس می زدم و دستهایم می لرزید، گفتم: آرام باش پسرم. گفت: مادر بابا رفت توی همین باغ بزرگ! اما آنجا جز چند درخت کاج چیز دیگری نبود.
کد خبر: ۴۴۰۱۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۷
همسر عزیزم ما داریم بخاطر اسلام می جنگیم و از کشته شدن باکی نداریم چون باید خونها ریخته شود تا اسلام آبیاری شود.
کد خبر: ۴۴۰۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۶
شهید عمر بصیرتی به روایت همسر
شوراي روستای «ورده» بود و كارهاي آبادي را نظم مي داد و نسبت به تهيه ارزاق عمومي و گرفتن سهم مردم آن روستا و توزيع عادلانه در بين مردم با برادران سپاه، همكاري مي كرد.
کد خبر: ۴۳۹۴۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۹