نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - نهاوند
زندگینامه بسیجی شهید حسن ترکاشوند
شهید حسن ترکاشوند، در مبازات انقلاب حضور فعال داشت؛ به عنوان نیروی فعال بسیجی در خدمت خانواده های محروم بود؛ فرزندی شایسته برای پدر و مادر و همسری مهربان برای خانواده اش بود و دلاورانه در جبهه های نبرد حق علیه باطل رشادت و پایمردی از خود نشان داد.
کد خبر: ۴۶۳۶۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۰

وصیتنامه شهید علی اصغر جامه بزرگ
شهید علی اصغر جامه بزرگ: چه معامله ای از این بهتر که خون بدهی و خونبهایت خدا باشد تا از آتش دوزخ رهایی یابی و فشار قبر نداشته باشی، در بهشت و در نعمتهای الهی غوطه ور باشی و همچنین با رسول الله و ائمه ی اطهار باشی و خداوند از سر تقصیراتت بگذرد و بتوانی دیگران را شفاعت کنی و نزد پروردگارت روزی بخوری. مگر این مقام را به غیر از راه شهادت میتوانی کسب کنی.
کد خبر: ۴۶۳۱۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۳

زندگینامه شهید علی اصغر جامه بزرگ
شهید علی اصغر جامه بزرگ با آغاز سال های دفاع مقدس لباس رزم به تن کرد و ضمن پیوستن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد.
کد خبر: ۴۶۳۱۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۳

مصاحبه با خانواده شهید غلامرضا قیاسی
غلامرضا(حسین) از همان کودکی اخلاق عجیبی داشت. بچه که بود جیب هایش را پر از شکلات می کرد و به بچه های یتیم محله می داد و میگفت ما بابا داریم ولی آنها ندارند. برای رفتن به جبهه لحظه شماری می کرد. دو سال و چند ماه در مناطق مختلف عملیاتی بود و با تمام توان در راه اسلام و انقلاب و برای سربلندی وطن جنگید.
کد خبر: ۴۶۱۸۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۳

وصيتنامه پاسدار شهید طهماسب وندالوند
شهادت ما براى آنها چقدر گران تمام مى شود و مسلما امام و ملت سكوت نمى كنند و اين ضد انقلابى ها را نابود مى كنند زيرا اين خون حسين است كه مى جوشد و خون همه ما را به جوش مى آورد.
کد خبر: ۴۶۱۵۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۶

زندگینامه پاسدار شهید طهماسب وندالوند
حضور در نماز جماعت و کسب فیض از محضر پدر، در کنار حضور در هیات های حسینی و مراسم های مذهبی، از او جوانی مذهبی و معتقد ساخت تا آنجا که با توسل به سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به آرزوی دیرینش یعنی شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۶۱۵۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۶

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت سیزدهم
در آنجا پزشک مخصوص هر چند ساعت می آمد و خونش را آزمایش می کرد. حال پدر بسیار وخیم بود و گاهی بیهوش میشد و گاهی به هوش می آمد. غلظت خونش وضعیت عادی نداشت و این از همه بیشتر دکتر را نگران کرده بود.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۰۴

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت دوازدهم
گفتم: بابا من نمی خوانم. شما احتیاج به روضه ندارید. از این به بعد هر وقت خواستم شما گریه کنید فقط می گویم امام حسین(ع).
کد خبر: ۴۶۱۴۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۰۳

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت یازدهم
اصلا اول ماه خیلی ها میدانستند که پدر قرار است حقوق بگیرد و می آمدند. به خیلی از خانواده ها کمک می کرد. بی جهت نبود که همه می گفتند که او پدر ما هم هست، فقط پدر شما نیست
کد خبر: ۴۶۱۴۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۰۲

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت دهم
صوت زیبای قاری در فضای با طراوت حیاط پیچیده بود. همه دیدند حاج آقا طالبیان همان جایی که درست زیر پایش چاله ای آب جمع شده بود به سجده افتاد. هیچ کس جز حاجی به این مسئله توجه نکرده بود که آیه ای را که قاری می خواند سجده واجب دارد.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۳۱

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت نهم
یک روز گفتم: باباجان تو پدر این پیکان را درآوردی و خرابش کردی. گفت: محمدحسین جان عیبی ندارد. مال دنیا است و ارزش غصه خوردن را ندارد.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۹

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت هشتم
بعد از سلام و احوال پرسی، می گفت: محمدحسین چه کار می کنی؟ بابا! نمازت را می خوانی؟ پسرم! نکند نماز را سبک بشماری.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۷

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت هفتم
گفت که بیاوریدم پایین. آوردنش پایین و گفتند که خوب چه می‌خواهی بگویی؟ گفت: ای بابا داشتید خفه ام می کردید که. صدای خنده همه آن کتک خورده ها و مامورها در ماشین پیچیده بود.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۶

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت ششم
از شدت درد بیهوش شدم، وقتی به هوش آمدم چشم هایم را در اتاقی تنگ و تاریک باز کردم. در حال دعا و نیایش به خواب رفتم. پدرم را در خواب دیدم. مرا در آغوش کشید و گفت: پسرم مقاومت کن این دوره هم با همه سختی هایش می گذرد.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۴

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت پنجم
پرویز ثابتی منفجر شد و شروع کرد به زدن خودش! با مشت و سیلی می زد توی سر و کله خودش و می گفت: من پدرسوخته این همه دارم تو را می زنم، آن وقت تو در حال مرگ می آیی و مرا مسخره میکنی و می گویی کُتَت را از کجا خریده ای؟! ای وای از دست شماها
کد خبر: ۴۶۱۴۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۳

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت چهارم
پدرم دوباره پاسخ داد: غیر مستقیم، بله! شما ما را مجبور به این کار کرده اید. صبح ها وقتی که قصابی می رفتم که گوشت بخرم؛ وقتی که دور میدان مجسمه عمله ها را می دیدم که بی صبرانه منتظر رفتن به سر کار هستند؛ وقتی که میدیدم گروه گروه کارگر و عمله بیکار تا ظهر یا عصر می ماندند! خون ام به جوش می آمد و تاب و برایم نمی ماند.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۲

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت سوم
طرف حسابی خجالت کشید و فهمید که این طرف از آن بیدها نیست که با این بادها بلرزد و خیلی زودتر از آنچه فکر می کرده، لو رفته و با آدم ساده ای طرف نیست. با آن که او را با تخت به اتاق آورده بودند، بلند شد و با پای خودش از اتاق بیرون رفت!
کد خبر: ۴۶۱۴۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۱

روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت دوم
1- هر حرکت و سکون به یاد خدا و برای خدا باشد. 2- نماز در اول وقت خوانده شود. 3- نماز به جماعت خوانده شود. 4- در هفته یک روز روزه گرفته شود.
کد خبر: ۴۶۱۴۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۰

مسئول بسیج رسانه نهاوند:
مسئول بسیج رسانه نهاوند گفت: با حضور خبرنگاران، مسئولان و امام جمعه شهرستان نهاوند از دو خانواده شهید رسانه تجلیل می شود.
کد خبر: ۴۶۰۸۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۰

وصيتنامه بسیجی شهید محسن كاكاوند:
برادران عزیز نگذارید دشمن بين شما امت حزب الله تفرقه بیندازد و شما را از روحانيت مبارز و متعهد جدا کند كه اگر چنين روزى فرا رسد آنروز روز بدبختى ملت و جشن ابرقدرتهاست.
کد خبر: ۴۶۰۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۳