نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب شناسی
کریم احدی پدر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: یکی از همسایه ها یک روز به من گفت؛ من از ذکر مصیبت مداح گریه‌ام نگرفت. وقتی حمید رو دیدم که زانوی غم بغل گرفته و به پهنای صورتش اشک می‌ریزه، اون‌قدر تحت تاثیر قرار گرفتم که از خودم خجالت کشیدم و گریه‌ام گرفت.
کد خبر: ۵۴۲۲۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۶

گیتی احدی خواهر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: خواهر شوهرم خانه ما مهمان بود، موقع برداشتن شیرینی گفت: «حمید خان! شیرینی مرتضی رو خوردیم. این دفعه وقتی از منطقه برگشتی، می‌خوایم بیایم عروسی تو.» حمید جوابی داد که همه خندیدیم.
کد خبر: ۵۴۲۱۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۲

در قالب کتاب منتشر شد
کتاب قوانین و مقررات کاربردی خانواده بزرگ ایثارگران از سوی نشر شاهد منتشر شد.
کد خبر: ۵۴۲۱۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۱

«مدرسه علمیه سردارین یکی دیگر از مدارسی که به دست آیت‌الله باریک‌بین و آقای موسوی شالی احیا و بازسازی شد و یکی از بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین مدارس علمیه قزوین است که حدود ۳۰۰ سال پیش ساخته شده است ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات «آیت‌الله هادی باریک‌بین پدر شهید مرتضی باریک‌بین» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۲۱۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۱

معرفی کتاب؛
کتاب «اقیانوس آرام» روایتی از شهید مدافع حرم و رزمنده دوران دفاع مقدس شهید «شعبان نصیری» به قلم «زینب سوادچی» است.
کد خبر: ۵۴۲۱۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۳۰

انتشارات ستارگان درخشان تا امروز بیش از 400 عنوان کتاب تخصصی دفاع مقدس را به چاپ رسانده است. همین موضوع باعث شد تا پای سخنان "حسین قاسمی" مدیر مسئول این انتشارات بنشینیم. ماحصل این گفتگو را در نوید شاهد اصفهان می‌خوانید.
کد خبر: ۵۴۲۱۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۳۰

«دکتر فارس که می‌دانست شب‌ها به ما غذا نمی‌دهد معمولاً شربت‌های سینه را که برای بیمار‌ها به بهداری می‌دادند روزی هشت، ده تا به ما می‌داد و ما آن‌ها را داخل سطل می‌ریختیم و کمی هم شکر به آن اضافه کرده و داخلش نان می‌ریختم و به عنوان شام می‌خوردیم ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید حجت‌الاسلام‌والمسلمین «سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۲۱۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۳۰

برگی از خاطرات زنان امدادگر قزوین در دفاع مقدس؛
«به مقصد که رسیدیم گفتند دشمن در اندیمشک خیلی نزدیک است اینجا امنیت ندارد چرا خانم‌ها را این‌جا آورده‌اید؟. در همان حین ناگهان یک هلیکوپتر عراقی بالای سر ما ظاهر شد و چرخش بال‌هایش در گوش‌مان پیچید به وضوح می‌شد داخل آن را دید. رزمنده‌ها با دیدن سرنشینان آن، فریاد زدند او صدام است! او صدام است! ...» ادامه این خاطره از زبان «کبری چگینی» یکی از زنان امدادگر استان قزوین در دفاع مقدس را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۲۰۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۸

«اصرار‌های جواد کارساز نبود تا اینکه یک روز به محل کار پدرم رفت و در آن‌جا همکاران آقاجان پادر میانی کرده و به پدرم گفتم حاج‌آقا چرا ناراحتی؟ می‌رود و برمی‌گردد! او را جلو نمی‌برند. آن روز جواد سر از پا نمی‌شناخت مرتب بالا و پایین می‌پرید و با نشان دادن امضای پای رضایت‌نامه فریاد می‌زد «آخ جان رضایت داد! بالاخره رضایت داد! ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۲۰۴۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۷

برگرفته از نامه‌های دفاع مقدس؛
«کامبیز جان من دوست دارم مثل تو در جبهه باشم و در راه شکر نعمت‌های خدا تا جان در بدن دارم یک قطره خونم را برای رضای خدا از دست بدهم، ولی افسوس از این است که سنم کم است افسوس که مانند تو نیستم ...» این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۲۰۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۷

امسال بر اساس برنامه تحولی «نشر شاهد»، هر کدام از ادارات کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان‌ها یک عنوان کتاب فاخر در حوزه ایثار و شهادت منتشر می‌کنند.
کد خبر: ۵۴۲۰۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۷

«شاگردان قطب دین» عنوان کتابی است که زندگینامه و خاطرات شهدای دارالولایه راوند را به نقل از خانواده و همرزمان شهدای راوند روایت می کند.
کد خبر: ۵۴۱۹۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۶

مجموعه خاطرات صوتی شهید «جاوید اســدان زرگر»؛
فایل صوتی «حلالم کن» یکی از خاطرات صوتی شهید «جاوید اســدان زرگر» است که در کتاب «به وقت زیارت 1» برای علاقه مندان تهیه شده است. در ادامه این خاطرات همراه ما باشید.
کد خبر: ۵۴۱۹۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۵

به کوشش نشر «آتشبار» خواندنی شد
«به نظر من در دل همه پروازها، حتی خشن‌ترین و جدی‌ترین ماموریت‌های جنگی هم، طنز و خنده وجود داشت. اینکه می‌گویم در پروازهای رزمی هرازگاهی خنده و شوخی به وجود می‌آمد به این دلیل است که جنگ برای ما تبدیل به «زندگی» یا قسمتی از زندگی شده بود و اگر ساده و خودمانی‌تر بگویم، برای ما جوان‌ترها، زندگی در جنگیدن خلاصه می‌شد.» بخشی از فصل «خاطرات طنز در پروازها» از کتاب «آخرین اسکادران» را خواندید.
کد خبر: ۵۴۱۹۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۷

معرفی کتاب؛
«مُغازله در خون» این کتاب جستاری در نقد و بررسی سروده‌های پیشروان شعر پایداری ایران و شعر دفاع مقدس ایلام است که در سال ۱۳۸۹ در ۲۰۰ صفحه به قلم دکتر «عباس صیدی» و توسط انتشارات برگ آذین به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۴۱۹۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۵

نویسنده جوان حوزه دفاع مقدس می گوید: این روزها دشمن با تبلیغات غلط خود به دنبال شست و شوی ذهنی و سمت و سو دادن به افکار نوجوانان ماست، ما باید با بازیابی دوران دفاع مقدس در قالب های مختلف، به نسل جوان و نوجوان خودمان کمک کنیم. در واقع نسل جوان امروز الگوسازی درستی از شهدا می خواهد.
کد خبر: ۵۴۱۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۵

با حضور رییس شورای شهر تهران و جمعی از مسئولان انتظامی
کتاب «سیرو سلوکی در شعر ایثار» مشتمل بر سروده‌های حسین بردبار یزدی، روزنامه نگار، شاعر و پژوهشگر که با رویکردی به فضای ایثار و شهادت و غزلیات عرفانی و مذهبی توسط انتشارات نیکتاب منتشر شده است، با حضور رییس شورای شهر تهران و جمعی از مسئولان انتظامی رونمایی شد.
کد خبر: ۵۴۱۸۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۳

معرفی کتاب؛
کتاب «می‌توان همیشه از نبودنت سرود» به اهتمام «بهزاد بیگلی» و به مناسبت دومین کنگره فرهنگ و ادبیات شهادت توسط نشر شاهد گردآوری شده است.
کد خبر: ۵۴۱۸۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۳

معرفی کتاب
کتاب «گنج شعر» مجموعه‌ای از اشعار «حسین دانشجو» است که در بخش رباعیات یازده شعر تقدیم یازده شهید می‌کند.
کد خبر: ۵۴۱۸۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۳

در قسمتی از کتاب «راه ستاره‌ها ۳» که زندگینامه و مجموعه خاطرات خواندنی شهید حسن حسین‌پور است، می‌خوانید: «چادرم را سرش کرد و در حالتی که نوع چادر پوشیدن افراد محجبه را تقلید می‌کرد، گفت: من اگه خانوم بودم اینجوری حجاب می‌گرفتم! اما با این حال، حجاب فقط برای خانوم‌ها نیست ...»
کد خبر: ۵۴۱۷۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۰