نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره
نوید شاهد - مادر شهيد "عباس بهبود" در خاطره ای می گوید: «سال 1357 بود. شور و شوق انقلاب همه جا را فراگرفته بود. پسرم عباس کلاس پنجم دبستان بود و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۳۸۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۳۱

نوید شاهد - همرزم شهید «ولی الله عباسی» در بیان خاطره ای از دلاوری های شهدا در جبهه می گوید وقتی شهید عباسی دچار مجروحیت شدید شد حتی حاضر نشد برای مداوا یک روز سنگر مبارزه را خالی کند. در ادامه نوید شاهد شما را به خواندن خاطره ای از این شهید والامقام دعوت می کند.
کد خبر: ۴۸۳۸۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۳۱

نوید شاهد - برادر شهید "زین‌العابدین علی" می‌گوید: «وقتی که خواهرزاده ما، ناصر، به شهادت رسید و می‌خواستیم دفنش کنیم، زین‌العابدين داخل قبر رفت و شهید را جابه‌جا کرد. خیلی‌ها دیدند وقتی شهید را در قبر گذاشت، سرش را کنار گوش شهید برد و زمزمه‌ای داشت؛ زمزمه‌ای بین دایی و خواهر زاده ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش سوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۳۷۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۳۱

نوید شاهد - مادر شهیدان "امام‌جمعه‌شهیدی" به بیان خاطره ‌ای از اصرار فرزند شهیدش برای اعزام به جبهه حتی پس از مجروحیت پرداخته که در ادامه از شما دعوت می‌کنیم، فیلم این خاطره را مشاهده کنید.
کد خبر: ۴۸۳۷۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۳۰

نوید شاهد - در خاطره ‌ای به جامانده از جانباز شهید "حسین عبدالهی" آمده است: در یکی از شب ها در بیمارستان خواب حرم امام حسین (ع) را دیدم. مشاهده کردم همه از من قطع امید کردند که ناگهان با عنایت آقا از جا بلند شدم. این گونه شد که به زندگی بازگشته و پس از دوماه از بیمارستان مرخص شدم.
کد خبر: ۴۸۳۶۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۳۰

خاطره روز نوشت شهید "صدرالله ارجمند" «1»
نوید شاهد - شهید "صدرالله ارجمند ده شیبی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «...بعد از این مدت ۵ روز به شهرستان رفتم مادرم هنوز کمی ناراحت بود ولی دلش محکم تر شده بود به کرمان بازگشتم و به اردو رفتم اردو را تمام کردیم باز هم جشن سردوشی را گرفتم از عشق سردوشی را فوراً زدیم و به مرخصی پایان دوره رفتم...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۳۶۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۳۱

نوید شاهد - شهید "جعفر انصاری" از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در دورانی که در جبهه به سر می‌برده است، خاطراتی را به رشته تحریر در آورده است که نوید شاهد البرز در سالروز شهادتش بخش چهارم این خاطرات را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۴۸۳۶۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۹

نوید شاهد - شهید "جعفر انصاری" از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در دورانی که در جبهه به سر می‌برده است، خاطراتی را به رشته تحریر در آورده است که نوید شاهد البرز در سالروز شهادتش بخش سوم این خاطرات را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۴۸۳۶۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۹

نوید شاهد - شهید "جعفر انصاری" از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در دورانی که در جبهه به سر می‌برده است، خاطراتی را به رشته تحریر در آورده است که نوید شاهد البرز در سالروز شهادتش، بخش دوم این خاطرات را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۴۸۳۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۹

نوید شاهد - شهید "جعفر انصاری" از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در دورانی که در جبهه به سر می‌برده است، خاطراتی را به رشته تحریر درآورده است که نوید شاهد البرز در سالروز شهادتش این خاطرات را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۴۸۳۶۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۹

نوید شاهد - شهید "ایرج زینلی مزرایی" از شهدای متولد تیرماه در جزیره قشم است. به همین مناسبت یک خاطره از زبان خواهر این شهید والامقام برای علاقه مندان منتشر می گردد.
کد خبر: ۴۸۳۴۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۵

نوید شاهد - «گفتم: حیاط خانه چند ساله که موزاییک نشده؛ قبل از شهید شدنت درست می‌کردی تا جلوی مردم خجالت نکشم! خیلی جدی گفت: مادرجان! تو از حیاط خاکی خجالت می‌کشی، اما از این که هم‌وطن‌های ما به دست دشمن می‌افتن و شما نمی‌ذارین به جبهه برم خجالت نمی‌کشی؟ ناراحت شدم و گفتم: برو، تو دیگه بچه من نیستی! لبخند زد و گفت: معلومه که نیستم، من امانت الهي در دست شمام حتی شما هم ...» آنچه خواندید به نقل از مادر شهید "سیدتقی لجران‌پور" است. نوید شاهد سمنان شما را به مطاله جزئیات این خاطره دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۳۴۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۵

نوید شاهد - ویژه‌نامه اینترنتی شهيد "شيرعلی سلطانی" شامل منتخب مطالب پُربیننده «زندگی و وصیت‌نامه، کلیپ، صوت، خاطره » در سایت نوید شاهد تقدیم علاقمندان می‌گردد.
کد خبر: ۴۸۳۳۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۴

نوید شاهد - «ابوالفضل به دوستش آقای عباس امانی گفته ‌بود که دیگر برنخواهد گشت. چیزی کم نداشت. خوش قدوقامت و زیبا بود. درس خوان و باهوش، شیطان و زرنگ. پدرش می‌گفت: شیطنت‌های او هم شیرین است مثل خود او! از جبهه که می‌آمد، خانواده جان تازه‌ای می‌گرفت. برکت خانه بود. الآن هم یادش برکت است.» آنچه خواندید مادرانه‌ای از شهید "ابوالفضل طوسی" است. نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، خاطراتی از این شهید گرانقدر را تقدیم حضور علاقه‌مندان می‌کند.
کد خبر: ۴۸۳۳۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۴

نوید شاهد – برادر شهیدان حسین و محسن نوری در مصاحبه‌ای به بیان خاطره ‌ای از خواب برادر شهیدش محسن نوری در رابطه با دعوت به مهمانی امام حسین (ع) پرداخته که شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۳۳۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۳

نوید شاهد - شهید "اسماعیل بحر پیما" از شهدای والامقام بندر لنگه، شانزدهم تیرماه 1367 در سوركوه بانه هنگام درگيري با گروه‌هاي ضدانقلاب بر اثر اصابت تركش خمپاره به سينه و پا، شهيد شد. به مناسبت سالگرد شهادت ایشان دو خاطره از زبان دوست و هم خدمتی این شهید بزرگوار برای علاقه مندان منتشر می گردد.
کد خبر: ۴۸۲۹۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۷

نوید شاهد - همرزم شهید "حسین رستمی"، "محمد محمودی‎منش" از خاطرات مشترک با شهید چنین روایت می‌کند: «او براي شهادت انتخاب شده‌ بود و ارزش حضور وجودش را فقط خدا مي‌دانست، ليك به‌فرمان خدا و به نزد او فراخوانده شد.» نوید شاهد البرز در سالروز شهادت این شهید بخش دوم این خاطرات را تقدیم مخاطبان می‌کند.
کد خبر: ۴۸۲۸۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶

نوید شاهد خراسان جنوبی خاطره گویی خانواده شهید مهدی صبوری و همرزمانش در جبهه را منتشر می کند. وی روز پانزدهم اسفند ماه 1338 در شهرستان فردوس متولد و روز سیزدهم فروردین1361 به مقام رفیع شهادت رسید.
کد خبر: ۴۸۲۸۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶

نوید شاهد استان قزوین فیلم خاطره همرزم شهید "احمد اللهیاری" از عملیات والفجر 8 را منتشر کرد که در ادامه از شما دعوت می‌کنیم نظاره‌گر فیلم این خاطره باشید.
کد خبر: ۴۸۲۸۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵

نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 58 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می‌گوید: کم کم قایق داشت وارد آبراه می‌شد که یکدفعه برادر سید داود طاهری پانسمان سرش را برداشته و به داخل آب انداخت، قایقران یک نگاهی پر از حیرت و تعجب به کله سالم برادر طاهری انداخت و سپس قایق را متوقف و با لحنی بسیار تند و عصبی گفت: فکر می کنی خیلی زرنگی!؟ الان وقتی برگشتم ساحل و پیاده ات کردم، می فهمی زرنگ کیه !
کد خبر: ۴۸۲۵۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۳۰