نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهرستان های استان تهران
نوید شاهد - در فرازی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم «وحید زمانی‌نیا» آمده است: «همیشه از خدای خویش خواسته‌ام مرگ این حقیر در رختخواب رقم نخورد بلکه لیاقت و سعادت فدا شدن در راه اسلام و تشیع اهل بیت (ع) را از خدای خویش خواستار بوده‌ام.»
کد خبر: ۵۱۲۰۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۳

نوید شاهد - شهيد خبرنگار «موسی شجاعی» در فرازی از وصيت‌نامه‌اش آورده است: «برادران و خواهرانم؛ به گوش جهان‌خواران شرق و غرب برسانيد؛ اگر خانه و کاشانه‌ام را به آتش بکشند، اگر گلوله‌هايتان قلبم را سوراخ کند، آرزوی شنيدن يک کلمه ضعف از زبانم و آرزوی فروختن دينم را به‌گور خواهيد بُرد.»
کد خبر: ۵۱۲۰۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۳

نوید شاهد - به علت درگذشت فرزند شهید «محمدعلی جابری» وصیت‌نامه این شهید گرانقدر در ادامه تقدیم مخاطبان می‌شود.
کد خبر: ۵۱۱۹۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۲

«نسرین جابری» فرزند شهید والامقام «محمدعلی جابری» که تاب دوری پدر امانش را بریده بود، صبح روز گذشته پس از سی و هفت سال دوری با ترنم سرود عاشقانه وصل، بال در بال پدر شهیدش به معراج پر کشید.
کد خبر: ۵۱۱۹۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۲

نوید شاهد - حاجیه خانم منظر(سکینه) رعیت مادر شهید والامقام «بهروز اشرفی» از شهدای شهرستان دماوند پس از سال‌ها تحمل رنج و درد فراق، دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۱۱۸۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
نوید شاهد - ام‌البنین صفائی مادر شهید «رحمت‌الله بیات» می‌گوید: «رحمت‌الله عاشق شهادت بود، هر وقت به مرخصی می‌آمد می‌گفت؛ من شهید می‌شوم. همرزمانش برام تعریف کردند؛ رحمت‌الله برای گرفتن وضو از سنگر خارج می‌شود که ناگهان خمپاره به او اصابت می‌کند و به شهادت می‌رسد.»
کد خبر: ۵۱۱۸۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۱

نوید شاهد - شهید "سید قاسم جلیلی" در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «دوست دارم خواهرم همیشه در راه خدا قدم بردارند، تا در فردای قیامت نزد فاطمه زهرا (س) رو سپید باشند. این را بدانید که سلاح زن همان حفظ حجاب و عزت و شرف اوست.»
کد خبر: ۵۱۱۷۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۰

نوید شاهد - شهید «احمد تقوی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نگارد: «اگر شهادت که یکی از نعمت‌های الهی است، نصیب این جانب گردد از همسرم می‌خواهم تا می‌تواند در تربیت بچه‌ها کوشا باشد و دخترها را زینب‌گونه و پسرها را على‌وار بزرگ کند. برادر جان! اگر شهادت نصیب من گشت از شما می‌خواهم که حسین وار استقامت کنید.»
کد خبر: ۵۱۱۷۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۰

نوید شاهد - رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران ری با بیان اینکه یاد شهدای مدافع حرم همواره در اندیشه‌ها با عزت و عظمت باقی خواهد ماند، افزود: یک سوم شهدای مدافع حرم در استان تهران از "شهر ری" هستند.
کد خبر: ۵۱۱۷۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۰

نوید شاهد - در قسمتی از کتاب "اکیپ حاج هادی" به قلم نویسنده مرحوم جعفر كاظمی بيش از يكصد و هشتاد خاطره از ايثارگران جهاد پشتيبانی ورامين را به بيانی شيوا و جذاب همراه با تصاوير به رشته تحرير كشيده است، در ادامه «حاج اسماعیل نائینی‌محمدی» از رزمندگان شهرستان ورامین روایتی بیان کرده است که می‌خوانید: «وقتی خبر شهادت پسرم محمد را به من دادند، بی‌آن که چیزی به همسرت بگویم، رفتم تو مغازه کبابی‌ام. برای پذیرایی از میهمان‌ها نزدیک به هزار سيخ کباب پختم. در مغازه را بسته بودم و در حالی که با خودم خلوت کرده بودم، پای اجاق در حین کار مدام اشک می‌ریختم. بعد رفتم خانه و منتظر مهمان‌ها شدم.»
کد خبر: ۵۱۱۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۲

نوید شاهد - در قسمتی از کتاب "اکیپ حاج هادی" به قلم نویسنده مرحوم جعفر كاظمی بيش از يكصد و هشتاد خاطره از ايثارگران جهاد پشتيبانی ورامين را به بيانی شيوا و جذاب همراه با تصاوير به رشته تحرير كشيده است، در ادامه «حاج هادی» از رزمندگان شهرستان ورامین روایتی بیان کرده است که می‌خوانید: «به تأسی از مولایمان علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) باید با اسرا مدارا کنیم. این‌جا سرزمین ایران است. ایرانیان به مهمان نوازی شهره‌اند. فرزندان ما اکنون نزد خدایشان روزی می‌خورند. کاری بکنید که شهیدانمان پیش خدا شرمنده نشوند.»
کد خبر: ۵۱۱۷۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۱

نوید شاهد - در قسمتی از کتاب "اکیپ حاج هادی" به قلم نویسنده مرحوم جعفر كاظمی بيش از يكصد و هشتاد خاطره از ايثارگران جهاد پشتيبانی ورامين را به بيانی شيوا و جذاب همراه با تصاوير به رشته تحرير كشيده است، در ادامه «عزیزالله جنیدی» از رزمندگان شهرستان ورامین روایتی بیان کرده است که می‌خوانید: «در عملیات فتح‌المبین ترکش خمپاره‌ای ما را قابل دانست و تو بدنم جاخوش کرد. چون جراحتم زیاد حاد نبود، خودم از اعزامم به تهران ممانعت کردم. یکی دو روزی را در همین جنوب بستری شدم.»
کد خبر: ۵۱۱۷۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۰

نوید شاهد - در قسمتی از کتاب "مجنون در جزیره" که قصه‌‌ای از زندگی شهید "محمدرضا علیجانی" است، می‌خوانید: «محمدرضا می‌گفت: بهترین راه برای جریمه کردن خود به خاطر انجام گناه و یا مبارزه با نفس، روزه گرفتن است و پس از مدتی متوجه شدم که در همان دوران به فکر این است که روی شیطان را گم کرده و خودسازی کند.»
کد خبر: ۵۱۱۷۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۱

نوید شاهد - در قسمتی از کتاب "مجنون در جزیره" که قصه‌‌ای از زندگی شهید "محمدرضا علیجانی" است، می‌خوانید: «فعالیت ما در خانه‌ی پیرزن شروع شد. محمدرضا شب‌ها کتاب می‌خواند، سپس می‌رفت تا اعلامیه پخش کند. روزها مرتب در کلاس‌های اساتیدی همچون بهشتی و مطهری در دانشگاه حاضر می‌شد و همچنین برای موفقیت مبارزه، نقشه طراحی می‌کرد.»
کد خبر: ۵۱۱۷۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۰

نوید شاهد - حاجیه خانم جمیله حسینی‌سيانكى مادر شهید والامقام «ابوالقاسم سيانكى» از شهدای شهرستان ری پس از سال‌ها تحمل رنج و درد فراق، دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۱۱۷۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۹

نوید شاهد - حاج علی‌ جعفرلو پدر گرانقدر شهید «اکبر جعفرلو» بعلت کهولت سن و بیماری دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۱۱۷۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۹

نوید شاهد - مادر شهید «علی بیگ محمدی» نقل می‌کند: «به من می‌گفت: مادر عزیزم؛ هیچ وقت از قلبم بیرون نمی‌روی، حتی اگر آن دنیا هم بروم به یادت هستم تو در قلب و ذهنم هستی.»
کد خبر: ۵۱۱۷۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۹

نوید شاهد - مادر شهید «علیرضا بهمن زاده» نقل می‌کند: «علیرضا شهدا را خیلی دوست داشت حتی وقتی که حال و وضع خوبی نداشت به خانواده‌های آنها سرکشی می‌کرد.»
کد خبر: ۵۱۱۷۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۹

نوید شاهد - خواهر شهید «حجت‌االله بهرامی» می‌گوید: «حجت‌الله به مرخصی آمده بود و می‌خواست مرا به منزلمان در پرندک برساند. آن زمان چون بچهِ کوچک داشتم نمی‌توانستم چادرم را نگه دارم و با مانتو بیرون می‌رفتم ولی حجابم کامل بود. حاضر که شدم برویم تا مرا دید گفت: آبجی جان! چادرت کجاست؟ گفتم: دیگر چادر نمی‌خواد بریم. گفت: نه، تا چادر سرت نکنی نمی‌برمت.»
کد خبر: ۵۱۱۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۹

نوید شاهد - مادر شهید «ابراهیم بهمن‌‎زاده» روایت می‌کند: «فقط یک مرتبه به مرخصی آمد. می‌گفتیم: چرا بیشتر نمی‌آیی؟ جواب داد: من برای دفاع از ناموس و وطنم به جبهه می‌روم. ما باید تا پای جان دفاع کنیم. روز آخر به ما گفت: من این دفعه بروم دیگر بر نمی‌گردم و شما مرا نخواهید دید.»
کد خبر: ۵۱۱۶۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۹