نويد شاهد – نادعلى بر اثر تركش خمپاره بعثى، از ناحيه پا مجروح شد و در يكى از بيمارستان هاى تهران بسترى گشت، با اين حال نتوانست دورى از جبهه را تحمل كند و با پاى مجروح به سوى كانون گرم جبهه و جنگ و ديار عاشقان الله شتافت تا ياورى براى مجروحين همرزم خود باشد. گزيده وصيتنامه اين شهيد امدادگر را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.
کد خبر: ۵۱۳۵۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۱
برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
نوید شاهد - «مادرم وقتی شنید میخواهم به جبهه بروم بیتعارف آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت: تو باید ازدواج کنی. خیلی غصه خوردم، ولی خودم را نباختم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات "محبوبه ربانیها" از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۱۱۶۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۹
نوید شاهد - «روز جشن، لباس عروس نپوشیدم. کادر میزدی خون مادرم بیرون نمیریخت. پیله کرده بود و آخرش به خاطر قسم دادنهایش راهی آرایشگاه شدم. دوست و فامیل ما در منزل پدرم و خویشاوندان داماد نیز در خانه محمود شام خوردند ...». ادامه این خاطره از زبان "زهرا همافر"، امدادگر جبهه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۰۵۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۲۴
نوید شاهد - کتاب گویای « امدادگر کجایی» تهیه و در پایگاه کتاب گویای ایران صدا برای علاقهمندان در دسترس قرارگرفته است.
کد خبر: ۵۱۰۵۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۲۴
در وصیتنامه شهیدآقاجاننژاد مطرح شد:
نوید شاهد - «شهید آقابزرگ آقاجاننژاد» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامهاش چنین نگاشته است: «خواهرم رقیه! تو نیز درس را به نحو احسن ادامه بده و همواره در راه حفظ حجابت کوشا باش، زیرا سیاهی چادرش کوبندهتر از سرخی خون من است.»
کد خبر: ۵۰۸۰۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۱۹
نوید شاهد - "نسرین ژولایی" در گفتوگو با نوید شاهد البرز بیان کرد: «وجب به وجب این شهر با خون شهدا و جانفشانیشان آبیاری شده است. باید با وضو وارد خرمشهر شد. کفشها را از پا دربیاریم. برای قداست این خاک با پای دل وارد شویم.»
کد خبر: ۵۰۷۰۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۰۵
نوید شاهد- طی مراسمی با حضور مسئولان استانی از کتاب « امدادگر » تاریخ شفاهی پیشکسوت دفاع مقدس «عبدالحسین مساحی» در کرمانشاه رونمایی شد.
کد خبر: ۵۰۵۹۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۲
نوید شاهد - شهید «مالک ازومچلویی» در وصیتنامهاش نوشته است: «اسراء، مفقودین و معلولین و همه رزمندگانی که با هدیه جان خویش درخت اسلام را رشد دادند و از تمام رفاه و آسایش دنیا گذشتند.»
کد خبر: ۵۰۲۹۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
نوید شاهد - شهید امدادگر «مالک ازوم چلویی» در قسمت سوم وصیتنامهاش مینویسد: «هنگامی که مرا در قبر می گذارید، برایم زیارت عاشورا بخوانید و دستمالی مشکی که در جیبم می باشد و روی آن نوشته شده «یا فاطمه الزهرا (س)» که با آن اشکهایم را پاک می کردم، روی پیشانیم قرار دهید.»
کد خبر: ۵۰۲۹۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
نوید شاهد - شهید «مالک ازوم چلویی» در قسمت دوم وصیتنامهاش مینویسد: «گویا دنیا برایشان مکانی پست و بی ارزش شده بود و گویا مانند عقابی که صدا می زند مرا آزاد کن صیاد. صیاد، عقاب کوه، مرغ خانگی نیست، این خانه برایشان تنگ است و نمی توانند در این خانه پرواز کنند و ماندن برایشان تنگ است...»
کد خبر: ۵۰۲۹۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
فرازی از وصیت نامه «شهید سید مهدی سیدی دلوئی»:
نوید شاهد - شهید سید مهدی سیدی دلوئی در وصیت نامه خود چنین آورده است: «ملت عزيز و خستگى ناپذير! همچنان استوار باشيد كه شكست شما در عدم اطاعت از ولى امر و امام بر حقمان خمينى بت شكن است. با دشمنان داخلى مبارزه کنید چرا که علل پیروزى دشمن خارجى در جبهه، عملکرد صحیح گروهکها در داخل کشور است.»
کد خبر: ۵۰۰۱۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۵
نوید شاهد - «بیمارستان هنوز آماده پذیرش و ارائه خدمات نبود و انجام این کار مستلزم زحمات زیادی بود. داروها از کامیون تخلیه و بدون دستهبندی روی هم تلنبار شده بودند. ما همه داروها را تفکیک کردیم و در قفسهها چیدیم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات "رقیه صفری" از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۹۶۲۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۱۴
نوید شاهد - به مناسبت شهادت شهید "محمدرضا نادری" از شهدای استان مرکزی در هشت سال دفاع مقدس است که زندگینامه ایشان را برای مخاطبین خود منتشر نموده ایم.
کد خبر: ۴۹۵۸۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۱۰
انتشار برای نخستین بار؛
نويد شاهد - صدا و سیمای مرکز ایلام با همکاری اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان ایلام به پاس ارج نهادن به نقش بانوان امدادگر در دفاع مقدس، فایل صوتی با عنوان توشه آخرت برگرفته از کتاب آیه های مهربانی (خاطرات زنان امدادگر در دفاع مقدس) که در آن به یادنامه هفت بانوی امدادگر و نقش آفرین دوران دفاع مقدس به روايت فرح کارونی، به قلم میترا کمالی فر و با گويندگي زهرا مرادپور پرداخته است. این پادکست صوتی را براي علاقمندان به شنيدن خاطرات دفاع مقدس منتشر مي كنیم كه در ادامه با هم قسمت نخست را مي شنويم.
کد خبر: ۴۹۵۰۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۱
نوید شاهد - « ترکش به ساعد رزمندهای اصابت کرده بود. دکتر برایش ساعت عمل نوشت ولی بنای ناسازگاری نهاد و گفت: من مشکلی ندارم مرا بیخودی اینجا آوردهاند. این را بعدا هم میشود درآورد ...» ادامه این خاطره از زبان "رقیه صفری" از زنان امدادگر استان قزوین در جبهه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۴۹۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۳۰
نوید شاهد - شهید امدادگر «بهمن رحمانی» در وصیتنامهاش می نویسد: «با اعمال نیک و کردار پسند و اخلاق اسلامی دنیای آخرت را برای خود بخرید. آیا فکر کردهاید اولین چیزی که به حساب آن رسیدگی می کنند، نماز است.»
کد خبر: ۴۹۴۹۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۳۰
نوید شاهد - شهید «بهمن رحمانی» به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و دهم مردادماه سال 1362 با سمت تخریبچی و امدادگر در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. قسمت دوم اسناد فرهنگی از این شهید گرانقدر در دست داریم که نوید شاهد اقدام به انتشار آن کرده است.
کد خبر: ۴۹۴۹۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۳۰
نوید شاهد - شهدای امدادگر در طول دفاع مقدس و جنگ تحمیلی در میدان امدادرسانی به همرزمان خود، به درجه رفیع شهادت رسیدند. به پاس گرامیداشت این شهدای مهربان تصمیم گرفتیم به وصیتنامههای تعدادی از شهیدان امدادگر استان اصفهان نگاهی اندازیم.
کد خبر: ۴۹۴۹۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۱
نوید شاهد - «یک مجروح موج انفجاری داشتیم که نوجوان بود. مدام میگفت که دیدهبان است. داروهای او را مرتب میدادیم و مواظب بودیم که به خود یا دیگران آسیبی نرساند. ناگهان در یک لحظه از غفلت پرستاران بخش استفاده کرد و داخل حیاط دوید ...» ادامه این خاطره از زبان "رقیه صفری" از زنان امدادگر استان قزوین در جبهه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۴۴۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۲
نوید شاهد - «مجروحان شیمیایی مظلوم بودند، آنها خیلی زجر میکشیدند، گاهی مجروح در ظاهر حال خوبی داشت ولی ناگهان تمام تنش تاول میزد، گویی چند دیگ آبجوش روی او ریخته باشند و گاهی هم در حین صحبت ناگهان ساکت میشدند و نگاه که میکردم میدیدم به شهادت رسیدهاند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات "محبوبه ربانیها" از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۹۳۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۰۵