نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - فارس
نوید شاهد - شهيد "عيسی اردشيری" در وصیت دوم خود خطاب به دوستش می نویسد: «برادر عزيزم در اينجا با تو خداحافظی می کنم ولی از تو يک خواهش دارم تا می توانی...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۷۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۵

نوید شاهد - شهيد "عيسی اردشيری" در دفترچه یادداشت خود می نویسد: «ما به پيش می تازيم تا عروس شهادت را در آغوش بگيريم نه به اميد آن که فقط پيروز شويم. من مبارزه می کنم تا در...» متن کامل مناجات این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۷۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۵

نوید شاهد - شهيد "عيسی اردشيری" در مناجات خود می نویسد: «خدايا، تو می خواهی وفاداری مرا نسبت به خود ببينی، تو می خواهی عشق مرا به خود ببينی، من مثل شمع می سوزم تار و پود و... » متن کامل مناجات این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۷۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۴

نوید شاهد - شهيد "عيسی اردشيری" در وصیت خود می نویسد: «اين مسئوليتی است که ما در قبال خون شهدا احساس می کنيم و در آينده نيز احساس و هدف نهايی جلب رضايت و خشنودی خداوند می باشد و تنها...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۷۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۴

نوید شاهد - شهيد "عيسی اردشيری" خرداد سال 1344 در شهرستان کازرون به دنیا آمد و شهریور سال 1364 به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۱۴۷۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۴

نوید شاهد - شهيد "عيسی اردشيری" خرداد سال 1344 به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران تحصیلی و با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه شد. پدرش در خاطره ای روایت می کند: « یک بار زخمی از جبهه به خانه بازگشت. به او گفتم: پدر جان کافی است و به جبهه نرو. در جواب گفت...» متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۷۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۴

نوید شاهد - شهيد "سيدعلی محمد فرصتيان" در وصیت خود می نویسد: «از همه دوستان و آشنایان و همکاران می خواهم که تفرقه و خودبینی پرهیز کنند و اخلاق خوبش را اخلاق اسلامی قرار دهند و در خدمت به همنوع و مسلمین کوتاهی نکنند. نماز اول وقت مخصوصا با جماعت درصدر مسائل عبادی خود قرار دهندو...» پوستر این شهید بزرگوار را در نوید شاهد ببینید.
کد خبر: ۵۱۴۷۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۴

خاطره ای از شهید "مرتضی جاویدی" در خاکریز خاطره
نوید شاهد - یکی از همرزمان شهيد "مرتضی جاويدی" در خاطره ای می گوید: «یه دست لباس نظامی عراقی داخل کیفش داشت. گفتم این لباس به چه کار تو میاد؟ گفت: من با این لباس کارای بزرگی میکنم. عکسی نشونم داد که با لباس و کلاه عراقی تو یه جیپ غنیمتی نشسته بود، تعریف می کرد من با همین لباس چند بار بین عراقی ها رفتم و...» آنچه می شنوید خاطره ای از این شهید گرانقدر است که از سایت نوید شاهد تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۱۴۶۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۵

نوید شاهد - همرزم شهيد "ولی نوری" در خاطره ای می گوید: « قرار بود گردان ها قبل از اعلام رمز عملیات، شبانه خودشان را به خط حمله برسانند. گروهان ما سر شب راه افتاد. نیمه شب بود که به خط پشت دشمن رسیدیم. دیدم موقعیت مناسبه و تا قبل از اعلام رمز عملیات برای آخرین بار نیروها را توجیه کنم که ناگهان دیدم...» آنچه می شنوید خاطره ای از این شهید گرانقدر است که از سایت نوید شاهد تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۱۴۶۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۴

خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (41)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « با حسن کريم زاده، عباس دنياديده و اکبر دهقان در موضع توپخانه از تهران به بستان رفتيم. يک پمپ و مقداری ميوه هم برای سرهنگ برديم و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۶۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۶

خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (40)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « قرار بود که به تنگ چذابه بروم وليکن جهت ساختن پل با اکبر دهقان رفتم بستان پيش سرگرد خزائمی تا برنامه انتقال صفحه ی آهن به سوسنگرد که جهت...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۶۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۵

خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (39)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «بعد از حمام در ميان راه چون هوا تاريک بود احمد داخل جوی آب کثيف افتاد. الان هم در اتاق نشسته ام و دارم بر آينده ای فکر می کنم که...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۶۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۴

خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (38)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «شور و بلوای زايد الوصفی در ميان مردم بود همه کنار خيابان ها ايستاده بودند ماشين ها با چراغ روشن حرکت می کردند. خوشحال و شادان...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۶۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۲

خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (37)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «بعد از بدرقه آمدم داخل اتاق بی اندازه دلم گرفته بود. زياد هم خوابم می آمد. نشستم خاطره بنويسم خوابم برد...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۶۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۱

خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (36)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «ساعت 8 صبح با اکبر دهقان و سيد محمدتقی ديده ور رفتيم به خط. ابتدا سری به آنجا که ديده ور شهيد شده بود زديم و برادرش...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۵۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۱

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: « پس از آغاز جنگ تحمیلی سال 1360 با دوستانش به جبهه رفت. او در اکثر عملیات ها شرکت می کرد و گاهی ماه ها می شد که به خانه نمی آمد...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۵۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۴

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: «سید خدابخش سال 1360 همراه با دوستانش عازم جبهه شد. یاد دارم هرگاه به مرخصی می آمد...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۵۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۰

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: «پسرانم کوچک بودند و به شدت به آنها وابسته بودم. روزی یکی از خویشاوندم برای فروش میوه ها تنها بود و کمکی نداشت، قرار شد پسر بزرگم برای کمک به او برود و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۵۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۰

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: «ما در تابستان ها فرشی از داخل خانه به دوش می گرفتیم و در حیاط خانه پهن می کردیم و پس از صرف شام و صبحانه و خواب در زیر آسمان پرستاره، صبح روز بعد آن فرش را جمع کرده و به داخل می بردیم و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۵۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۰

نوید شاهد - مادر شهید "سیدخدابخش موسوی" در خاطره ای می گوید: «روزهای زیبایی بود. برای پسرم خدابخش وسایل عروسی را مهیا می کردم. یک روز در حال مرتبط کردن وسایلش بودم که...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۴۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۹