نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - دست نوشته های شهید
آن روز جمعه بود که عده ای از بچه ها را به خط می بردند. حسرت لب هایم را به هم دوخته بود. وقتی که از بچه ها خداحافظی می کردم گمان می بردم که مردم دوباره مانند گذشته از من هم خداحافظی می کنند.
کد خبر: ۴۰۹۱۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۱۱

زمان مي گذرد. عبور زمان در كنار برادران خاطره مي سازد . اعمال متهورانه و بي باكانة بچه ها حماسه مي آفريند. منصور در كنار اصغر شهيد شد و اصغر شاهد شهادت او بود.
کد خبر: ۴۰۶۷۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۴

دست نوشته های شهید احمدرضا احدی
امروز ساعت شش مشغول صرف شام بودیم. در همان حال یکی از برادران مسئول، تعدادی نامه آورد و بچه ها سراپا گوش شدند تا ببینند چه کسی نامه دارد. بالاخره خواندن نامه ها که تمام شد، عده ای خوشحال و عده ای ناراحت و عده ای بی تفاوت به نظر می رسیدند.
کد خبر: ۴۰۶۵۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۲

دست نوشته شهید احمدرضا احدی
امروز بچه های ضربت به عکس روزهای پیش که عصرها در جلوی چادرهایشان جمع می شدند و تعریف می کردند و می خندیدند، هر کدام گوشه ای کز کرده بودند و گاهی آرام صحبتی میان دو نفر رد و بدل می شد و ... آن گاه سرهایشان تکان می خورد.
کد خبر: ۴۰۵۴۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۳

دست نوشته شهید احمدرضا احدی
ساعت نزدیکی های شش بعداز ظهر بود. هر موقع که می خواستی از قله پایین بیایی، باید ابتدا از پله های سنگی- که بچه ها آن را درست کرده بودند تا در زمستان راحت باشند- پایین می آمدی و کمی پایین تر به جاده میانی که رسیدی، از خاک های پایین قله نیز بگذری تا به جاده اصلی برسی.
کد خبر: ۴۰۴۹۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۳۱

دست نوشته های شهید احمدرضا احدی
لحظه آخر قیافه بچه ها در ماشین که از جاده می گذشت در خاطرات هست، و تو در پس پرده های اشک و از ورای چشمانت آنها را وداع گفتی، و وقتی از دید تو دور شدند، دست در دست آن پسر کوچک گذاشتی و عرض و طول پایگاه را بی هیچ هدفی طی کردید.
کد خبر: ۴۰۴۷۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۹

در میان دست نوشته های شهید احمد رضا احمدی از لیله القدر می خوانیم: پرتو سیمگون ماه که لحظاتی قبل پیکر خود را از کوه های کناری بالا کشیده است، از لای در سنگر به درون می تابد و تصاویر ناتمام اشیار را نشان می دهد.
کد خبر: ۴۰۴۴۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۵

دست نوشته های شهید احمدرضا احدی
صبح روز یکشنبه (24/12/62) برای اعزام به گروهان فجر، به پشتیبانی آمدیم و بعد از خداحافظی از برادران با یک ایفا به «مقر شهید چمران» رفتیم. در بین راه، بچه ها، با توجه به اینکه همه در یک گروهان عملیاتی بودیم، شور و حال وصف ناپذیری داشتند.
کد خبر: ۴۰۴۳۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۲

ای اسلام ! این چه چيز است كه هر جوان مسلمانى مرد و زن مسلمانى در راهت حاضر است جان بدهد و من به قطره قطره خون تمام ياورانى كه در راهت سعادتمند انه جان دادند.
کد خبر: ۴۰۲۳۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۶

صفات زیبا و خصوصیات پسندیده اخلاقی شهید حسین سلطانی نژاد از همان ایام نوجوانی توجه همگان را جلب می کرد و وی به مسائل مذهبی و احکام دینی اهمیت بسزایی قائل بود.
کد خبر: ۴۰۱۸۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۷

ما فقط به خاطر اسلام قیام کردیم، آن هم اسلامی که بنیانگذارش پیامبر اسلام بوده و اکنون پرچمدارش امام خمینی است و این بزرگترین انگیزه مادر مبارزاتمان بوده و هست و لاغیر..."
کد خبر: ۴۰۱۷۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۴

به مناسبت روز پدر؛
پدر عزیزم، سلامتی شما را از درگاه خداوند تبارک و تعالی خواهانم. لازم گردید که چند کلمه ای درباره وجود عزیزت بنویسم که بدانید بنده از جمله فراموش کاران نیستم و نخواهم بود.
کد خبر: ۴۰۱۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۱

شهید «محمد حسن قاسمی طوسی »،قائم مقام لشکر 25 کربلا به دلیل رشادت های بسیار در دوران دفاع مقدس به « مالک اشتر لشکر 25 کربلا »معروف شد. از بین دستنوشته های بر جا مانده ازوی، دو متن که پیام عمیقی را در خود جای داده اند ارائه شده است .
کد خبر: ۴۰۰۸۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۶

به مناسبت سالروز شهادت؛
واقعا دیدن آن همه غنایم و آزاد کردن آن سرزمین با آن وسعت، شوری عجیب در انسان به وجود می آورد . در لب خور عبدالله و کنار سایت موشکی عراق پیاده شدیم، خلاصه هشت روز آنجا ماندیم وقرار بود در یک عملیات دیگر شرکت کنیم.
کد خبر: ۳۹۸۸۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۳

به مناسبت سالروز شهادت؛
بچه ها آنقدر غرق در وجود الهی شده بودند و آنقدر گریه کردند که روزهای آخر اشک در چشم بچه ها خشکیده بود و فقط روی گونه های آنها همانند قطره آبی گرم که بر روی یخ می ریزد و راهی را باز می کند، راهی روی گونه های این عزیزان ظاهر شده بود.
کد خبر: ۳۹۸۸۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۳

با توجه به این که لطف خدا شامل حال بنده شده و به عنوان یکی ازسربازان خانم بی بی زینب شدم و به یکی از آرزوهایم رسیدم، امیدوارم که در این راه هم به درجه رفیع شهادت نایل شوم.
کد خبر: ۳۹۶۶۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۹

خط ایثار (2)
خواهرهای عزیزم، نامه های پرمهر و محبت و پرمعنای شما به دستم رسید و بسیار خوشحال شدم ولی بعضی جاها مقداری ناراحت کننده بود، ان شاءالله که ظاهری بود و به خاطر این که من زودتر بیایم.
کد خبر: ۳۹۴۹۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۳۰