نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شعر
از واژه خون، كفن كفن مي گويم/ از قصه تلخ تير و تن مي گويم/ با خون غزل باز وضو مي گيرم/ با غربت سرخ خاك خو مي گيرم
کد خبر: ۴۶۷۲۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

دورت بگردم اي نفس زخمي!اين شعر از صداي تو،جوشيده است/ ديگر هواي تازه نمي خواهم،در سينه ام،هواي تو پيچيده است/ با درد سرفه هاي نفس گيرت،شرمنده ام،از اين كه نفس دارم
کد خبر: ۴۶۷۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۷

ز راه مي رسد و چادري، به سر دارد/ اگر چه غنچه ولي خار، در جگر دارد/ هزار غنچه اگر بشكفد، ملالي نيست/ ولي شكفتن اين بار، درد سر دارد
کد خبر: ۴۶۷۲۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

...بيستون / ذره ذره آب مي رود/ درفش/ رو/ هزار بار/ ايستاده مرده است
کد خبر: ۴۶۷۲۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

تو را سپاس برادر! كه بيرق دردي!/ و گفته اي كه از اين عشق،بر نمي گردي/ بهار عمر تو،در آتش و گلوله گذشت
کد خبر: ۴۶۷۲۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

شاكي ام از چشم هاي ساده ات / از سكوت سبز دريا زاده ات / از نيستان هاي آتش در نفس/ عاشقي هاي غريب افتاده ات
کد خبر: ۴۶۷۲۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

ناميق صفي زاده بوره كه يي /گفتم: بهار كجاست؟ / تابوتي نشانم داد / كه بر دوش هزار لاله سرخ
کد خبر: ۴۶۷۲۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

نوید شاهد البرز در سالروز شهادت «محمدحسین فهمیده» شعر ی از کتاب « تاهمین عزل» سروده «غلامعلی مهدی‌خانی» را که در وصف حماسه او سروده شده‌است را برای مخاطبین به اشتراک می‌گذارد.
کد خبر: ۴۶۶۹۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۰

جواد، آهسته سر برداشت از بالين/ شروع قصه‌اي شيرين/ صداي سرفه‌هاي سهمگينش را، نمي‌شد ديد
کد خبر: ۴۶۶۴۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰

در سكوتت كرده اي پنهان،باز،با لبخند،حالت را/ من كه مي دانم دلت تنگ است،اين قفس بسته است بالت را/ شهر را امروز از چشمت،آفتاب تازه مي بخشي
کد خبر: ۴۶۶۴۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۴

پاداش دست‌هايِ تو، بودند/ اين زخم‌ها، كه سرد و كبودند /گفتي كه دست‌هايِ نجيبت/ عمري، رفيق پنجره بودند
کد خبر: ۴۶۶۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

گلدسته هاي مسجد جامع شكافت / و مرگ منفجر/ تيغ از نيام كهنه برآهيخت:
کد خبر: ۴۶۶۴۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰

چنان چون، لاله‌هايِ واژگون /يا نه/ آلاله‌هاي سركشند / كه تاول زنان
کد خبر: ۴۶۶۴۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

تنها دو پله مانده،به دیدار آفتاب/قد می کشد به روی تو،دیوار آفتاب/ رفتند همرهان و دلم،خاک می خورد
کد خبر: ۴۶۶۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰

خاموش كن! / شعله‌ي فسفري‌اش را /بگذار فراموش كنم / كه تو، با دو جشم
کد خبر: ۴۶۶۴۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰

از شهيدان فقط نه جا مانديم/ از شما نيز، ما، جا مانديم/ از شما،اي ملائك معصوم!
کد خبر: ۴۶۶۴۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰

تو مانند ابري ترين بغض سالي/ تو زخمي ترين شعر ناب خيالي / تو با خون،وضو مي گرفتي،برادر!
کد خبر: ۴۶۶۴۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰

کلیپ خواندن اشعاری که در جیب یک شهید پیدا شده بود توسط هم سنگرش
کد خبر: ۴۶۶۲۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۸

چشمانم را می بندم/ خاك خاکریزها روي پلک هایم سنگینی می کند/ به خوابی عمیق می روم/ و از آن سوي نخل هاي سوخته
کد خبر: ۴۶۵۹۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۴

تقویم روي فصل خزان ایستاد است/ گویی پس از تو نبض زمان ایستاده است / حس می کنم که پشت همین چشم هاي شاد / مردي همیشه دل نگران ایستاده است
کد خبر: ۴۶۵۹۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۸