نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - جنگ
رمزي بوده حتما/ در رمز عملیات / که مزارت / گم شده لابه لاي لکنت اروند
کد خبر: ۴۶۴۴۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۳۱

بمناسبت هفته دفاع مقدس
من در میان شما باشم و یا نباشم به همۀ شما وصیت و سفارش می‏کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمرۀ خود به فراموشی سپرده شوند.
کد خبر: ۴۶۴۴۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۳۱

ویژه برنامه "روایت ناتمام" در نمایشگاه بزرگ «یاد یاران» به همراه اجرای رزمایش عملیات کربلای 5 برپا می شود.
کد خبر: ۴۶۴۳۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۳۰

سلام قامت ابري نجیب دریازاد / طلوع مشرقی ات را نبرده ام از یاد / هنوز جاي تو در خاطرات من سبز است/ اگرچه فاصله اي تلخ بین مان افتاد
کد خبر: ۴۶۴۲۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۳۰

کد خبر: ۴۶۴۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۳۰

هر روز پرستو شدنت را باور کنم یا نه / سه نوبت، نه بیشتر / براي پرواز از شانه هاي زخمی یک مادر
کد خبر: ۴۶۴۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۳۰

معرفی کتاب
این کتاب مروری بر بیان ارزش های قرآنی در اشعار مربوط به جنگ هشت ساله و فرهنگ جهاد و شهادت دارد .
کد خبر: ۴۶۴۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۷

کد خبر: ۴۶۴۱۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۷

کد خبر: ۴۶۴۱۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۷

بیست‌وسومین نشریه الکترونیکی، فرهنگی، خبری «پُل» ویژه شهریورماه ۹۸، به همت گروه جهادی اداره کل امورایثارگران به چاپ رسید.
کد خبر: ۴۶۴۰۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۶

سی‌و یکمین گردهمایی فرماندهان پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد به مناسبت هفته دفاع مقدس برگزار می‌شود.
کد خبر: ۴۶۳۹۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۵

در حمله اي که براي آزادي خرمشهر از طرف نیروهاي شما صورت گرفت (عملیات بیت المقدس) واحد ما در بندر این شهر ویران شده مستقر بود. زمزمه هایی شنیده می شد که تمام خرمشهر توسط نیروهاي شما محاصره شده است. ولی باور کردنش برایمان خیلی مشکل بود چون فرماندهان ما به هیچ وجه حاضر نبودند این شهر را از دست بدهند.
کد خبر: ۴۶۳۹۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۱

وقتی به این منطقه رسیدیم، بعد از کمی توقف دوباره حمله را شروع کردیم. این منطقه را شما سوسنگرد می گویید و ما خفاجیه. در این حمله نیروهاي ما نیروهاي ما نزدیک شهر مستقر شدند و سوسنگرد را زیر آتش شدید قرار دادند.
کد خبر: ۴۶۳۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۴

خاطره یک اسیر عراقی
نوید شاهد- قصه یکی از اسرای عراقی که در جنگ تحمیلی به نیروهای رزمنده ایرانی پناه آورده بود، یکی از روایت های شنیدنی کتاب"اسرار جنگ به روایت اسرای عراقی" است که مصاحبه های آن توسط مرتضی سرهنگی در دهه ۶۰ با اسرای عراقی در اردوگاه ها انجام و گرآوری شده است. این اسیر عراقی در روایتش گفته: "تا سنگرهای توپخانه شما را دیدیم، زیر پیراهنم را بیرون آوردم، آن را در هوا تکان دادم و الله اکبر گفتم. دو نفر از نیروهای شما ما را دیدند، به اتفاق دو سرباز به مقر آمدیم. آنها برایمان صبحانه، نان و چای و حلوا آوردند. لباسهایمان خیس بود، چون مقداری از راه را از رودخانه ای عبور کرده بودیم، برایمان لباس نیز آوردند و تا ظهر پیش آنها بودیم. تحقیق مختصری از ما کردند و بعد ما را به کرمانشاه بردند و از آنجا به تهران آمدیم. ما تمام مصائب و مشکلات را پشت سر گذاشتیم تا به نیروهای اسلام بپیوندیم.
کد خبر: ۴۶۳۹۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۷

کد خبر: ۴۶۳۸۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۵

کد خبر: ۴۶۳۸۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۵

مریم خمسه لویی/
کد خبر: ۴۶۳۸۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۵

"شهید گلمراد قاسمی" در بخشی از وصیت نامه اش آورده است: زندگی جاده ای پر پیچ و خم است که انسان را در خود هضم کرده است. جاده ای که انسان در آن گام نهاده و تنها یک اشتباه کوچک کافی است تا او را به قعر دره های تنگ و تاریک ضلالت و نکبت بکشاند و او را فنا سازد.
کد خبر: ۴۶۳۸۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۳

کد خبر: ۴۶۳۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۵

قطار کلماتم/ از ریل این خط هاي موازي/ به سمت تو می آیند
کد خبر: ۴۶۳۸۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۴