نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب بی نشان
برگرفته از داستان طنز دفاع مقدس؛
«من روی تخت سیاهم یک زندان میکشم که بابا توی آن اسیر شده است. پشت در زندان، یک آدم سیبیلو با یک تفنگ رژه می‌رود. بابا گوشه‌ی زندان نشسته و زل زده به میله‌ها، می‌گویم»: تقصیر خودته. بابا، هر بار گفتم منو هم ببر جبهه، هی خندیدی ...» آنچه می‌خوانید گزیده‌ای از داستان طنز دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۱۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۰۷

مسئول زنان اداره کل حفظ آثار دفاع مقدس گیلان خبر داد:
«اقدامی» با اشاره به چاپ سه عنوان کتاب در حوزه زنان با نام‌های «استخوان‌های در گلو»، «به وقت شرعی عشق» و «نارنج‌های تلخ» گفت: کار مصاحبه و جمع آوری خاطرات با همسران شهدا و زنان رزمنده بیش از ۴۰ ساعت و طی یک سال و نیم با توجه به شیوع ویروس کرونا به طول انجامید.
کد خبر: ۵۳۱۸۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۰۶

برگرفته از نامه‌های دفاع مقدس؛
«گلزاری و احمدنیا شهید شدند. روحشان شاد و راهشان پر رهروباد. همچنین چند زخمی، البته تعدادی از کوموله‌ها هم کشته شدند. گردان جندالله مریوان الان تقریبا خالی شده است. زیرا بسیجی‌ها اکثراً تسویه حساب گرفته و رفته‌اند ...» این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۱۷۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۸

کتاب «خیابان تبریز» گذری بر زندگی و زمانه معلم شهید «قدرت‌الله چگینی» است که در پنج هزار نسخه و یکصد و ۳۶ صفحه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۳۱۷۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۸

مراسم رونمایی از کتاب «ما هم جنگیدیم» روایت زنان ملارد از پشتیبانی دفاع مقدس هم‌زمان با مراسم تحویل سال نو در گلزار شهدای ملارد برگزار خواهد شد.
کد خبر: ۵۳۱۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۷

«باز هم اواخر فروردین، احمد دستگیر شد؛ اما من دیگر پذیرفته بودم که این سبک زندگی من است. نه اینکه برایم آسان یا عادی شده بود. بلکه اینطور فکر می‌کردم که من هم مثل احمد باید با سختی‌ها مبارزه کنم ...» ادامه این خاطره از همسر جانباز شهید «احمدعلی طاهرخانی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۱۶۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۶

آئین رونمایی از کتاب "نبرد فاو البحار "نوشته علی کیخا ،پنج شنبه 26 اسفند ماه در حسینیه عاشقان ثارالله بندرعباس برگزار خواهد شد. پوستر این فراخوان منتشر شده است.
کد خبر: ۵۳۱۶۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۶

اسماعیل محمدپور با اشاره به رونمایی از ۱۶ عنوان کتاب چاپی و ۲۰ عنوان کتاب صوتی، بیان کرد: بنیاد حفظ آثار امسال ۴۵ عنوان کتاب را به چاپ رسانده و عموم کتاب‌ها در حوزه خاطرات دفاع مقدس است.
کد خبر: ۵۳۱۶۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۶

کتاب «ماشین گِلی بابا» براساس خاطره «حامد نوری»، پسر سردار شهید «علی‌رضا نوری»؛ قائم‌مقام فرماندهی لشکر 27 محمّدرسول‌الله(ص) و مسئول حراست راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران، در روزهای پایانی سال 1400 توسط انتشارات «دارخوین» منتشر و روانه بازار نشر است.
کد خبر: ۵۳۱۶۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۵

به قلم «سعید علامیان» روایت شد
«عملیات انتقال مواد نفتی از طریق خطوط لوله توسط کارکنان پرتوان شرکت خط لوله و مخابرات نفت ایران انجام می‌شود، به این سبب این مجموعه نقش موثری در شکوفایی و بهینه‌سازی اقتصاد ملی برعهده دارد.» کتاب «مسافران وطن» که به خاطرات آزادگان شرکت خط لوله و مخابرات نفت ایران می‌پردازد، اینگونه آغاز می‌شود.
کد خبر: ۵۳۱۶۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۹

«حاج‌آقا گفت چند تا از این خیار‌ها برای عراقی‌ها ببرید. ما هر چی خیار قلمی و خوب بود چیدیم که خوششان بیاید و داخل یک ظرف ریخته و برای مسئولان عراقی‌ها بردیم. خیار‌ها را که دادیم، مسئول آسایشگاه را خواستند و او را به فلک بسته، حسابی کتکش زدند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید حجت‌الاسلام‌والمسلمین «سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۱۶۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۵

محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: نیروهای رکن دوّم پیرمرد جاسوس را شناسایی کرده بودند و از وجود او اطلاع داشتند. با در نظر گرفتن حرکات او می خواستند حلقه ی جاسوسی عراق را شناسایی کنند. وقتی پیرمرد فهمید لو رفته است، شیشه ی قرص سیانور را از جیبش درآورد.
کد خبر: ۵۳۱۵۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۵

محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: بچه ها چاه کنده بودند. سطل قرمز رنگ را به سمت خودم کشیدم. دست هایم را کاسه کردم و توی آب سطل بردم. یک مشت از آب برداشتم. یک جرعه از را آب نوشیدم. بقیّه ی آب را روی زمین ریختم. حسین گفت: چی شد؟ دهانم را پاک کردم و گفتم: از آب دریا هم تلخ تر و شورتره.
کد خبر: ۵۳۱۵۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۰۱

حسین محمدی دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: از حمید پرسیدم چی شده؟ گفت: نگران هَشمیره هستم... چند روزه که ازش خبر نداریم. خودش هم تماس نگرفته. او پیش ما خواهرش گیتی خانم را این‌طور صدا می‌زد. به اصطلاحات این شکلی‌اش عادت کرده بودیم. گاهی به همین شکل، جای حرف دوّم و سوم کلمات را با هم عوض می‌کرد. گیتی خانم به عنوان امدادگر رفته بود جنوب. روزهای بمباران آبادان بود و خط‌های ارتباطی هم مدام قطع می‌شد.
کد خبر: ۵۳۱۵۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۰۲

گیتی احدی خواهر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: روزی حمید با دوستانش مهمان ما بود. مامان ناراضی گفت: «تو این روز طولانی تابستون روزه گرفتید که فقط با آب دوغ خیار افطار کنید؟ آخه مگه می‌شه؟» حمید با خنده گفت: «می‌شه مامان جون! می‌شه. شما نگران نباشید.»
کد خبر: ۵۳۱۵۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۹

«نیایش شاهدان» کتابی با موضوع نماز شهیدان خراسان رضوی در دوران دفاع مقدس است که در چهل و سومین سال پیروزی انقلاب اسلامی چاپ و در روز شهدا این کتاب رونمایی شد.
کد خبر: ۵۳۱۵۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۴

همزمان با روز بزرگداشت شهدا از کتاب «به امید دیدار»؛ شرح زندگی، عقاید و خاطرات شهید «احسان بتولی» در آران و بیدگل رونمایی شد.
کد خبر: ۵۳۱۵۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۳

«هوا بسیار گرم بود. از ساعت ۴ صبح تا ساعت ۱۶ بعدازظهر من به اتفاق ۳ نفر از سربازان به سمت دشمن تیراندازی کردیم. یک نفر از بچه‌ها ترکش به صورتش خورد. همه ما از شدت تشنگی خون بالا آوردیم ...» ادامه این خاطره از «ابراهیم فتحی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۱۴۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۳

به مناسبت 22 اسفند روز بزگداشت شهدا از کتاب "فرهنگ نامه جاودانه های تاریخ استان هرمزگان" که به معرفی 61 شهید معاون گردان به بالای استان می پردازد در بندرعباس رونمایی شد.
کد خبر: ۵۳۱۴۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۳

در حوزه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت صورت گرفت
در کنگره ملی «شوق دوباره» که در راستای گرامیداشت مقام شامخ جانبازان شهید برگزار گردید، از دستگاه‌های اجرایی برتر استان خراسان رضوی تجلیل به عمل آمد.
کد خبر: ۵۳۱۴۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۳