نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات داد
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «حسین احمدی طیفکانی» می‌گوید: شهید عاشق شهادت بود، همیشه می‌گفت «حیفِ آدم که با مرگ طبیعی از دنیا برود»، می‌گفت «من شاید یک روز شهید شوم»، همیشه این آمادگی را به من می‌داد.
کد خبر: ۵۶۰۰۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۶

تصویر سردار شهید «محمود قلی‌پور» با استفاده از شیوه‌های نوین گرافیکی و بهره مندی از هوش مصنوعی توسط معاونت فرهنگی بنیاد شهید وامور ایثارگران استان گیلان طراحی شده است که در ادامه می‌بینید.
کد خبر: ۵۵۹۹۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۵

تصویر سردار شهید «مهدی خوش سیرت» با استفاده از شیوه‌های نوین گرافیکی و بهره مندی از هوش مصنوعی توسط معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گیلان طراحی شده است که در ادامه می بینید.
کد خبر: ۵۵۹۹۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۵

«آقامسیب رانندگی می‌کرد. یک آن، بچه ۱۲ ساله‌ای بدون توجه و با سرعت وارد خیابان شد و با ماشین بهش زدیم. بچه نقش زمین شد. مردم جمع شدند تا ببینند برایش چه اتفاقی افتاده است ...» ادامه این خاطره از شهید «مصیب مرادی‌کشمرزی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۹۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۴

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «حسن حامدی رودانی» می‌گوید: «روزی که به شهادت رسید اصلا ناراحت نشدم و خدا را شکر کردم چون همان چیزی را که می‌خواست، خدا بهش داد. زمانی که خانه بود همیشه می‌گفت «کاش شهید می‌شدم و برنمی‌گشتم.»»
کد خبر: ۵۵۹۹۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۴

«ابوالفضل پیش از شهادتش در سفر‌هایی که به سیستان و بلوچستان می‌رفت، بخشی از برنامه‌هایش کمک مالی و معنوی به محرومین آن مناطق بود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «ابوالفضل خوئینی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۸۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۲

خاطره نگاری جانبازان
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با جانباز سرافراز «حسین قانعی بافقی» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۹۸۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۱

قسمت دوم خاطرات شهید «سید علی شعنی»
شهید «سید علی شعنی» نقل می‌کند: «پیرزن آهی کشید و گفت: خدا را شاکرم که پیش جدم حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب (س) شرمنده نیستم. فرزندم ذریه حضرت فاطمه (س) را تنها نگذاشت. پای رکابش با دشمن اسلام جنگید. روسفیدم کردی مادرجان! روسفید شدم!»
کد خبر: ۵۵۹۸۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۱

به مناسبت سالروز شهادت شهید «اسماعیل جمال»، ویژه‌نامه این شهید گران‌قدر شامل کلیپ، تصاویر، زندگی، خاطرات، وصیت‌نامه و دست‌نوشته برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۸۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۱

قسمت نخست خاطرات شهید «سید علی شعنی»
برادر شهید «سید علی شعنی» نقل می‌کند: «گفتم: تو که بری ما یادمون می‌ره. به فکر فرو رفت؛ اما خیلی زود از جایش بلند شد، ضبط صوت را آورد. صدایش را ضبط کرد. شعر اصول دین را هم خواند و با لبخند، نگاهی به ما انداخت و گفت: اینم واسه وقتایی که من نیستم.»
کد خبر: ۵۵۹۸۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

خاطره شهيد منوچهر الهياری «13»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «بین راه در دهکده‌ای ما را پياده و در يک اتاق که اطراف آن همه خراب بوده... دهکده‌ای که سراسر پر از خاطره بود. تمام ساختمان‌های آن ويران که...» قسمت سیزدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۸۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

خاطره شهيد منوچهر الهياری «12»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «هواپيماهای بعثی سوسنگرد را به بمب‌های خوشه‌ای بستند و هر جا را که توانستند بمب ريختند که در اثر بمب آن‌ها فقط...» قسمت دوازدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

خاطره شهيد منوچهر الهياری «11»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «احساس می‌کنم که با دشمن می‌جنگم. فکر می‌کنم اين جنگی که وجود مرا فرا گرفته جنگ با نفس خود است. تنها اميدم رسيدن به جبهه است و...» قسمت یازدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

قسمت دوم خاطرات شهید «سعید شامانی»
هم‌رزم شهید «سعید شامانی» نقل می‌کند: «گفت: نمی‌شه، باید باشم! اینجا واجب‌تره. یکی از بچه‌ها صدایش زد و گفت: آقا سعید! مثل این که قصد پرواز داری! آره؟ به پشتش نگاه کرد و گفت: پس کو بال پروازم؟ من که چیزی نمی‌بینم و خندید. بچه‌ها هم خندیدند و گفتند: نامه باشه اگه سعید توی عملیات شهید نشد بعد برات می‌بره.»
کد خبر: ۵۵۹۸۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «جهان رنجبری» می‌گوید: «شهید پاسدار بود اما کسی این را نمی‌دانست. هیچ وقت با لباس نظامی به خانه نمی‌آمد. بعد از شهادتش هر کی پیشمان می‌آمد با تعجب می‌گفت واقعا این شخص پاسدار بود؟...»
کد خبر: ۵۵۹۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

«وقتی از برادرم می‌پرسیدند برادرت که رفته جبهه، تو دیگر کجا می‌روی؟ جوابی می‌داد که همه را وادار به سکوت می‌کرد. می‌روم تا امام زمانم را ببینم و راهی خرمشهر شد تا در عملیات بیت‌المقدس شرکت کند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۷۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛
«گاهی اوقات هم شهید میوه‌چین به نوعی کادر پادگان را کنار هم جمع و وانمود می‌کرد که گویا امشب برنامه خشم شب داریم که بچه‌ها هم توی خوابگاه‌ها، نگهبان تعیین کرده و مراقب می‌شدند که اگر ما آمدیم سریع واکنش نشان دهند ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۷۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۹

نوید شاهد سمنان، به مناسبت روز پرستار خاطرات امدادگر شهید «ذبیح‌الله عامری» از زبان همسر این شهید گران‌قدر در قالب کلیپ برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۵۹۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۹

قسمت نخست خاطرات شهید «سعید شامانی»
مادر شهید «سعید شامانی» نقل می‌کند: «چهارستون بدنم می‌لرزید. با هم در را از روی بچه برداشتیم. دَمر افتاده بود. با دست‌های بی‌رمقم بچه را بغل کردم و به سر و رویش نگاه کردم و دنبال شکستگی می‌گشتم. فقط پیشانی‌اش کمی خراش برداشته بود. سر به آسمان گرفتم و خدا را شکر کردم.»
کد خبر: ۵۵۹۷۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۹

خاطره روزنوشت شهيد منوچهر الهياری «9»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «اولين روز حرکت ما از ميمند فارس مورخه 27 مهر ماه 1360 بود که عازم فيروزآباد شديم و در فيروزآباد مستقر شديم و...» قسمت نهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۷۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۷