نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - قزوین
دست‌نوشته شهید،
در آستانه اربعین حسینی و حضور عاشقان آن امام در راهپیمایی بزرگ اربعین، در دست‌نوشته به‌جا مانده از شهید «حسین احمدی» که یک روز قبل از شهادتش نوشته است، می‌خوانیم: «خود را برای زیارت کربلا آماده کردم و این راه را باید به آخر برسانم.»
کد خبر: ۵۴۰۱۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴

طی سفر به قزوین؛
دستیار ویژه و قائم مقام در امور جامعه هدف بنیاد شهید و امور ایثارگران طی سفر به قزوین با حضور در گلزار شهدا نسبت به مقام امیران، سرداران و سه هزار شهید استان قزوین ادای احترام کرد.
کد خبر: ۵۴۰۱۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۳

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین:
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین گفت: تلاش خواهم کرد که با ارائه خدمت صادقانه و ایثارگرانه به خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران، رضایت آن‌ها را کسب کنم.
کد خبر: ۵۴۰۱۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۳

آیین تودیع سرپرست و معارفه مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین با حضور مسئولان و خانواده‌های شاهد و ایثارگر برگزار شد.
کد خبر: ۵۴۰۱۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۳

دستیار ویژه و قائم مقام در امور جامعه هدف بنیاد:
دستیار ویژه و قائم مقام در امور جامعه هدف بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: یکی از مهمترین ماموریت‌های بنیاد ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است که باید آن را به صورت عام در جامعه نهادینه کند تا همه مردم آگاهانه به این فرهنگ ورود پیدا کنند.
کد خبر: ۵۴۰۱۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۳

سرپرست سابق بنیاد استان قزوین:
سرپرست سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین گفت: بنیاد استان قزوین یکی از دستگاه‌های اجرایی فعال و پاسخگو در استان بوده که ۶ دوره انتخاب نهاد فوق به عنوان نهاد برتر در جشنواره شهید رجایی موید این مطلب است و امیدوارم با مدیریت دکتر اسمعیلی مدیرکل بنیاد استان قزوین ، این نهاد انقلابی و ارزشی، بهتر از گذشته به راه خود ادامه دهد.
کد خبر: ۵۴۰۱۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۳

سرپرست معاونت سیاسی استانداری قزوین:
خدمت به جامعه ایثارگران خدمت به نظام است و مسئولان و کارکنان بنیاد باید با دانستن قدر و منزلت آن‌ها در خدمات‌رسانی مطلوب به این قشر معظم تلاش کنند.
کد خبر: ۵۴۰۱۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۳

همزمان با سالروز ولادت شهید «علی جلیلوند شیرخانی‌تبار» ویژه‌نامه الکترونیکی این شهید گرانقدر منتشر شد.
کد خبر: ۵۴۰۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۳

برگی از خاطرات انقلاب؛
«سال ۵۶ دایی ابوالفضل به جرم نوشتن شعار "مرگ‌بر شاه" بر روی دیواره آسانسور و فعالیت‌های ضد حکومتی دیگر دستگیر شد. خوشبختانه ساواک هر چه به دست و پای ما پیچید مدرک و سند خاصی علیه او به دست نیاورد ...» ادامه این خاطره از زبان «زهرا همافر»، امدادگر جبهه را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۰۰۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۷

فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین:
فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین گفت: خانواده شهدا، ستون‌های محکمی هستند که جامعه اسلامی با پشتوانه آن‌ها توانسته مسیر ۴۳ ساله انقلاب را با اقتدار طی کند.
کد خبر: ۵۴۰۰۸۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲

فرمانده سپاه صاحب‌الامر (عج) استان قزوین:
امروز بهره‌گیری از ظرفیت فضای مجازی در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ضروری است لذا در این راستا باید مسئولان فرهنگی گام‌های جدی بردارند.
کد خبر: ۵۴۰۰۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲

«پسرم گفت مادر اگر شما اجازه ندهید من به جبهه نمی‌روم، ولی در روز قیامت جواب حضرت فاطمه زهرا(س) را نمی‌توانم بدهم، ولی اگر من رفتم و شهید شدم در روز قیامت از شما شفاعت می‌کنم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «علی جلیلوند شیرخانی‌تبار» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۰۰۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲

شهید علی جلیلوندشیرخانی‌تبار عاشق جبهه بود، اما سن کمی داشت لذا به ناچار با شناسنامه پسر عمویش ثبت‌نام کرد و به جبهه‌ها رفت و در عملیات رمضان شرکت کرد و مجروح شد، ولی باز هم دست از مبارزه با دشمنان برنداشت و سرانجام بعد از دوبار اعزام به جبهه‌ها، در منطقه جفیر به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۴۰۰۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲

«پسرم این بار خیلی زود برگشت؛ به او گفتم، ولی چرا زود آمدی به خنده گفت، چه شده نمی‌خواهید همین حالا برگردم؛ چند روز مانده بود که آمد و گفت مادر من می‌خواهم به جبهه بروم ...» ادامه این خاطره از شهید «ولی امینی» از زبان مادر این شهید بزرگوار را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۰۰۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۹

در قسمتی از کتاب «آخرین وداع» که روایتی از خاطرات آخرین وداع ۷۲ مادر شهید با فرزندان‌شان است، می‌خوانید: «بختیار فرزند کوچکترم بود و ابراهیم پسر بزرگتر. وقتی بختیار تصمیم گرفت جبهه برود، ابراهیم هم اقدامی مشابه انجام داده بود، اما پدر اجازه نمی‌داد که هر دو با هم به جبهه‌ها بروندکه در نهایت قرعه‌کشی شد ...»
کد خبر: ۵۴۰۰۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۰

«توان‌مندی‌های شهید قزوین ی در مرتبه بالایی قرار داشت، اما از آنجایی که همه بسیجی‌ها و رزمندگان از ویژگی عدم خودنمایی و نمایش توانمندی‌هایش به طور واضح برخوردار بودند، همواره سعی می‌کردند تا کار خود را به نام دیگران انجام دهند و هرگز خود را مطرح نکنند ...» ادامه این خاطره از همرزم شهید "حمید قزوین ی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید
کد خبر: ۵۴۰۰۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۱

«مرخصی آخرش که تمام شد توی حیاط جمع شده بودیم تا با او وداع کنیم. خواهرش برای او یک لیوان آب آورد، اما قبل از اینکه عمران آب را بگیرد. لیوان شکست و آب ریخت. با ریختن آب دل ما هم ریخت ...» ادامه این خاطره از شهید «عمران شاهسوند» از زبان مادر این شهید بزرگوار را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۹۹۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۲

«شالباف به پدر شهیدی گفت پسر شما شهید شده اگه ممکنه در این حمله نباشید. اینجا بمانید و از وسایل بچه‌ها محافظت کنید. پدر شهید به وی گفت پسرم راه خودش را رفته،‌ من هم باید راه شهیدم را ادامه دهم و نباید جا بمانم. شالباف بعد از تمام شدن صحبت‌های پدر شهید، دست‌وپای او را بوسید ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی شالباف» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۹۹۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۳

«فارسجین در آن روز‌های پیروزی انقلاب ما هم از کرد‌های مهاباد یاد گرفتیم و ایست و بازرسی را در سر روستای خودمان در مسیر جاده برقرار کردیم. ماشین‌ها را می‌گشتیم که یک اسلحه ژ ۳ از یک ماشین پژو سفید ۵۰۴ گرفتیم و از این طریق اسلحه‌دار هم شدیم ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۹۹۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۴

«پسر بچه‌ای را دیدم که از ناحیه بین دو تا گلوله خورده بود و خون داخل شلوار و حتی کفشش را پر کرده بود. سرش به جایی خورده بود و قسمتی از پوست سرش از قسمت عقب کنده شده برگشته بود. معلوم بود بیش از پانزده سال ندارد و چنان ترسیده و شوک زده بود که با وحشت عجیبی به اطرافش می‌نگریست. دکتر قرارگاه که جوانی زیبارو بود چنان به طرف این سرباز زخمی آمد که گویی دارد برادرش را برای درمان می‌برد ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۹۹۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۰