استقراض شهید حسینی برای پرداخت پنهانی هزینه فقرا
احسان عباسی، یکی از همرزمان شهید سید عبدالحمید حسینی در درباره همرزمش اظهار کرد: حسینی از نیروهای مخلص، شجاع و صدیق سپاه اسلام بود که نتیجه عشق و ارادت به سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) باعث شد که وی بعد از گذشت چندین سال مجاهدت، رشادت و شرکت در ماموریتهای مختلف بالاخره بتواند به خواسته قلبی خود که همان رسیدن به فوز عظیم شهادت بود نائل شود.
وی در ادامه سخنانش افزود: این شهید خصوصیات بارز شخصیتی و کاری بسیاری داشت که همین ویژگیها از او فردی منحصر بفرد ساخته بود. نماز اول وقت یکی از موضوعات بود که وی بر انجام به موقع آن تقید بسیاری داشت و مقید بود در هر مکان و زمانی که هست نماز را در اول وقت اقامه کند. البته این نماز اول وقت اغلب اوقات به جماعت بر پا میشد و سید تلاش داشت که نمازش را در اول وقت و به جماعت بخواند.
عباسی در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: بارها دیده بودم که سید در زیر باران تند زمستان و پاییز یا هوای گرم تابستان، با شتاب خود را به حسینیه واقع در مقر سپاه پاسداران میرساند تا نمازش را در اول وقت اقامه کند. در روزی که برای انجام ماموریت به منطقه رفته بودیم هم علیرغم اینکه نیروهای پژاک در منطقه بودند، هنگام نماز ظهر گفت که بهتر است اول نمازمان را بخوانیم. این بود که من به نگهبانی مشغول شدم و حسینی مشغول انجام فریضه نماز ظهر و عصر شد. بعد از اینکه وی نمازش را خواند، نگهبانی را برعهده گرفت و من نمازم را خواندم.
وی درباره دیگر ویژگیهای این شهید گفت: حمید علاوه بر اینکه همیشه دائم الوضو بود، دائمالذکر هم بود و فردی بسیار مردمدار به شمار میرفت. ما در منطقهای سکونت داشتیم که شماری از ساکنان آن محل را اهل تسنن تشکیل میدادند؛ اهل تسننی که به حسینی ارادت و علاقه بسیار داشتند و او را به عنوان چهرهای آشنا و شاخص میشناختند. سید هزینه درس یکی از دانشآموزان را میداد و وام میگرفت و به فقرا میداد و خودش قسط آنها را پرداخت میکرد. یک بار هم بلیت رفت و برگشت گرفته بود که زوج فقیری را برای ماه عسل به مشهد بفرستد.
عباسی افزود: روزی که برای ماموریت میرفتیم، از روستا که جدا میشدیم، تعدادی از کودکان اطراف ما را گرفتند و از تجهیزات نظامی ما خیلی خوششان آمده بود. سید با هر کدام از آنها دست داد و احوالپرسی کرد و از تنقلاتی که در جیبش داشت به هر کدام از آنها داد. متخلق بودن به اخلاق نیکو از ویژگیهایی بود که باعث میشد افراد او را دوست داشته باشند و با سید ارتباط خوبی برقرار کنند.
وی در ادامه این مطلب گفت: اخلاق پسندیده حمید زبانزد نیروهای تیپ انصار الرسول(ص) بود. همه او را با اخلاق خوب و نیکویی که داشت میشناختند. سید عاشق اهل بیت(ع) بود و همین موضوع به یقین یکی از عواملی بود که باعث شد او به شهادت برسد.
عباسی اظهار کرد: وی بیش از هفت بار توفیق آن را پیدا کرد که به زیارت کربلای معلی برود. سخاوت فراوان سید در کنار عشق به اهل بیت(ع) و پیروی از سیره این خاندان دیگر ویژگی بود که باعث میشد دیگران او را دوست داشته باشند. حال که سید به شهادت رسیده است بسیاری از افرادی که در زمان حیاتش مورد حمایت او بودند نزد ما میآیند و میگویند که او از هزینههای خود میگذشت و به دیگران انفاق میکرد.
این همرزم شهید ادامه داد: حمید پس از سالها تلاش در عرصه ورزشهای رزمی توانسته بود به سمت مربیگری دست پیدا کند. خطرپذیری و نترس بودن از جمله خصوصیاتی بود که او در وجودش داشت. همین ویژگیها باعث میشد که او در اکثر ماموریتهای یگان شرکت کند و پیشقدم باشد. چند وقت قبل از شهادت سید ماموریتی پیش آمد که باید در خط مقدم و در منطقهای انجام میشد که نیروهای سپاه با عناصر پژاک درگیر میشدند. سید هم در این ماموریت شرکت کرد و توانستند در آن منطقه گروه کامل این عناصر ملحد را از میان ببرند.
وی افزود: دلسوز بودن برای نظام و حساس بودن نسبت به بیتالمال ویژگیهایی است که نمیتوان آنها را در وجود هر کسی پیدا کرد. سید حمید این گونه بود که برای کشور دلسوز بود و بهشدت نسبت به رعایت بیتالمال حساسیت به خرج میداد. هیچ وقت ندیدم که از بیتالمال استفاده شخصی کند. با این حال در وصیتنامهای که نوشته و از او به جا مانده است آورده که اگر شهید شدم حتماً چند بسته خودکار و ... در محل کارم بگذارید. این در حالی بود که او هیچگاه به خود اجازه نمیداد از بیتالمال استفاده شخصی کند.
عباسی همچنین گفت: شوخطبعی و گشادهرویی خصوصیاتی بود که همیشه با حمید همراه بود. او با آغوش گرم از کسانی که به او مراجعه میکردند استقبال میکرد و همین موضوع باعث شده بود که افراد با آسودگی خاطر بیشتری نزدش بروند و مراجعات فراوانی در این باره داشت و با همه با مهربانی برخورد میکرد.
وی اظهار کرد: کلاسهایی در یگان سپاه برگزار میشد که موضوع آنها جنگافزارشناسی و سلاحشناسی بود. حسینی خیلی اصرار داشت که مطالعه بسیاری در این باره داشته باشد و بعد از کسب اطلاعات در این باره به برگزاری و حضور در کلاسها اقدام کند تا بتواند حق مطلب را برای کسانی که در کلاسها حاضر میشوند ادا کند. او تاکید داشت که باید نکات ریز را بداند تا با بیان و منتقل کردن آنها به افراد، آنان بتوانند در موقع خطر از آن نکات استفاده بهینه کنند و جان خود را سالم نگاه دارند.
عباسی عنوان کرد: سید به رژه علاقه بسیاری داشت و جزء افراد نمونه در این حوزه نیز به شمار میرفت. ما اوقات کاری بسیاری را در کنار هم سپری کردیم و محل کار ما در یک جا قرار داشت و اکثر مواقعی که اوقات فراغتی دست میداد با هم قدمزنان راه میرفتیم و درباره مسائل مختلف بحث میکردیم. در همین اثنا سید از فرصت استفاده کرده و توصیهها و نصایح بسیاری به من میکرد.
وی تصریح کرد: سید به واقع عاشق شهادت بود و به او الهام شده بود که به شهادت میرسد. در این باره چندین رفتار و عملکرد از خود نشان داد که ثابت میکرد که او میداند شهید میشود؛ برای مثال یک روز به بخشی رفته بود و مسئول یکی از قسمتها در یکی از اتاقها عکس شهدا را به دیوار نصب کرده بود. یک قسمت در این میان خالی بود و سید به مسئول آن قسمت رو کرده و گفته بود که اگر من شهید شدم در این قسمت عکس من را بگذار.منبع: ایکنا