«در سایه جنگ» روایتگر خاطرات پشت جبهه
به گزارش نوید شاهد، «اواخر آبان ماه بود که از طرف پدر نامهای رسید. زمانی که پستچی نامه را آورد، مادربزرگ در خانه نبود و نامه را همسایه گرفته بود. همسایهمان هم کلی خوشحال شده و به مادربزرگ گفته بود: «خانمبزرگ، چشمتان روشن! از پسرتان نامه آمده.» آن روز، من و محمد و مادربزرگ برای خواندن نامه کلی عجله داشتیم. برادرم به مادربزرگ گفت: «نامه را من بخوانم.» اما مادربزرگ گفت: «اجازه بده اول من یک بار نامه را بخوانم، بعد برای شما تعریف میکنم.» هردو منتظر ماندیم. پدر در ابتدا از سلامتیاش گفته و سپس از حال ما جویا شده بود. در پایان نوشته شده بود: «نگران من نباشید. چون دسترسی به تلفن مشکل است. خواستم از این طریق احوالپرسی کرده باشم.» بخشی از داستان «نامهای از پدر» که مربوط به فصل «دوران کودکی» کتاب «در سایه جنگ» است را خواندید.
این کتاب خاطرات یک خانواده نظامی را بیان میکند که در شهرک نظامی سکونت دارند. این خانواده دارای 2 فرزند، یک پسر هشت ساله و دختری چهار ساله است. مادر خانواده فوت میکند و مادربزرگ خانواده که دارای اعتقادات مذهبی عمیقی است، با وجود کهولت سن، مراقبت از نوههایش را بر عهده میگیرد؛ که در تربیت آنها بسیار موفق است.
ساختار روایی این کتاب که از زبان دختری به نام «فاطمه» در پشت جبهه نوشته میشود و روزگار جنگ را به نظاره نشسته، در کنار شرح تاریخ و تحلیل دوران دفاع مقدس مجموعه کاملی را به ارمغان آورده که خواننده را از جهات مختلف با این برههی پرفراز و نشیب آشنا میکند.
حضور پررنگ پدر خانواده در جبهه و در پی آن نبودن او در خانواده از سویی و خطرات جبهه و جنگ از سوی دیگر، سبب میشود فرزندان این خانواده در سالهای متمادی جنگ پیوسته در اضطراب و نگرانی به سر ببرند. علاوه بر اینها، زندگی در یک شهرک نظامی و فضای ویژه آن، گفتهها و شنیدهها و مشاهدههایی را در پی دارد که نگرانیهای این خانواده را دو چندان میکند. همچنین گاهی کنجکاوی بچهها سبب میشود گفتوگوهایی در مورد شهدا، مجروحان، اسرا و مفقودالاثرها و آوارههای جنگی شکل بگیرد. حضور افرادی از سه نسل خانواده مادربزرگ در جبهه، شهید شدن دو نفر از آنان و مجروح شدن دو نفر دیگر تا پایان سال دوم جنگ، نمود حقیقتی است آشکار از آنچه ملت بزرگوار و شریف ایران در دفاع از آئین و کشور خود دریغ نداشتند.
مطالعه این کتاب به کسانی که علاقه دارند درباره جنگ تحمیلی بیشتر بدانند توصیه میشود.
کتاب «در سایه جنگ» در 2 فصل که هر کدام داستانهای مختلفی از خاطرات یک خانواده نظامی را که در یک شهرک نظامی سکونت دارند را با زبانی ساده و روان تعریف میکند.
در فصل نخست این کتاب که «دوران کودکی» نام دارد بخشهایی نظیر «خروج شاه از کشور»، «آغاز به کارِ پدر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی»، «نخستین ماموریت پدر»، «آغاز جنگ»، «خیرات شب جمعه»، «نامهای از پدر»، «مجروح شدن عمو» و «آثار جنگ در زندگی پدر» را میخوانید.
همچنین در دومین فصل این کتاب که «جنگ چیست و چگونه اتفاق افتاد؟» نام دارد بخشهایی نظیر «آغاز جنگ و پیشرویهای دشمن»، «آسیب دیدگان جنگ»، «خانواده شهدا»، «وضعیت ارتش هنگام پیروزی انقلاب اسلامی»، «آوارههای جنگ» و «خانوادههای مفقودان» خواندنی شده است.
در بخش دیگری از این کتاب که «آثار جنگ در زندگی مردم» نام دارد میخوانید: شهرک نظامی که ما در آن سکونت داشتیم، بسیار بزرگ بود. بیشتر نظامیهای ساکن در آنجا از کارکنان نیروی زمینی ارتش بودند و شرایط خدمتی آنها ایجاب میکرد بیشتر در جبهه باشند. به خاطر همین، بیشتر اوقات و بهویژه هنگام عملیاتها مراسم بدرقه شهدا در داخل کوی برگزار میشد. از سویی، صحبت از جنگ و مجروح یا شهید شدن یکی از ساکنان همیشه بر سر زبانها بود. از سوی دیگر ساکنان تلاش میکردند به خانواده شهدا و مجروحان احترام بگذارند و در حد توان کاری برای آنها انجام دهند. با این حال، آینده برای خانوادههای آنان مبهم بود و همین مسئله آثار روحی و روانی در پی داشت.
سرتیپ ستاد «فرضالله شاهینراد» فارغالتحصیل سال 1348 دانشکده افسری، در طول 42 سال خدمت صادقانه خود در مشاغل فرماندهی دسته، گروهان، گردان، تیپ، لشکر، فرماندهی مرکز آموزشی 01 کادر، فرماندهی دافوس، معاون اطلاعات و عملیات نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به خدمت ادامه داد و آخرین شغل او رئیس اداره عملیات ستاد کل نیروهای مسلح است. او در طول هشت سال دفاع مقدس، سه بار مجروح شد و اکنون دارای 2 نشان فتح 2 و 3 از سوی مقام معظم رهبری است.
کتاب «در سایه جنگ» به قلم سرتیپ ستاد «فرضالله شاهینراد» نوشته شده و انتشارات «سوره سبز» آن را با شمارگان 2 هزار نسخه، در قطع رقعی در سال 1400 به بهای 38 هزار تومان، در 209 صفحه منتشر کرده است.