برادران و پسرانم شهدای اسلام هستند/ پشیمان نیستم
نوید شاهد: دو فرزند شهیدتان را بیشتر معرفی کنید.
خانم رجبلو: پسرم حسین احمدی، شانزدهم اردیبهشت 1344 به دنیا آمد. پس از اینکه درسش را تمام کرد، سرباز ارتش بود که به جبهه رفت و آرپیجیزن شد. سی و یکم خرداد 1364 در جزیره مجنون عراق به خاطر ترکش به کتف و رانش، شهید شد.
پسرم سعید احمدی هم در
روز هفتم خرداد 1349، در شهر قزوین به دنیا آمد. هنوز دانشآموز بود که از سوی
یگان بسیج استان در جبهه حضور یافت. او نیز روز چهارم دی ماه سال 1365 در عملیات کربلای 4 جزیره امالرصاص
عراق به شهادت رسید. پیکر پاک سعید، مدتها در منطقه جا ماند و سال 1376 بود که پس از تفحص به خاک سپرده شد. هر دو فرزندم در شهر قزوین
متولد شدند و اکنون هر دو در گلزار شهدای زادگاهشان به خاک سپرده شدهاند. حسین فرزند اول و سعید فرزند سوم من هستند.
نوید شاهد: شما دو برادر شهید هم دارید. آنها را معرفی کنید.
خانم رجبلو: علي متولد پانزدهم بهمن1337 و مهدي متولد سوم فروردين 1346 دو برادرانم هستند که از سوي بسيج به جبهه اعزام شدند. علی در عملیات کربلای 4، به علت جراحات وارده در جزیره امالرصاص در تاریخ چهارم دیماه 1365 شهید شد و مهدی، به علت ترکش در عملیات والفجر 8 در شلمچه در تاریخ بیستویکم بهمن ماه 1364 شهید شد.
نوید شاهد: خاطرهای از فرزندانتان به یاد دارید؟
خانم رجبلو: یک خاطرهای که همیشه در ذهنم باقی است را برایتان میگویم. آخرين باري که حسين از جبهه به مرخصي آمد، اول رفت يکسري عکس سياه و سفيد پرسنلي گرفت و يکي بزرگ و 6 تا کوچک؛ به حسين گفتم پسرم، چرا عکس رنگي نگرفتي! حسين گفت: اين عکس بدرد بعد از شهادتم ميخورد. من از این حرف خيلي ناراحت شدم؛ بعدش حسين خيلي سعي کرد تا دلم را بدست آورد. ولي دائم ميگفت من اين بار که بروم نميدانم خودم ميآيم يا جعبه حامل من. بعد از شهادت متوجه شديم در اين مرخصي آخر که يک هفته به پايان خدمتش مانده بود به همه فاميل، دوست و آشناها سرکشي کرده بود. روز شهادت هم پدرشان داخل اتاق خوابيده بود و من اتاقها را جارو ميزدم که ناگهان صدای در خانه آمد، رفتم ديدم يکي آمده ميگويد حسين زخمي شده در بيمارستان است، آمدم پدرش را بيدار کردم ولي پدرش ميگفت من همين الان خواب ديدم حسين شهيد شده است.
نوید شاهد: چطور شد که تصمیم گرفتید حسینیهای به نام دو فرزند شهید خود راهاندازی کنید؟
خانم رجبلو: دوست داشتم خانهام همواره به یاد و نام خداوند، اهلبیت و شهدا بهویژه شهیدان حسین و سعید احمدی فرزندان شهیدم و علی و مهدی رجبلو برادران شهیدم باشد ازاینرو آن را به حسینیه شهیدان تغییر دادم.
ما قبل از انقلاب هم حسینیهای داشتیم. بعد از شهادت فرزندانم این حسینیه که اکنون همان منزل مسکونی ما است، به نام شهدا نام گرفت. هدفم از گسترش فعالیتهای حسینیه، توجه به اشاعه فرهنگ اسلامی، زنده نگه داشتن پرچم اسلام و یاد و خاطره شهدا است. من با فرستادن فرزندانم به جبههها، خواستم قدمی برای اسلام برداشته باشم. شهدا حق حيات و زندگي داشتند ولي براي دفاع از کشور و اسلام به جبهه رفتند و اگر اينان همت نمیکردند، کشورمان در خطر بزرگی بسر میبرد. من به خودم اجازه ندادم جلوي فرزندانم را براي رفتن به جبههها بگيرم و حالا هم پشيمان نيستم چرا که با فرستادن فرزندانم به جبهههاي جنگ کار کوچکی کردهام. اکنون هم با تمام شدن جنگ، با فعالیتهای مذهبی و فرهنگی در حسینیه شهدا، سعی میکنم این راه را همچنان ادامه بدهم.
نوید شاهد: چه فعالیتهای فرهنگی در حسینیه انجام میدهید؟
خانم رجبلو: فعالیتهای مختلف فرهنگی زیادی در این حسینیه انجام
میشود. در ماه مبارک رمضان، هرسال جلسات جزءخوانی قرآن داریم. در کنار برگزاری
جلسات قرآنی صندوقی تعبیهشده است تا بانوان در حد توان خود برای تهیه جهیزیه، کمک
به مستمندان، رفع مشکلات اهالی و امثال آن کمکهای نقدی خود را اعطا کنند تا ما
این مبالغ را به دست نیازمندان برسانیم.
این کار خداپسندانه چند
سالی است که توسط خودم و مربی قرآن جلسه مورد توجه قرار گرفته اما اکنون درمورد
تامین جهیزیه، نیازمندان را به ستاد تامین جهیزیه معرفی میکنیم.
در ایام محرم و صفر نیز 25 روز مراسم روضهخوانی داریم و از بانوانی که شرکت کننده مداوم در جلسات روضه خوانی حسینیه هستند و یا خود خانواده شهید میباشند، برای متبرک شدن خانهشان به نام ائمه اطهار (ع)، 5 روز هم روضه حسینیه را در خانه خود تقبل میکنند.
نوید شاهد: استقبال مردم از برنامهها و کلاسهای قرآن چگونه است؟
خانم رجبلو: استقبالی که از برنامهها و مراسمهای حسینیه میشود زیاد است. مساحت 50 متری حسینیه کاملا در ایام عزاداری توسط بانوان مومن محله پُر میشود. این برنامهها برای پُر کردن اوقات خالی بانوان، با برنامههای مناسب فرهنگی بسیار خوب است.
نوید شاهد: هزینههای حسینیه را چگونه تامین میکنید؟
خانم رجبلو: اکثرا حسینیهها هزینههایشان را از جیب خود پرداخت میکنند. حسینیه شهیدان «حسین و سعید احمدی» نیز به خاطر برگزاری مراسمهای متعدد و دعوت از مداحان و سخنرانان، هزینههای زیادی دارد و همه این هزینهها از جیب خودمان پرداخت میشود.از آنجا که هدف من اشاعه فرهنگ اسلامی است، در حد توان خرج میکنم. به هرحال هر چیزی هزینهای دارد. همانطور که ما برای انقلابمان، خون شهدا را هزینه کردیم برای ادامه راه آنها هم هزینههای مادی و غیرمادی را پرداخت میکنیم و به دنبال گرفتن پول از هیچ ارگان خاصی نیستیم. گاهی هم مردم بانی خیر میشوند و هزینه جلسات را میپردازند.
و حرف آخر؛
خانم رجبلو: محافل خانگی زیادی در ایام عزاداری محرم و صفر برگزار میشود که محتوای آنها بسیار مهم است. به همین خاطر افرادی که شرکت میکنند در جلسات باید بصیرت و آگاهی بگیرند. به نظرم درست نیست که در برخی جلسات میبینیم مراسم بسیار طولانی و خستهکننده است و در برخی نیز فقط به درآوردن گریه مخاطبان در ایام عزا و یا کف و دست زدن در جشنها بسنده میشود. تلاش من بر این بوده که محفل خانگی قرآن که در منزل دایر میشود از آفات به دور باشد و به یک جلسه کامل در عرصههای مختلف تبدیل شود.
انتهای پیام/ گزارش از فرزانه همتی