سرداری از نجف
از حدود سال 1389 طرح «خاورمیانه ی بزرگ» برای امنیت بخشی به اسرائیل در منطقه آغاز گردید. در این راستا کشور بزرگ سودان به دو کشور تقسیم شد! عراق ناآرام و بعد از آن و با شروع بیداری اسلامی حرکتی خزنده در کشور سوریه آغاز گردید.
تفاوت قیام ها در کشورهای اسلامی با کشور سوریه در نوع مبارزه کاملا مشخص بود. در همه ی کشورها مثل مصر و یمن و بحرین و تونس، مردم با دست خالی به سراغ سران وابسته ی خود رفتند.
اما در سوریه گروه های تروریست با تجهیزات نظامی کاملاً پیشرفته از همه ی مرزها وارد کشور سوریه شدندن و به نیابت از اسرائیل با دولت سوریه مشغول جنگ شدند!
پیش بینی می شد که ظرف مدت کوتاهی کشور سوریه در دست این گروه های سلفی و تکفیری قرار گیرد. اما نتیجه چیز دیگری بود! این بار بر خلاف دیگر انقلاب های منطقه، مردم به یاری دولت خود آمدند!
تجربه ای شبیه «بسیج» در سوریه ایجاد شد و مردم برای حفاظت از کشور خود دست به کار شدند.
آمارها حاکی از آن است که گروه های تروریست از همه ی دنیا به سوریه آمدند و در این جنگ نیابتی و فقط به خاطر حمایت دولت بشار اسد از گروه های مقاومت با او مشغول مبارزه شدند!
در این میان، حمله ی شرم آور تروریست ها به مزار جناب حجر ابن عدی صحابی رسول خدا (ع) و خارج کردن بدن ایشان از قبر همه را حیرت زده کرد!
تروریست ها اعلام کردند که چنین کاری را با دیگر قبور مطهر واقع در سوریه خواهند کرد! دیگر جای درنگ نبود. لذا شیعیان برای حمایت از حرم اهل بیت (ع) راهی سوریه شدند.
وقتی که اسرائیل با بمباران پادگان های سوریه، به نفع تروریست ها وارد جنگ شد، حزب الله لبنان هم به منطقه ی سیده ی زینب (ع) امد و برای دور کردن دشمن مشغول مبارزه شد.
شیعیان از دیگر کشورهای اسلامی برای حفاظت از حرمین راهی سوریه شدند. گروه نظامی «ابوالفضل العباس (ع) و سپس گروه ذوالفقار تشکیل شد.
وظیفه ی این نیروها حفاظت از حرمین و دور کردن تروریست ها از مناطق اطراف حرم بود.
اما یکی از فرماندهان یگان ذوالفقار، انسانی مومن و خوش قد و قامت با نام مستعار «ابوهاجر» بود.
او سال ها مشغول مبارزه با صدامیان بود. بعد از آن افتخار می کرد که از فدائیان امیرالمومنین و از محافظان و خادمان حرم ایشان در نجف گردیده.
وقتی اخبار حمله ی تروریست ها را در سوریه شنید، خونش به جوش آمد.
دیگر تحمل جایز نبود. یا چند نفر دیگر از دوستانش راهی سوریه شد و در گروه ذوالفقار مشغول فعالیت گردید.
اقدامات شجاعانه و قدرت مدیریت او باعث شد که تا رده های بالای مسئولیتی در این یگان پیش برود.
فرمانده یگان ذوالفقار درباره ی ابوهاجر گفت: من و چند تن از مدافعان، اوایل سال 1392 در کنار گروه ابوالفضل العباس، گروه ذوالفقار را تشکیل دادیم.
پس از اینکه گروه های تروریست از حوالی بارگاه ملکوتی حضرت زینب (ع) دور شدند. حفاظت از مناطق شیعه نشین را دستور کار خود قرار دادیم.
روز دوشنبه 25 شهریور ماه 1392 از ساعت چهار بامداد، عملیاتی را که در مناطق شیعه نشین آغاز کردیم. درگیری شدید شد و ضربات مهلکی را بر پیکره ی تروریست ها وارد کردیم.
حوالی ظهر یکی از تک تیراندازهای تکفیری به صورت غافگیرانه، «فاضل صبحی» مشهور به ابوهاجر را با گلوله ی قناسه هدف قرار داد و این مجاهد فداکار به آرزوی دیرینه ی خود یعنی شهادت رسید.
بعد از آن پیکر این دلاور شیعه در حرم حضرت زینب (ع) تشییع و سپس به ایران و بعد به شهر نجف منتقل شد. در آنجا نیز این شیعه با غیرت بر روی دستان خیل عظیم شیعیان و ارادتمندان اهل بیت (ع) تشییع و در جوار حرم امیرالمومنین آرام گرفت.
فاضل صبحی یکی از هزاران شهید شیعه ی عراقی است که در سرزمین شام و در راه حفاظت از حرمین جان خود را تقدیم نمود.
منبع: مدافعان حرم/1395/ زندگینامه و خاطرات
چهل شهید مدافع حرم حضرت زینب علیه السلام به همراه زندگینامه، کرامات و عنایات
حضرت زینب علیه السلام / گروه فرهنگی شهید
ابراهیم هادی