خاطراتی از شهیدسید مجتبی هاشمی
چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۴۷
محرم در راه بود و خون حسینی در رگ های شیعیان به جوشش درآمده بود. دل های نازکمان برای عزاداری و چشم هایمان برای گریستن بر مصیبت سرور و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) و خاندان گرامی اش آماده بود.
شور حسینی در مقابل لشکر یزید

محرم در راه بود و خون حسینی در رگ های شیعیان به جوشش درآمده بود. دل های نازکمان برای عزاداری و چشم هایمان برای گریستن بر مصیبت سرور و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) و خاندان گرامی اش آماده بود. همان طور که محله هایمان در ماه محرم فضای عزا به خود می گرفت، در محلات شهر جنگ زده ی آبادان هم کم کم همین حال و هوا پیدا می شد، اما داغ و حسرت عزاداری در مسجد جامع خرمشهر بر دل همگان سنگینی می کرد.

تاریخ تکرار شده بود. در کربلای جنوب ایران، یزیدیان یک بار دیگر حسینیان را در محاصره ی کامل خود درآورده بودند. صحنه ی عاشورای حسینی بار دیگر شکل گرفته بود. قاسم ها، حبیب بن مظاهرها، حرها ، مسیحی های رستگار شده و عباس ها و علی اکبرها و ... همه آماده بودند.

رباب ها، زینب ها و رقیه ها هم در میدان بودند تا در رکاب حسین زمان عاشورایی بجنگند. آمده بودند تا با نثار خون پاکشان، یک بار دیگر درخت تناور اسلام را آبیاری کنند. خود را مهیای نبرد با سپاه کفر کرده تا انتقام خون شهدای کربلای را از یزدیان زمان بگیرند و مصداق بارز عبارت کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا گردند.

اواخر آبان ما ه 59 ایام محرم پیش آمد. ما سعی می کردیم در آن شرایط مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را در مقر هتل کاروانسرا برگزار کنیم و یا به هتل آبادان یا پرشین هتل- مثر سپاه خرمشهر و آبادان- می رفتیم و همه با هم مراسم را به جا می آوردیم.

شب عاشورا، جریان مخرب ستون پنجم خوی پلید و عمر و عاص گونه ی خود را نشان داد. آن شب برای شرکت در مراسم عزاداری به مسجدی در نزدیکی هتل کاروانسرا رفته بودیم. در حین مراسم درست در اوج ماتم و اشک و اندوه بر مصیبت امام حسین (ع) مسجد مورد هدف آرپی جی و خمپاره شصت قرار گرفت و تعدادی از عزاداران حسینی مجروح شدند.

آقای هاشمی گرچه با آن اوضاع و احوال جنگ، دلش نمی خواست ما را از پرداختن به مسائل عقیدتی و دینی محروم کند، اما وقتی یزید مزدوران داخلی یا نوادگان ابوسفیان، معاویه و یزدی هم پیاله گشته و کمر به قتل یاران خمینی این حسین زمان بسته اند، برای حفظ نیرو و کم کردن تلفات، مجالس ما را محدود کرد. دیگر اجازه نداد همه ی نیروها از هر سازمان و یگانی در یک جا جمع شوند. این درست ترین تصمیمی بود که ایشان در آن شرایط حساس گرفت.

بعد از آن، سید به طور جدی برای ریشه کن کردن ستون پنجمی ها وارد عمل شد و دست اذناب یزید را از جان و مال و ناموس مردم کوتاه کرد.

منبع: پنجه در پنجه رئیس جمهور/خاطراتی از زندگی شهید سیدمجتبی هاشمی/ جعفر کاظمی/1395


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده