نويد شاهد:حال خوبي نداشتم. رفته بودم قدم بزنم. وقتي برگشتم، همسرم گفت: همين الان رضا تماس گرفت كاش زودتر برگشته بودي. گفتم: حالش خوب بود؟ گفت: زهرا خودت را آماده كن، از حرف هاي رضا معلوم است كه ديگر ماندني نيست.
"وقتي به دنيا آمد به همه آرزوهايم رسيدم..." اين سخن خواهري است كه هميشه آرزوي داشتن برادري مهربان را در سر مي پرورانده و از خدا مي خواسته او را به خواسته اش برساند.
اول بهمن ماه سال 38، هنگامي كه دانه هاي بلورين برف بر چهره زمين بوسه مي زد، خنده اي از سر شوق بر لبان خواهر نقش بست...

سيد زهرا دستواره، از برادرش رضا، در سالروز شهادتش در گفتگو با خبرنگار نويد شاهد مي گويد: شيطنت هاي رضا كم نبود پر انرژي بود و دورانديش. اما شيطنت هايش هم كم نبود. هر جا قدم مي گذاشت، شلوغ بازي هايش شروع مي شد. از همان كودكي آرماني مي انديشيد. شش ساله بود كه يكبار رفت روي كرسي نشست و شروع كرد با همان لحن بچه گانه اش به سخنراني:«اگر شما وضو گرفتيد و چرت زديد، وضويتان "طابل" است.»

 نمي توانست كلمات را درست ادا كند و بگويد باطل. معلوم بود اين صحبت ها را از سخنراني در هيئت هايي كه همراه با پدرم رفته بود، ياد گرفته بود. اگر كسي مي گفت بالاي چشمم ابروست... شوخ طبعي اولين خصوصيتي بود كه مي شد در او سراغ گرفت. پرجنب و جوش و اجتماعي بود. حتي زماني كه ناراحت يا عصباني بود، گوشه گير و منزوي نمي شد. مهربان و خانواده دوست بود و نسبت به ناراحتي اطرافيان عكس العمل نشان مي داد. يادم مي آيد يكي از نزديكان طوري من را رنجاند كه اشك از چشمانم جاري شد. رضا كه اين صحنه را ديد، تاب نياورد و با آن شخص برخورد تندي كرد.

 از در بيرونم كني از ديوار مي آيم علاقه خاصي به يكديگر داشتيم. مدتي بود كه با همسرم اختلاف فكري پيدا كرده بودند و ميان آنها كمي كدورت پيش آمده بود. اما با اين حال باز هم به خانه مان مي آمد و به ما سر مي زد. يادم مي آيد يكبار به خانه مان آمد و نشست كنار چراغ والور و مشغول گرم كردن دست هايش شد.

همسرم از راه رسيد. رضا با لبخند همانطور كه دست هايش را به هم مي كشيد و آنها را گرم مي كرد، گفت:"اگر از در بيرونم كني از ديوار مي آيم تو." آخه من ديدن دارم! نزديك به پيروزي انقلاب بود. مردم به خيابان ها ريخته بودند و عليه شاه شعار مي دادند. وضعيت بحراني را پشت سر مي گذاشتيم. رضا هم مثل هميشه جايش در تظاهرات ها بود. ناگهان بي تاب شدم. به همسرم گفتم: رضا كجاست؟ دلشوره دارم.

همسرم گفت: معلوم نيست اما در همين شلوغي هاي خيابان مشغول كاريست. گفتم: من رضا را مي خواهم. آنقدر بي قراري و اصرار كردم كه همسرم به دنبال رضا رفت. وقتي پيدايش كرده بود، به خانه نمي آمد و مي خواست كارش را ادامه دهد. اما بالاخره راضي شده بود كه چند لحظه به ديدن من بيايد. وقتي آمد لباس هايش خوني و خاكي بود. از ديدن اين صحنه آشفته شدم. گفت:" حالا آروم شدي؟ چي مي خواستي ببيني؟ آخه من ديدن دارم؟" بعد از اينكه نمازش را خواند و من را آرام كرد، دوباره برگشت. اين عروسك از آب و آتش گذشته رضا هميشه در تظاهرات ها شركت مي كرد.

 21 بهمن سال 57 بود. خداوند تازه دختري به ما داده بود. آن روز رضا عروسكي براي دخترم خريده بود و وقتي به طرف خانه ما مي آمد، به توده اي از مردم كه در حال راهپيمايي بودند، بر مي خورد. او هم شروع مي كند به همراهي. نيروهاي مزدور شاه به طرف مردم حمله مي كنند. رضا نگران عروسكي مي شود كه مي خواست به دخترم هديه كند. مجبور مي شود در كوچه اي پنهان شود تا بتواند در يك فرصت مناسب خودش را به خانه ما برساند. وقتي عروسك را به من داد، گفت:"اين عروسك خيلي با ارزش است از آب و آتش گذشته..."

 با اشك هاي پدر غلام حسين (ع) شدم جبهه كه رفت، نامه نوشت:" به پدر بگوييد آن اشك هايي كه وقتي من روي پايش خواب بودم و در پاي منبر امام حسين (ع) روي صورت من از چشمانش مي چكيد، تاثير خودش را گذاشت و اكنون من غلام در خانه مولا شده ام."

 اين سخن رضا برمي گشت به زمان كودكي اش كه حتي اگر خواب بود، پدر او را به هيئت مي برد. ماردم مي گفت: اين بچه را كجا مي بري ؟ اين كه خواب است و چيزي متوجه نمي شود. پدر مي گفت: اگر چشم سرش خواب است، چشم دلش بيدار است؛ اگر گوش سرش نمي شنود، گوش دلش مي شنود.

 آنقدر به هيئت مي برمش تا غلام امام حسين (ع) شود. آخرين تماس... آخرين باري كه تماس گرفت، دوشنبه بود و من خانه نبودم. يك هفته از شهادت برادرم حسين مي گذشت.
حال خوبي نداشتم. رفته بودم قدم بزنم. وقتي برگشتم، همسرم گفت: همين الان رضا تماس گرفت كاش زودتر برگشته بودي. گفتم: حالش خوب بود؟ گفت: زهرا خودت را آماده كن، از حرف هاي رضا معلوم است كه ديگر ماندني نيست.
جمعه صبح (13 تيرماه سال 65) بود كه خبر شهادتش را آوردند. رضا در عمليات كربلاي يك منطقه مهران به ديدار مولايش شتافت...

 انتهاي پيام
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده