همسر شهید مدافع حرم احمد جلالی نسب:
سه‌شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۱۳
معصومه شم‌آبادی همسر شهید مدافع حرم احمد جلالی نسب با تاکید بر اینکه حاج احمد همیشه معتقد بود لباس سبز پاسداری مقدس است و همیشه باید آن را با وضو بر تن کرد: گفت: شهدای ما راهشان را آگاهانه انتخاب کردند و ما نیز آگاهانه پیرو ولی فقیه و خط و راه شهدایمان هستیم.

لباس سبز پاسداری برای حاج احمد مقدس بود/ شهدای ما راهشان را با آگاهی انتخاب کردند

به گزارش نوید شاهد؛ در 26 خردادماه سال 52 روستای شیم‌آباد سبزوار فردی متولد می شود که بعد از 45 شهید دوران دفاع مقدس این روستا؛ اولین شهید مدافع حرم شیم‌آباد نام می‌گیرد.

شهید مدافع حرم احمد جلالی نسب؛ فرمانده عملیات یگان امنیتی امام علی(ع) سپاه استان قم؛ پس از سالها مجاهدت در راه خدا، عاقبت در 20 آذرماه سال 95 در درگیری با تروریستهای تکفیری در منطقه تدمر به شهادت می رسد.

معصومه شم‌آبادی همسر شهید مدافع حرم احمد جلالی نسب در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد؛ درباره زندگی مشترک ایشان با شهید جلالی نسب گفت: من و حاج احمد در سال 71 با یکدیگر ازدواج کردیم و صاحب 4 فرزند شدیم. زمانی که ایشان از من خواستگاری کردند همزمان دو خواستگار داشتم که شرایط خواستگار اولم به لحاظ مالی متفاوت بود ولی ایمان و خداشناسی حاج احمد باعث شد که ایشان را برای طی مسیر زندگی ام انتخاب کنم.

همسر شهید در ادامه افزود:  البته خانواده حاج احمد پس از انقلاب اسلامی به قم مهاجرت کرده بودند و یکی از شروط ازدواج من با ایشان این بود که در شهر خودم ساکن باشند و ایشان هم پذیرفت. حاج احمد خانواده ای مذهبی داشت و همین موضوع باعث شده بود تا ایشان برای خدمت در سپاه پاسداران علاقه اولیه اش شکل بگیرد و بعد از آنکه در سپاه پاسداران عضو شد در دانشگاه افسری امام حسین (ع) ممدارج علمی را در بخشهای امنیتی زرهی و پدافندی کسب کند.

وی در پاسخ به  این سوال که حاج احمد چگونه به سوریه رفت، افزود: ایشان بعد از آنکه جنگ در سوریه بیشتر می شد و شدت می گرفت؛ همیشه این آمادگی را برای ما ایجاد می کرد که حتی ممکن است روزی بدون خداحافظی اعزام شود.  بالاخره حاج احمد در سال 95 به عنوان مشاور ارشد نظامی به سوریه اعزام شد و بعد از حمله داعش به دیگر شهرهای سوریه؛ به شهر تدمر نیز حمله کردند. حاج احمد نیز جانشین مسئول خط عملیاتی شهر پالمیرا یا همان تدمر بود.

شم‌آبادی در ادامه تشریح کرد: در نهایت ایشان دو بار به سوریه اعزام شد که بار اول از ناحیه بازو مجروح شد و زمانی که برای درمان به ایران بازگشت برای بازگشت دوباره با مخالفت های زیادی از سمت همکاران و خانواده اش روبرو شد اما ایشان دوباره به منطقه برگشت. حتی مادر ایشان مخالف رفتنش بود اما زمانی که با حاج احمد مخالفتش را مطرح می کند؛ شهید جلالی نسب در جواب می گوید مادر شما شش فرزند داری و باید خمس بدهی که مادر با شنیدن این حرف دیگر مقاومتی نمی کند.

همسر شهید مدافع حرم ادامه داد: حاج احمد روز خواستگاری و در پاسخ به شرط من برای ماندن در شهر قم گفته بود که علاقه مند است در سپاه پاسدارن خدمت کند و ممکن این این علاقه شرط ازدواج مرا کمی تحت تاثیر قرار دهد. در حقیقت می خواهم بگویم ایشان برای لباس پاسداری حرمت و احترام ویژه ای قائل بود و معتقد بود این لباس را نباید بدون وضو پوشید و حتی از من می خواست بدون وضو لباس سبز سپاه را نشویم.

وی درباره روحیات و ویژگی های اخلاقی این شهید بزرگوار گفت: شاید بزرگترین ویژگی اخلاقی و روحی که از احمد سراغ دارم احترام و خدمت به پدر و مادر باشد او همچنین عاشق خانواده و نوه هایمان بود. یکی از نوه هایمان روز ولادت حضرت زینب (س) به دنیا آمده بود و ایشان همان روز برای همه فامیل پیامی فرستاد که «سلام تولد حضرت زینب(س) بر شما مبارک، من زینب هستم نوه حاج احمد».

همسر شهید همچنین با اشاره به خبر شهادت حاج احمد به او اظهار کرد: من و ایشان یک قبر هم خریده بودیم ولی قسمت ایشان شهادت شد، شهادتی که پیکرش دیگر برنگشت؛ روزی هم که خبر شهادت او را به ما دادند؛ فقط از خداوند و حضرت زینب (س) صبر خواستم و در همان حال دو رکعت صبر خواندم تا خداوند صبر تحمل این مصیبت را به من اعطا کند.

همسر شهید در پایان با اشاره به اینکه من همیشه حضور ایشان را در کنارم حس می کنم اظهار کرد: آخرین اعزام حاج احمد با جشن عقد یکی از فرزندانمان همزمان شده بود؛ دهم ربیع الاول بود که پسرمان خطبه عقدشان را در حرم حضرت معصومه (س) خواندند؛ ما تلفنی با حاج احمد در تماس بودیم، همرزمانشان تعریف کردند که ایشان بسیار از این موضوع خوشحال بود و دائما به من اصرار میکرد تا خریدهای عروسی را انجام دهیم شاید دیگر فرصتی نباشد. چند ساعت بعد از عقد پسرمان ایشان در درگیری با تکفیری ها به شهادت می رسد.

وی درباره شرح شهادت شهید احمد جلالی نسب می گوید: یکی از رزمندگان فاطمیون پشت بی سیم می خواهد که رزمندگان ایرانی عقب نشینی کنند اما حاج احمد پس از شنیدن این حرف در منطقه می ماند و یک موشک کروز به خودروی زرهی ایشان اصابت می کند؛به دلیل اینکه آتش دشمن بسیار زیاد بود همرزمانش نمی توانند پیکرش را برگردانند تا اینکه دو سال و چهار ماه بعد پیکرشان به میهم باز می گردد. 

همسر شهید در پایان با اشاره به تحولات اخیر کشور سوریه اظهار کرد: ما اندازه سر سوزنی از شهادت عزیزانمان نادم نیستیم و خوشحالیم در این مدت حرم حضرت زینب (س) و مردم سوریه در امنیت بودند؛ فرزندم هم به تازگی از سوریه بازگشته است. در واقع باید بدانیم که شهدای ما از اعتقادات دفاع کرده و در راه خدا جنگیدند و به شهادت رسیدند؛ آنان آگاهانه شهادت را انتخاب کردند و ما نیز آگاهانه پیرو ولی فقیه و خط و راه شهدایمان هستیم من جزو اولین زنانی هستم که حاضرم فرزندم را به راه شهادت بفرستم و برای دفاع از دینمان؛ جان و مالمان را فدا می کنیم. 

در بخشی از وصیتنامه شهید جاویدالاثر احمد جلالی نسب می‌خوانیم که «اینجانب دفاع از حرم اهل بیت سلام الله علیها را با علم و آگاهی به اینکه وظیفه هر مسلمانی دفاع از اهل بیت(ع) که همان اجر و مزد رسالت نبی اکرم(ص) است و در قرآن کریم آمده است انتخاب کردم و خدا را شاهد و ناظر می‌گیرم که مسائل مادی و هیچ اجباری در این راه نبوده است و به همسر و فرزندانم توصیه می‌کنم که همیشه و در همه حال پیرو ولایت ائمه اطهار(ع) و ولی فقیه زمان حضرت امام خامنه‌ای باشند و خود را مدیون دین مبین اسلام و رهبری و انقلاب بدانند.»

 

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده