داستانی از زندگی شهید وحدت در «سردار نبرد»
به گزارش خبرنگار نوید شاهد، کتاب «سردار نبرد» نوشته مصطفی محمدی تمنایی به زندگی سردار شهید نورعلی شوشتری، معروف به «شهید وحدت» میپردازد.
این کتاب با تردیدهای نویسنده برای نحوه نوشتن داستانی بر اساس زندگی شهید نورعلی شوشتری آغاز می شود. در واقع او نمیداند که داستان زندگی این شهید وحدت را از کدام نقطه عطف زندگی او آغاز کند.
در بخشی از صفحه ۱۱ کتاب میخوانیم: «نه، باز هم که نشد. باید بگویم این پیرمرد که بوده؟ باید بگویم که پیر بود ولی قپه ژنرالی روی دوشاش مانده بود. پیر بود ولی باز هم رمق کار داشت؛ طاقت دوری هفتگی از خانه؛ از شهر و استانش. پیر بود و کار جوانها را سپرده بودند بهش؛ چون از پسش بر میآمد؛ با عزت. کم نمیآورد. پشت سرش میگفتند که نه! خندهرو و دلرحم هم هست...»
این کتاب که حاصل مصاحبهها و پژوهشهای نویسنده درباره شهید نورعلی شوشتری است، با روایتهای متعدد و در هم آمیختهای ادامه مییابد و مخاطب را با شخصیت و مقام این شهید وحدت آشنا میکند.
در صفحه ۱۷۸ کتاب میخوانیم: «پیرمرد آب را نپذیرفت. نورعلی دست پس کشید و خودش از بطری نوشید. چشمان پیرمرد همچنان اعتماد کم داشت. ارادت خودش را نیز از روی چیزی شبیه به عادت یا عملی ناخواسته انجام داده بود. نورعلی از پس کله پیرمرد، به ماه شب که توی آسمان روز چون خالی نقرهای دیده میشد، چشم دوخت. ماه او را به یاد روزی انداخت که خودش یک نوجوان چوپان و دارای چند آرزوی دم دستی بود. دلش میخواست پیرمرد بلوچ همچنان او را به گذشتهاش باز گرداند و با گفتن کلمهای به همان لهجه بلوچی، جادو کند...»
نشر شاهد کتاب «سردار نبرد» را با شمارگان یکهزار و ۱۰۰ نسخه، قطع رقعی ، ۲۳۲ صفحه و به بهای ۳۰۰هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.