شهید عبدالحمید تقوی مصداقی برای مومن بود
به گزارش خبرنگار نوید شاهد، مراسم رونمایی از مجموعه کتابهای شهید سیدعبدالمحمد تقوی، 29 بهمنماه با حضور محسن اسماعیلی، نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان رهبری، حجتالاسلام محمدحسن کاویانیراد، معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران و عبدالهادی فقهیزاده، معاون قرآنی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سرای کتاب برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، حجتالاسلام سیدعلیاصغر تقوی، برادر شهید تقوی که مدیریت انتشارات فراهنر را بر عهده دارد با اشاره به آثار ارائه شده از سوی این شهید، گفت: شهید تقوی به عنوان نوجوانی 16 ساله از سال 1358 تا 1361 با توجه به مباحثی که در میان جوانان شهر خود از موضع اندیشمند جوان با تحلیل عمیقتر از برخی اندیشمندان آن دوران مطرح میکرد، زبانزد خاص و عام شد، جوانان آگاه و انقلابی حلقهای را گرداگرد او فراهم آورده بودند، هوشیارانه مباحث و اندیشهورزیهایش را با زحمت فراوان روی ورقههای کاغذ مومی چاپ و در بین معلمان، دانشجویان و اساتید پخش میکردند، اگرچه بخشی از این مباحث در همان سالها یعنی سال 1361 به عنوان کتاب خداشناسی چاپ و نشر شد، اما این مباحث هنوز برای نسل جوان تازگی دارد.
وی اظهار کرد: پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر در دورهای که سخن از پایان تئولوژی است، با انتشار مجموعه پرسشهای تئولوژیک به قلم جوانی اندیشمند در حقیقت یادآور بازسازی الگوهایی نه چندان دور از دسترس و البته به بیان قرآن زنده و جاوید است. روی سخن عبدالمحمد با دستهای از جوانان است که گاه در گذر زمان تنها مثل یک رهگذر با آن برخورد دارند و دیگر از آن پرسشی ندارند. وی همواره مباحثش را با پرسش شروع میکرد، شاید عنوان این کتاب نیز بتواند گویای همین پرسشها باشد.
دین؛ حقیقتی روشن که همه چیز در گرو آن است
حجتالاسلام تقوی عنوان کرد: سخن عبدالمحمد با جوان امروز بود که وقتی ما با این جهان برخورد میکنیم از این جهان چه میفهمیم؟ در یک بیان بسیار ساده ما وقتی با این جهان برخورد میکنیم، چیزهای زیادی مانند درختها، کوهها، اشیاء، ستارهها و نظایر اینها را میبینیم، اما پرسش این است که در پس این چیزها چه میبینیم؟ یک خلاء میبینیم یا یک ملاء؟ یعنی ما هستیم و این جهان هستی اطراف ما و آنچه در این جهان هست؟ یا غیر از اینها چیز دیگری هم هست که از جنس ما و آنها نیست؟ تفکر عبدالمحمد این است که در پس اینها حقیقت دیگری است که وحدتبخش این کثرات است. البته در کتب مقدس دینی از این حقیقت به نور اشاره شده است، دین نیز از همین منظر عبارت است از اندیشیدن به حقیقت روشن و لایزال، حقیقتی که همه چیز در گرو اوست، حقیقتی که آغاز و پایان هرچیزی هست. چه بسا این همان امری است که بیشتر آدمیان حتی اصحاب تئولوژی و مدعیان دینداری از آن به سادگی میگذرند.
وی افزود: عبدالمحمد تقوی آنچنان که در جلد اول همین کتاب از باب ایمان سخن گفته است، خود نیز مصداقی برای مؤمن است، زیرا از منظر وی مؤمن کسی است که در هر لحظه و در هر کنش و رفتارش آن حقیقت را مورد توجه قرار داده و هیچگاه از آن دور نشود. آری دین، تأمل بر حقیقتی است که از ژرفای هستی ما را به خود دعوت میکند و تنها اوست که بنیان هر گونه شناخت و کنشی است. اما نکته جالب حکایت امروز، عرصه علم و دانش ماست و همه چیز در این سؤال نهفته است که وقتی هیچ بنیان و مفهوم ساختاری وجود ندارد و دانشگاه تنها مکانی برای انباشت نوشتههایی است که کاربرد عملی ندارد پس چگونه میتوان ادعای توسعه و پیشرفت علوم انسانی را داشت؟ به هرحال اتفاق خوب زمانی میافتد که دردمند باشیم و دردمندی در پی عشق میآید، همان عشقی که عبدالمحمد را در حصار این نظام های تئولوژیک نخواست و برای او فرصت دیدار با حقیقتی را فراهم آورد که همواره در پی آن بود.
شور موجود در جبهه ها مبتنی بر شعور و آگاهی بود
محسن اسماعیلی، نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان رهبری طی سخنانی در این مراسم با اشاره به یکی از جملات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره دفاع مقدس داشتند که فرمودند: «جنگ ما یک گنج بود»، گفت: جنگ به ظاهر برای ملت خاطره خوشی ندارد، همه ما هم که توفیق داشتیم در آن ایام حضور داشته باشیم، بخاطر ظواهر این حادثه خشن نبود، اینکه ایشان جنگ را به گنج تشبیه کردند این بود که گنج هم در ظاهر امر شناخته شده نیست، وقتی به صحرای بی انتهایی نگاه میکنید، قطعههایی که در آن گنج وجود دارد از نظر ظاهر با بقیه جاها تفاوتی ندارد، اما متخصصان میتوانند بفهمند که در کدام قسمتها این اشیاء نفیس وجود دارد تا استحصال کنند و از آنچه دیگران عادی میپندارند برای خود سرمایه زندگی درست کنند. جنگ ما هم به این معنا گنج است، یعنی در گوشه و کنار جبهههای دفاع مقدس کسانی بودند که همین حالت را دارند، همه کسانی که توفیق جهاد پیدا کردند، بالقوه گنج هستند، اما بعضی از این گنجها از بالقوه به بالفعل تبدیل شده بودند و کسانی را میدیدم که با توجه به سن کم خود به درجات بالایی رسیده بودند. یک بعد دیگر که کمتر به آن پرداخته شده این است که کثیری از افراد وقتی میخواهند از آن دوران یاد کنند، بیشتر به شور و احساسات و عواطفی که در آن دوران مواج بود توجه میکنند، البته همینطور بود، ولی مهمتر از آن، شور موجود در جبههها مبتنی بر شعور و آگاهی بود.
وی اظهار کرد: وقتی با خاطرات شهید تقوی آشنا شدم، متحیر شدم که چگونه ممکن است یک جوان 22 ساله از یک منطقه محروم در دهدشت این راه را برود، غیر از تبلیغی که در روستاها و شهرها انجام داده در عین حال که تحصیل و کار هم میکرده است، این جوان به کجا رسیده که ما بعد از بیش از 30 سال از کتابهای وی رونمایی میکنیم و این برای ملت ایران افتخار است. باید این گنجها را استحصال کرده و به دنیا معرفی کنیم.
اسماعیلی عنوان کرد: شناسایی و معرفی این الگوها واقعا یک نیاز و ضرورت است، امروز که همه توان استکبار جهانی مصروف این شده که نسل جوان را بیانگیزه کند، چه چیزی برای انگیزهبخشی به نسل جوان اثربخشتر از ارائه الگوهایی مثل شهید تقوی است؟ اگر این الگو معرفی شود، هیچ جوانی نمیتواند ادعا کند که من امکاناتی ندارم برای اینکه پیشرفت کنم.
وی بیان کرد: امروز دشمنان میخواهند جوانان را ناامید یا مغرور کنند، اگر امام(ره) در نامه آخر نوشتند که «ما باید تفکر بسیج را زنده نگه داریم و تا این تفکر در کشور طنینانداز باشد هیچ آسیبی به کشور نمیرسد»، منظور فکر بسیج است، نه فرد و امروز تجلیل از این شهید تجلیل از این فرد نیست تجلیل از این نوع نگاه است، باید به این طرز تفکر ادای احترام کنیم، چرا نباید این الگوها به نسل جوان معرفی شوند؟ چرا صدا و سیما و رسانه ها باید اینقدر کوتاهی کرده باشند که بعد از سی سال در یک همچین جلسهای با این شهید آشنا شویم؟
نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: خصوصیت دیگر این کتاب و امثال این کتابها این است که شاید مواردی که ایشان گفته، خیلیهای دیگر هم گفته باشند، ولی توصیه این است که این حرفهایی که ممکن است دیگران هم گفته باشند از زبان ایشان بشنویم، چون شهادت یک خصوصیتی دارد که نفوذ و اعتبار به کلام انسان میبخشد. این کتابها یا نوشتههای سایر شهدا گنج هستند و باید در برنامه مطالعاتی ما باشد، زیرا شهدا عملاً نشان دادند به آنچه گفتند، پایبند هستند به همین دلیل نوشته آنها حلاوت دارد.