«آواز غمزده خاک» روایت داستانی از یادداشتهای یک اسیر
نویسندگان از مصاحبه هایی که در بنیاد شهید و امور ایثارگران با آزاده «کاکه عزیز ملکی» انجام شده بود بهره بردهاند اما با بهره گیری از از عنصر خیال کوشیدهاند این خاطرات را در قالب داستان بنویسند تا مخاطبان را با دغدغههای یک اسیر ایرانی زندانهای عراق آشنا کنند.
نویسندگان این اثر را در 9 فصل تدوین کرده اند. نخستین فصل کتاب شرح حالی از شخصیت خیالی کتاب به نام «تقی مهاجری» است. او همسرش را در بمباران سال 67 از دست داده و کسی جز دخترش «مینا» برایش باقی نمانده؛ نویسنده است و پیدا شدن نامهای مرموز از «کاکه عزیز ملکی» او را به ادامه راه ترغیب میکند.
نویسندگان از راوی سوم شخص در نوشتن این خاطره داستان بهره گرفته و کمتر از دیالوگ استفاده کردهاند. به این ترتیب نگارندگان یک فصل در میان سایه به سایه شخصتهای اصلی کتاب حرکت و داستان را روایت میکنند.
در ابتدای فصل هشتم کتاب میخوانیم: «صبح روز بعد تقی مهاجری پشت میز نشسته و دفتر خاطرات را جلوش گذاشته و به جلد قهوهای رنگ و رو رفته اش نگاه میکند. از لیوان چای کنار دستش بخار مطبوعی بر میخیزد. نفس عمیقی میکشد. میداند که باید خاطرات را دوباره بخواند و یادداشت بردارد تا بتواند کتابش را بنویسد. اما دست و دلش میلرزند.
امروز صبح به بنیاد شهید زنگ زده و فهمیده که شخصی که دیروز دفتر خاطرات کاکه عزیز را به دستش داد، فریدون، سالهاست که شهید شده.»
انتشارات شاهد کتاب «آواز غمزده خاک» را با شمارگان یکهزار و 100 نسخه، 112 صفحه، مصور، قطع رقعی و به بهای 15 هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.