زندگينامه سردار شهيد امير مختار مهماندوست
نویدشاهد: روستاي جليان فسا در سال 1340 ميزبان كودكي بود كه چهره معصومش ، اندوه دير سال فراق را با خود داشت و اولين گريه كودكانه اش گويي رنجمويه مردي بود كه پا به دياري ناشناخته گذاشته است. نام بلند امير مختار را براي اين بسيجي كوچكسال برگزيدند و او كه دلي جوياي عشق و معرفت داشت، سالها در سادگي زيست و تحت توجهات پدر و مادري دلسوخته رشد و پرورش يافت .
وي قبل از شروع دوران تحصيل به همراه خانواده به شهرستان فسا عزيمت كرد و بعد از مدتي در دبستان روز بهان ، مشغول به تحصيل گرديد .مدرسه راهنمايي دكتر هوشيار و هنرستان ابوذر غفاري در سالياني از تحصيل ميزبان اين دانش آموز كوشا بود .وي پس از سالها تلاش و كوشش موفق به اخذ مدرك ديپلم كشاورزي گرديد و متعاقب آن فعاليتهاي سياسي و انقلابي خود را كه از هنرستان آغاز شده بود ، ادامه داد . خاطره جانبازي هاي وي در درگيري عيد فطر 57 شهرستان فسا هرگز از ياد ياران انقلاب نخواهد رفت .
سردار شهيد امير مختار مهماندوست كه از بدو تشكيل سپاه به عضويت اين نيروي مردمي درآمده بود، همزمان با آتش افروزيهاي ضد انقلاب در غرب ،مردانه سلاح برگرفت و راهي كردستان گرديد. عمليات فتح المبين و بيت المقدس نيز در اولين سالهاي شروع جنگ ، گو شه اي از حماسه آفريني هاي اين پاسدار جان بر كف را به نمايش گذاشت .
سردار شهيد امير مختار مهماندوست سرانجام در تاريخ يازده ارديبهشت 1361 در حالي كه مسؤوليت جانشيني يكي از گردانها ي تيپ 33 المهدي (عج) را به عهده داشت ، به ديدار دوست شتافت و محور فكه را از لاله ريزان خون خويش ،گل افشان ساخت .آن شهيد عاليقدر در جريان عمليات پيروز مندانه فتح خرمشهر ، در محاصره تانكها ي دشمن قرار گرفته و لبان تشنه به خيل عاشوراييان هشت سال دفاع مقدس پيوست پيكر مطهر آن سردار شهيد شش ماه تمام در زير آفتاب سوزان فكه باقي ماند تا آنكه سر انجام در آبانماه 1361 طي مراسمي باشكوه در شهرستان فسا تشييع و در گلزار شهداي امام زاده حسن (ع) اين شهر به خاك سپرده شد .
وصيت نامه شهيد مختار مهماندوست
بسمه تعالي
من طلبني وجدفي ومن وجدني عرفني احبني ومن احبني عشقني و من عشقني عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فعلي ديته ومن ديته فاناديته
خدمت پدر و مادر عزيزم و خواهر و برادر مسلمانم و متعهدم سلام و سلام برمنجي انسانهاي عدالت طلب مهدي موعود و نايب برحقش خميني عزيز و سلام بر شهيدان اسلام
پدرم و مادرم براي شما پيامي دارم از جسد به خون غلطيده و افتاده درحجله مقدس اسلام اين پيام پيام همه انسانهاي حق طلبي است چون علي اكبر امام حسين به كساني كه عاشق راهشان هستند شما بدانيد .
اي پدر و مادرم من در راه خدا و اسلام و نصرت دين خدا شهيد شدم. و ازاين بابت ناشكري نكنيد كه اجرتان كم مي شود چو ن همه تا هر چه قدر زنده باشيم بالاخره بايد برويم ولي چگونه در درگاه عدل الهي جواب گو باشيم كه مامسلمانيم اگر مسلمان هستيم پس چرا نصرت دين خدا نكنيم و اگر مسلمان ظاهري هستيم پس واي به حال مامن ميدانم كه شما بازحمت و راه حلال مرا بزرگ كرديد و اگر اينطور نبود خداوند ما را به اين راه هدايت نميكرد پس شما هرگز ناراحت نباشيد و خداي راشكر كنيد تا خداوند در روز قيامت با فضلش با ما رفتار كند نه با عدلش و شما هرگز ناراحت نباشيد پيرو دين خدا پيرو ولايت فقيه باشيد تا به مملكت اسلاميتان آسيبي نرسد و خدا را ازياد نبريد كه منحرف واهل جهنم مي شويد پيوسته از جمهوري اسلامي پشتيباني كنيد و اگربراي دوام آن خون لازم است تو مادرم و خواهرم زينب وار و تو پدرم و برادرم حسين وار وارد صحنه شويد و تودهني به منافقان بزنيد تا ديگر جرات نفس كشيدن نداشته باشند .
اي مادرم من كه چيزي نيستم كه فداي اسلام شوم و اميدوارم كه اسلام مراقبول كند ولي هر وقت بياد من افتادي بياد علي اكبر امام حسين و ياد شهيد مظلوم بهشتي و رجائي و باهنر وحاجي مصطفي خميني باشيد و ببينيد كه ماخاك كف پاي آنها نمي شويم و ناراحتي ندارد.
دلبستگي به دنيا داشتن انسان راجهنمي مي كند و مابايد عاشق اين دنيا باشيم يا عاشق آن دنيا .
البته دنيا وسيله اي بيش نيست براي رسيدن به آن دنيا و بايد توشه جمع كرد تا درسر پل صراط مورد شفاعت حضرت محمد وعلي قرار گيريم وخدابرماغضب نكند و تا بتوانيد عاشق خاندان اهل بيت باشيد كه آخرت ما همين هاهستند و بايد هيچ رائي جز رائي ولايت فقيه مقلد و پيرو باشيم و اما تواي مادرم از تو مي خواهم كه دردنيا من تو را ناراحت كردم مراببخشي وحلال كني و پدرم مراببخش كه نميتوانم زحمات ترا در دنيا براي بزرگ كردن من و جلوگيري از انحراف من كشيدي توصيف كنم و خدا ترا اجرشهيد عنايت فرمايد و شما خانواده عزيز و دوستان عزيز بدانيد.
كه دنيا انسان را مي فريبد ونقش تو فريبنده دنيا مي شود از دنيا فقط براي وسيله جهت رسيدن به لقاء الله استفاده كنيد. و روش اولياء الله سرمشق خود قرار دهيد كه راه سعادت همان است .
امشب شب حمله است و امام زمان بيكي از بچه ها وعده داده است كه يك لشكر عظيم ازفرشتگان الهي دراين جنگ شما راكمك مي كنند ماهم به منطقه وارد نيستيم وميدانيم كه ناصران ديد خداوند فرشتگان آنها را كمك ميكند خداوند لشكريان دين خدا راكمك فرمايد واما تواي محمد برادر كوچكم اميدوارم كه تو هم ادامه دهنده راهم باشي .وبزرگ كه شدي حتمأ پاسدار شوي همچنين زين العابدين و اما تواي امير پاسداران اين حرف امام رابشنويد و فكر آينده كنيد اي كاش من هم يك پاسدار بودم ببينيد امام اميد چه چيزي را از ما دارد و ما چه هستيم و چه بايد باشيم باز هم از پدر و مادرم و هركسي كه ازمن رنجي ديده ميخواهم كه مراحلال كنيد و اگر كسي راغيبت كردم ميخواهم كه مراحلال كند تادر عالم برزخ راحت باشم امام زمان شما را كمك فرمايد .
والسلام