تنها 55 روز با «همسفری بهشتی» زندگی کردم
به گزارش نوید شاهد به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهدای ناجا، وقتی با زهرا صادقی همسر شهید علی اكبر كشتكار همكلام میشویم به مظلومیت و گمنامی شهدای تأمین امنیت پی میبریم. گویی از یاد بردهایم كه اگر شهدا و رزمندگان این جبهه نبودند، هیچ گاه امنیت و آرامش امروز را نداشتیم. شهدایی كه در تأمین امنیت كشور سهم بسزایی دارند اما متأسفانه كمتر رسانهای به آنها میپردازد. شهید مدافع وطن علی اكبر كشتكار یكی از این شهداست؛ شهیدی كه آگاهانه و مشتاقانه مسیر شهادت را برگزید و در نهایت بعد از 55 روز زندگی مشترك با همسرش، چون علی اكبر امام حسین (ع) آسمانی شد.
خانم صادقی كمی از همسرتان برایمان بگویید.
همسرم شهید علی اكبر كشتكار در تاریخ 30 شهریور سال 1369 در شهرستان مرودشت در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. بعد از اتمام تحصیلاتش در شهرستان مرودشت در سال 1387 وارد نیروی انتظامی شد. ایشان در شهرستانهای لامرد، مهر، مرودشت، شیراز، استان خوزستان و اصفهان خدمت كرده بود.
پس چطور با هم آشنا شدید؟
نحوه آشنایی ما به این صورت بود كه علی اكبر من را در محل كار دیدند و سپس به واسطه یكی از آشناها از من برای خواستگاری اجازه گرفتند. من و علی اكبر از نظر خصوصیات اخلاقی و اعتقادی بسیار به هم شباهت داشتیم. بنابراین خیلی از مسائل به راحتی بین ما حل شد.
به عنوان یك پلیس از سختیهای شغل شان صحبت میكردند؟ چه دیدی نسبت به وظایف شغلی شان داشتند؟
اتفاقاً یكی از شرایط مهم ایشان برای ازدواج بیان سختی كار و مسئله جانبازی شان بود. من این شرایط را پذیرفتم و اینها را از توفیقات الهی میدانستم. بر این اعتقاد بودم كه خدمت به كسی كه در راه رضای خدا جهاد كرده و حالا جانباز شده است خودش سعادتی عظیم است. در همان ابتدای همكلامی من و علیاكبر ایشان از آرزوی شهادتشان صحبت كرد. علی اكبر به من گفت در یكی از عملیاتها از ناحیه سر مجروح شده اما توفیق شهادت پیدا نكرده است. من و علی اكبر در تاریخ هفدهم اردیبهشت ماه ۱۳۹4 عقد کردیم و همراه و همسفر هم شدیم و به قول خود شهید همسفر بهشتی ام را انتخاب كردم.
جانبازی ایشان مربوط به چه زمانی بود؟
علی اكبر سال 1391 در روند اجرای یكی از عملیات انتظامی درشهرستان اقلید جانباز شده بود. درباره جانبازیاش هم همیشه میگفت من این را با هیچ چیز عوض نمیكنم. ولی كاش شهید میشدم. هر زمان همدیگر را میدیدیم از شهادت صحبت میكرد. گاهی میدیدم به خاطر شهید صیاد شیرازی گریه میكند و از شهدا یاد میكرد.
به نظر شما شهید كشتكار چه كرد كه لایق شهادت شد؟
همسرم در كارهایش اخلاص داشت. در نتیجه همین خلوص نیت عاقبت بخیری را نصیبش كرد. همسرم به حضرت علی(ع) و امام زمان(عج)علاقه فراوانی داشت. از ویژگیهای بارزش صبر و صداقت بود. بسیار وظیفهشناس بود. به جرئت میتوانم بگویم كه بزرگترین تفریحش خدمت به هم میهنانش بود. در عین حال به همه احترام میگذاشت. همسرم علاقه زیادی به شهید بزرگوار امیرسپهبد علی صیاد شیرازی داشت و او را الگوی خودش قرار داده بود.
چه مدت با هم زندگی كردید؟
یك سال و نیم بعد از عقد در اواخر شهریور سال 95 مراسم عروسی بسیار سادهای برگزار كردیم. من و علی اكبر 55 روز با هم زندگی مشترك داشتیم. علی اكبر در 18 آبان ماه 1395 به شهادت رسید و من تنها 55 روز با «همسفر بهشتیام» زندگی كردم. همسرم در شب شهادتش به من گفت خانم همین روزها برایت یك سورپرایز معنوی خیلی بزرگ دارم. هرچه اصرار كردم نگفت تا اینكه مأموریتی برایش پیش آمد. زمان خداحافظی به من گفت دعا كنید انشاءالله بروم و دست پربرگردم. من همانجا دعا كردم و امام حسین(ع) را قسم دادم كه ان شاءالله دست پربرگردد. درنهایت همسرم ساعت 9:30 دقیقه شب در یكی از روستاهای شهرستان لامرد بخش اشكنان طی یك عملیات با اصابت گلوله قاچاقچیها از ناحیه پشت سر به شهادت رسید.
شهادت همسرتان برای شما كه تنها 55 روز از ازدواجتان میگذشت باید خیلی سخت باشد؟
سخت است اما در حال حاضر راضیام به رضای خدا و خواسته قلبی شهیدم. آرزوی شهادت در وجود علی اكبرم هر روز شعلهورتر میشد و از این عشق و نرسیدن به آن میسوخت. فقط امیدوارم خودم بتوانم ادامه دهنده راهش باشم. اگركسی ازمن سؤال كند شهادت پیش من چگونه است جواب حضرت قاسم(ع) را میدهم: احلی من العسل...