«لشکر نُه نفره»
در مقدمه این کتاب آمده است:
«این نوشته، خاطرات سیودو نفر از فرماندهان شجاع ارتش است که در جریان عملیات فتحالمبین تأثیر تعیینکنندهای بر عملیات داشتند. در این اثر سعی شده است تا به دور از هرگونه اغراق و با صداقت و صمیمیت، جنبهای از تجربهی جوانان و رزمندگان دوران دفاع مقدس در اختیار نسل کنونی بخصوص جوانانی قرار بگیرد که تشنه درک حقیقتهای تاریخ انقلاباند.
این اثر، تصویر حزنانگیز شهرهای مظلوم شوش و دزفول، در اوج تجاوزهای بعثیهاست. تصویر شهرهای خالی از جمعیت، کوچههای متروک، بمبهایی که از هر گوشهای منفجر میشدند. مقدمات عملیات فتحالمبین و مجاهدتهای لشکر 21 حمزه و نیز لشکر 77، از خلال این کتاب به خوبی نمودار است.
بسیاری از عواملی که موجبات پیروزی در عملیات فتحالمبین گردید، در این اثر به خوبی توضیح داده شده است: شناسایی دقیق مناطق دشمن، همکاری ارتش و سپاه، حضور روحانیت در کنار رزمندگان، رفتار انسانی رزمندگان و...،»
قسمتی از متن کتاب:
«وقتی رمز عملیات فتحالمبین قرائت شد، نیروهای ایرانی با سرعت و شدت هیبت پیش تاختند. یکی از افسران ما به نام سرگرد زالی برای آنکه از نیروهای دشمن خبر بگیرد از خط تماس نیز جلوتر رفته و به یک سنگر سه ـ چار نفره عراقی رسیده بود.
عراقیها او را به اسارت گرفته بودند و در تدارک تخیله او بودند که او به زبان ترکی یا انگلیسی صحبت کرده و به آنها فهمانده بود که نیروهای ایرانی در حال رسیدن هستند. و به آنها قول داده بود که اگر تسلیم شوند و با او همکاری کنند او هم در مورد آنها سفلرش خواهد کرد.
عراقیها در شک و دودلی بودند که نیروهای اسلام بالای سر آنها رسیدند و همه آنها را به اسارت گرفتند و سرگرد زالی را آزاد کردند.»
در قسمت دیگری از «لشکر نُه نفره» آمده است:
«در عملیات فتحالمبین سروان جمشیدی، یک پاسگاه سیار مخابراتی درست کرده بود و هر جا لازم میشد، در آنجا حاضر میشد. ابتکار او باعث شده بود که خیلی از پاتکهای سنگین عراقیها خنثی شود. او در این عملیات به یگانهای عمل کننده خط میداد که چگونه دفاع بکنند و چگونه موضع بگیرند و وضعیت دشمن را لحظه به لحظه گزارش دهند. نیروهای خودی با هماهنگی او به بهترین نحو به مقابله میپرداختند.»
«لشکر نه نفره» در 208 صفحه به کوشش «علیرضا پور بزرگ وافی» تدوین و توسط انتشارات «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» در 2 هزار و 500 نسخه منتشر شده است.